حدیث شماره ۳۶۰
(۱) حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حُجْرٍ، حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ جَعْفَرٍ، عَنْ حُمَيْدٍ قَالَ: سُئِلَ أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ عَنْ كَسْبِ الْحَجَّامِ فَقَالَ: احْتَجَمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، حَجَمَهُ أَبُو طَيْبَةَ، فَأَمَرَ لَهُ بِصَاعَيْنِ مِنْ طَعَامٍ، وَكَلَّمَ أَهْلَهُ فَوَضَعُوا عَنْهُ مِنْ خَرَاجِهِ، وَقَالَ: «إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَدَاوَيْتَمْ بِهِ الْحِجَامَةُ» أَوْ «إِنَّ مِنْ أَمْثَلِ مَا تَدَاوَيتُمُ بِه الْحِجَامَةَ».
۳۶۰ ـ (۱)... حُمید/ گوید: از انس بن مالکس پیرامون در آمد حجامتگر و شغل خون گیری و حجامتگری سؤال شد؟ وی در پاسخ گفت: رسول خدا ج حجامت کردند؛ و ابوطیبهس از ایشان خون گرفت؛ آنگاه پیامبر ج فرمان دادند تا دو صاع (خرما) به عنوان اجرت به او بدهند، و با ارباب ابوطیبه سخن گفتند تا از مالیات او چیزی را بکاهد. آنگاه رسول خدا ج فرمودند:
«بهترین دارویی که میتوانید خویشتن را بدان درمان و معالجه کنید، حجامت است»؛ و یا رسول خدا ج فرمودند: «به راستی حجامت، از بهترین داروهای شما میباشد».
&
«سُئل»: پرسیده شد. مورد سؤال قرار گرفت.
«کسب الحجّام»: درآمد حجامتگر. یعنی: از انس بن مالکس دربارهی شغل خون گیری و در آمد حجامتگری پرسیدند که پسندیده است یا ناپسند؟!
«احتجم»: حجامت کرد. خون گرفت.
«ابوطیبة»: ابوطیبه یکی از بردگانِ مسلمان بود که به خاندان بنی حارثه یا خاندان بنی بیاضه، متعلّق بوده است. پیرامون اسم وی اختلاف است: برخی «دینار»، و برخی «میسرة»، و برخی نیز «نافع» گفتهاند؛ که قول آخر، صحیحتر میباشد.
«بصاعین» دوصاع. «صاع»: پیمانه ای است که احکام اسلامی از قبیل: کفاره و فطریّه بر آن جاری است؛ و آن معادل چهار مدّ یا سه کیلو گرم است.
«طعام»: خوراکی. غالباً مراد از «طعام» در روایت بالا، «خرما» باشد؛ زیرا در روایتی دیگر آمده است: «طعاماًمن تمرٍ»؛ «خوراکی از خرما».
«کلم اهله» پیامبر ج با ارباب ابوطلیبه برای کاهش دادن خراج وی، صحبت کردند.
«خراج»: مالیاتی که از درآمد هر روز غلام و بهره گیرند. و نیز مالیاتی از زمین و حاصل مزرعه یا درآمد دیگر گرفته شود. در قدیم، مالیات ارضی را که در بلاد اسلام از غیرمسلمانان میگرفتند، خراج میگفتند؛ و نیز مطلق مالیاتی را گفتهاند که از اغیار و اهل ذمّه، اخذ میکردهاند.
و مالیات ابوطیبه، سه صاع در روز بود. چنانکه جابر بن عبداللهس میگوید: «پیامبر ج ابوطیبه را خواست و او از پیامبر ج خون گرفت. رسول خدا ج از او پرسیدند: چند صاع خراج میپردازی؟ گفت: سه صاع. آن حضرت ج مقرر فرمودند تا یک صاع از خراج او کم شود.»
«امثل» بهترین، برترین، پسندیدهترین.
