ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد دوم

فهرست کتاب

حدیث شماره ۳۸۳

حدیث شماره ۳۸۳

(۶) حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ مُوسَى الأَنْصَارِيُّ، حَدَّثَنَا مَعْنٌ، حَدَّثَنَا مَالِكُ بْنُ أَنَسٍ، عَنْ رَبِيعَةَ بْنِ أَبِي عَبْدِالرَّحْمَنِ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، أَنَّهُ سَمِعَهُ يَقُولُ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَيْسَ بِالطَّوِيلِ الْبَائِنِ، وَلاَ بِالْقَصِيرِ، وَلاَ بِالأَبْيَضِ الأَمْهَقِ، وَلاَ بِالآدَمِ، وَلاَ بِالْجَعْدِ الْقَطَطِ، وَلاَ بِالسَّبْطِ . بَعَثَهُ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى رَأْسِ أَرْبَعِينَ سَنَةً، فَأَقَامَ بِمَكَّةَ عَشْرَ سِنِينَ، وَبِالْمَدِينَةِ عَشْرَ سِنِينَ، وَتَوَفَّاهُ اللَّهُ عَلَى رَأْسِ سِتِّينَ سَنَةً، وَلَيْسَ فِي رَأْسِهِ وَلِحْيَتِهِ عِشْرُونَ شَعْرَةً بَيْضَاءَ.

۳۸۳ ـ (۶)...ربیعة بن ابی عبدالرحمن گوید: از انس بن مالکس شنیده است که می‌گفت: رسول خدا ج نه زیاد از حد بلند بالا بودند و نه بیش از اندازه کوتاه قد؛ (بلکه میانه بالا بودند و خوش اندام؛ و خوش سیما و نمکین بودند)؛ نه سفیدِ بی‌نمک بودند ونه به شدّت گندمگون و سِیَه چرده؛ موهایشان نه چندان در هم فشرده و فِرخورده بود، و نه چندان آویخته و فروهشته (و صافِ بدون چین و شکن).

خداوند متعال ایشان را در چهل سالگی به پیامبری و هدایت و ارشاد مردمان برانگیخت؛ سپس ده سال در مکه‌ی مکرمه و ده سال در مدینه‌ی منوره، اقامت گزیدند و مستقر شدند؛ و خداوند، آن حضرت ج را در شصتمین بهار از عمرشان، میراند و قبض روح نمود، در حالی که (وقتی ازدنیا رخت بر بستند و چهره در نقاب خاک کشیدند) شمار موهای سفید سر و ریش پیامبر ج به بیست تار موی نمی‌رسید.

«الطویل»: دراز، بلند، بلند قد.

«البائن»: فاصله، مسافت، دوری، بُعد.

«الطویل البائن»: یعنی پیامبر ج زیاده از حد بلند بالا و کشیده قامت نبودند تا اندامشان را بزرگیِ برون از اندازه، معیوب و نا متناسب سازد و قد و بالای ایشان را از دل انگیزی اندازد.

«القصیر»: کوتاه قد. یعنی کوچکیِ قامت نیز، اندام پیامبر ج را نا متناسب نساخته بود؛ و اندام ایشان را از چشم نوازی نیانداخته بود.

«امهق»: سفیدِ بسیار سفیدی که تابندگی نداشته باشد. مرد بسیار سفید که به سرخی آمیخته نباشد.

«الآدم»: سیه چردگی وگندمگونیِ زیاد. رنگ تیره نزدیک به سیاهی. یعنی پیامبرج سیاه چرده و به شدت گندمگون نبودند.

«الجَعد»: موی پیچان و مجعّد، موی فِردار و بسیار موج دار.

«القَطَط»: مردی که موهایش کوتاه و پیچیده و مُجَعَّد باشد.

«السَّبط»: موی آویخته و فروهشته، موی صاف و بدون چین و شکن.

«فاقام بمکة عشر سنین»: این روایت درباره‌ی مدت اقامت پیامبر گرامی اسلام در مکه‌ی مکرمه، چندان مورد اتفاق راویان و محدثان نیست؛ چرا که در روایاتی دیگر بر خلاف این نیز نقل شده است. به عنوان مثال: ابوجمرة از ابن عباسب نقل می‌کند که وی گفت: «پیامبر ج سیزده سال در مکه پس از بعثت اقامت فرمودند.»

و بخاری از ابن عباسب چنین نقل می‌کند: «مکث رسول الله ج بمکة ثلات عشرة، وتوفّی وهو ابن ثلات وستین»؛ «پیامبر ج پس از بعثت، سیزده سال در مکه باقی ماندند، و وقتی که فوت کردند، شصت و سه سال عمر داشتند.»

و برخی از علماء و اندیشمندان دینی و صاحب نظران اسلامی، میان حدیث «ده سال» و حدیث «سیزده سال» چنین جمع کرده‌اند و گفته‌اند: روایت «ده سال» بدون احتساب سه سال فترت وحی است؛ و روایت «سیزده سال» با احتساب سه سال فترت وحی می‌باشد.

«شعرة»: موی. جمع: اشعار و شعور.

«بیضاء»: مؤنث ابیض است و جمع آن: «بیض» می‌باشد؛ به معنی سفید، سپید.