حدیث شماره ۲۶۰
(۷) حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْجُرَيْرِيُّ، حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ حَرْبٍ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، عَنْ حُمَيْدٍ، عَنْ بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْمُزَنِيِّ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ رَبَاحٍ، عَنْ أَبِي قَتَادَةَ: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَ إِذَا عَرَّسَ بِلَيْلٍ: اضْطَجَعَ عَلَى شِقِّهِ الأَيْمَنِ، وَإِذَا عَرَّسَ قُبَيْلَ الصُّبْحِ: نَصَبَ ذِرَاعَهُ، وَوَضَعَ رَأْسَهُ عَلَى كَفِّهِ.
۲۶۰ ـ (۷) ... ابوقتادهس گوید: عادت پیامبر ج این بود که هرگاه (در سفر) درآخر شب برای استراحت فرود میآمدند، بر پهلوی راست خویش میخوابیدند، (و با آرامش و آسودگی کامل میآرمیدند)؛ و چون نزدیک صبح برای استراحت فرود میآمدند، آرنج دست راست خویش را بر پا میداشتند و سرشان را بر کف دستِ راست خویش مینهادند.
&
«عَرَّسَ»: در آخر شب برای استراحت فرود آمد.
«اضطجع»: دراز کشید، یک وری خوابید، لَم داد، استراحت کرد و آرمید.
«شقّه الایمن»: پهلوی راست خود؛ و مراد از «اضطجع علی شقه الایمن»: این است که پیامبر ج با آرامش و آسودگیِ کامل به خواب میرفتند و خوابشان سنگین میشد.
«قُبیل الصبح»: اندکی پیش از صبح.
«نصب»: برافراشت، بلند کرد.
«ذراعه»: ذراع از ابتدای آرنج تا سرانگشتان.
و مراد از «نَصَبَ ذِرَاعَهُ، وَوَضَعَ رَأْسَهُ عَلَى كَفِّهِ»: این است که هرگاه پیامبر ج اندکی پیش از صبح برای استراحت فرود میآمدند، آرنج دست راست خود را بر پا میداشتند و سرشان را بر کف دست راست خویش مینهادند تا خوابشان سنگین نشود و وقت نماز صبح از فضیلت خود نگذرد؛ و یا نماز صبح را از دست ندهند. و این کار به منظور تعلیم به مردمان بود تا به سان پیامبر ج رفتار کنند.