«انّ افضل ما تداویتم... او انّ من امثل ما... »: این شک در گفتار، از ناحیهی راوی است.
«حجامت»: حجامت؛ یعنی: خون گرفتن به روشی خاص با نشتر زدن سطحی بر پوست و ایجاد بادکش و تورّم ثابت در نقطهای از بدن. حجامت دارای سابقهی تاریخی هفت هزار ساله میباشد که هم از طرف حکماء و اطبّای قدیم (قبل از اسلام) و هم از طرف حکماء و اطبّای مسلمان، امثال ابو علی سینا و رازی و جرجانی (از متقدمین)، و حکیم اجمل خان و حکیم کبیرالدین و حکیم سعد (ازمتأخرین) مورد تأیید وتأکید قرار گرفته و به عنوان یک شیوهی درمان بسیار مهم و مطمئن مورد استفاده قرار میگرفته است.
مهمتر از همه اینکه از طرف رسول خدا ج مورد تأیید و تأکید واقع شده است و آن حضرت ج به نصّ صریح و صحیح احادیث، هم خود حجامت میکرده است و هم دیگران را به حجامت امر مینمودهاند؛ و در زمان آن حضرت ج و قرون بعدی به عنوان مهمترین شیوهی درمانی در بین امّت اسلامی رواج داشته و به آن به دیدهی اهمیّت مینگریستهاند.
جالب اینکه اخیراً بعضی از دانشگاهها و مؤسّسات بهداشتی درمانی در اروپا و آمریکا به حجامت روی آوردهاند و تحقیقات علمی خود را برای درک آن آغاز نمودهاند. از آن جمله، دکتر یوهان آبل در آلمان در این زمینه کتابی نوشته است به نام «حجامت یک روش درمانی آزمون شده».
وی در کتاب خود میگوید: من اعتقاد دارم که نه تنها امروز، بلکه برای همیشه، امر حجامت را در درمان بیماریها نباید نادیده گرفت. حجامت پدیدهای است که دخالتِ در خور تنظیم کردن کار و عملکرد بدن انسان دارد. امری که هرگز با روشهای دیگر نمیتوان آن را جایگزین کرد. مطالعات ما نشان میهد که در آلمان میتوان ۷۵% بیماریها را با شیوههای درمان طبیعی از جمله حجامت مداوا نمود.
به هر حال، نیاز به حجامت را میتوان بدینگونه به تصویر کشید:
بدن انسان طبق مکانیسم خاصّی عمل میکند؛ هر آنچه را که انسان میخورد، هضم میشود و مقداری از آن دفع و مقداری جذب بدن میشود. در غذاهای ما مقدار زیادی چربی، قند، آهن، یُد، اسید، نشاسته، نمک، ویتامینها و املاح و غیره وجود دارد. اگر سیستم بدن درست کار کند (مخصوصاً دستگاه گوارش: معده و رودهها) فقط مقداری از این مواد که مورد لزوم و قابل استفاده برای بدن هستند، جذب آن شده و بقیه دفع میشوند؛ و اگر سیستم بدن درست کار نکند (دستگاه گوارش اختلال داشته باشد) مقدار زیادی از این مواد، جذب بدن میشوند و کمتر دفع میشوند. این مواد اضافی و مازاد بر احتیاج بدن، به صورت اخلاط و مواد فاسده و عفونت درآمده و همراه گردش خون در سراسر بدن پخش میشوند.
در هر جایی از بدن انسان که این مواد اضافی بمانند و جمع شوند، به اشکال مختلف و صورتهای گوناگون درآمده و موجب بروز انواع و اقسام بیماریها میشوند. چون که اساس طب اسلامی و سنّتی بر پایهی اخلاط (جمع خلط، از قبیل: سوداء، صفراء، و بلغم) میباشد،تا وقتی که این اخلاط به اندازهی معتدل در بدن باشند، هیچگونه اشکالی به وجود نمیآورند؛ اما اگر از حد تعادل خارج شده و خلط یا اخلاطی بیشتر از حد اعتدال در بدن تولید و تجمع نمایند، انسان مریض میشود. این است که اطبّاء میگویند: اگر خلط صفراء زیاد باشد انسان صفراوی مزاج است و اگر همین صفراء به صورت جوش خون، بروز نماید، انسان دموی مزاج است. و در آخر، اگر خلط بلغم در بدن زیاد باشد، انسان بلغمی مزاج است.
