ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد دوم

فهرست کتاب

حدیث شماره ۲۴۲

حدیث شماره ۲۴۲

(۲) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مَهْدِيٍّ، حَدَّثَنَا سُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ، عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عُمَيْرٍ ،حَدَّثَنَا أَبُو سَلَمَةَ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِی الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّ أَصْدَقَ كَلِمَةٍ قَالَهَا الشَّاعِرُ كَلِمَةُ لَبِيدٍ:

أَلاَ كُلُّ شَيْءٍ مَا خَلاَ اللَّهَ بَاطِلٌ، وَكَادَ أُمَيَّةُ بْنُ أَبِي الصَّلْتِ أَنْ يُسْلِمَ.»

۲۴۲ ـ (۲) ... ابوهریرهس گوید: رسول خدا ج فرمودند: به تحقیق، راست‌ترین و درست‌ترین سخنی که شاعر آن را گفته، این سخن «لبید» است:

«الا کل شیء ما خلا الله باطل»؛ «هان! هر چیزی جز خدا، باطل است». و چیزی نمانده بود که «امیة بن ابی صلت» (که از شعرای جاهلیّت بود) در اثر شنیدن آن، مسلمان و حقگرا شود.

&

«أصدق»: اسم تفضیل؛ راست‌ترین و درست‌ترین.

«کلمة»: سخن، لفظی که معنی داشته باشد، آنچه که انسان بر زبان می‌راند و مطلب خویش را به آن وسیله بیان می‌دارد.

«لبید»: لبید بن ربیعة عامری؛ وی یکی از بزرگان شعر و بلاغت، و از زمره‌ی طلایه‌داران و پیشقراولانِ عرصه‌ی ادب و هنر دوره‌ی جاهلی بود که با قوم خویش به حضور پیامبر ج آمد و مسلمان شد. وی پس از اینکه به اسلام گروید، شعر نمی‌سرود و چنین استدلال می‌جست که: «یکفینی القرآن»؛ «قرآن مرا کافی است»؛ از این رو کمتر شعر می‌گفت و بیشتر به تلاوت و حفظ الفاظ و معانی و مفاهیم قرآن، مشغول می‌شد.

وی در کوفه به روزگار خلافت عثمان بن عفانس، یا به روزگار خلافت معاویة بن ابی سفیانس درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید.

«الا کل شيء ما خلا الله باطل»؛ این سخن لبید، از آن جهت مورد پسند رسول خداج بود، چرا که مطابق و موافق آیه‌ی:

﴿كُلُّ شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥۚ[القصص: ۸۸]

بود؛ یعنی: «همه چیز و همه کس جز ذات خداوند فانی و نابود می‌شود».

و بیت کامل، چنین است:

الا کل شیء ما خلا الله باطل
و کل نعیم لا محالة زائل

«هان! که هر چیزی جز خدا، باطل است، و هر نعمتی از نعمتهای دنیا، بی‌تردید فانی و نابود شدنی است».

«کادَ»: نزدیک بودکه؛ چیزی نمانده بودکه. این فعل از افعال مقاربه است که مبتدا را به عنوان اسم خود رفع، و خبر را به عنوان خبر خود، نصب می‌دهد، و گاهی به معنی «خواست» به کار می‌رود، مثل: «اکاد اخفیها: می‌خواهم آن را پنهان کنم» و مثل: «عرف ما یُکاد منه: آنچه را که از او خواسته شده است، دریافت».

«امیّة بن ابی صلت»: امیه و پدرش ابوصلت، از شاعران بزرگ و مشهور یک قرن پیش از هجرت بودند. امیّة بن ابی صلت با آنکه از زمره‌ی مژده دهندگان به ظهور منجی عالم بشریّت، حضرت محمد ج بود، ولی با این وجود، پس از بعثت پیامبر ج ایمان نیاورد و به اسلام نگروید و با کفر از دنیا رفت.