همین اخلاط از خود تأثیر خاصی دارند، از جمله سوداء، خشک است؛ صفراء، گرم است و بلغم سرد میباشد. غلبهی خشکی، گرمی و سردی یا تری را مزاج مینامند. در نتیجه خلط، ماده است و تأثیر ماده، مزاج نامیده میشود. این است که بعضی از انسانها، مزاجشان خشک است؛ برخی گرم مزاج و بعضی دیگر، سرد مزاج هستند. بیماریهای لاعلاجی همچون سرطان و بواسیر، به علّت خشکی مزاج به وجود میآیند؛ یرقان به علّت گرمی مزاج، و نقرس و روماتیسم و تومور مغزی، به علت سردی و تری مزاج، بروز میکنند.
تا وقتی که این اخلاط، سموم، عفونت و مواد فاسده و اضافی و فضولات خون، از قبیل: کلسترول، تری گلیسیرید، اوره، اسید اوریک، قند خون و غیره از بدن خارج نشوند، شخص مریض بهبود پیدا نمیکند.
تأثیر حجامت در بدن انسان این است که: به طور مستقیم و موضعی، این مواد را از گوشت و زیر پوست و از داخل مویرگها بیرون کشیده و بدن را تصفیه میکند. در حقیقت، حجامت بهترین و آسانترین روش برای تصفیه و پاک سازی و گند زدایی بدن است، از تمام اخلاط و عواملی که انسان را مریض کردهاند.
بیماریها علّت نیستند، بلکه معلول هستند. مبارزه با علّت و از بین بردن آن، خود به موجب از بین رفتن معلول میشود. مانند جایی که آن را پاکسازی نموده و تمام آشغالها و میکروبها را جارو نموده و آنجا را ضد عفونی کنند.
پس از انجام حجامت، به علّت اینکه اخلاط و عفونتها و مواد زاید بدن و غیره بیرون ریخته میشوند، مریض متوجه میشود که در اسرع وقت، بهتر شده است، در حالی که هم وقت کمی صرف کرده و هم پول کمی! و هم دچار هیچگونه عوارض جانبی نشده است.
و تحقیقات علمی و پایهای در خصوص حجامت در حال انجام است؛ امّا آنچه به طور تجربی توسط پزشکان مشاهده شده است، حاکی از تأثیر قطعی یا نسبی حجامت بر بیماریهای ذیل میباشد:
جوشهای صورت و بدن(آکنه)؛ سردردها به خصوص میگرن؛ ریزش و شوره موی سر؛ درد کمر و پا؛ دردهای سیاتیکی؛ چربی خون؛ قندخون و دیابت غیر وابسته به انسولین؛ فشارخون؛ ناراحتیها و عفونتهای زنان؛ دردها و اختلالات دوران قاعدگی؛ واریس و ورم پا؛ افسردگی؛ اگزما و حسّاسیت پوستی؛ انواع آلرژی؛ کک مک و لکّههای پوستی؛ درمان آرتروز؛ درمان لاغری؛ ترک اعتیاد؛ درمان انواع خاصی از نازایی؛ بیماریهای قلبی؛ خواب رفتن و خارش دست و پا؛ بیماریهای روانی؛ بهبود حالت بعد از CVA یا سکتهی مغزی؛ غلظت خون؛ گُر گرفتگی و دردهای عضلانی؛ کوتاهی قد؛ بیاشتهایی؛ و...