ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد دوم

فهرست کتاب

حدیث شماره ۳۳۳

حدیث شماره ۳۳۳

(۴) حَدَّثَنَا وَاصِلُ بْنُ عَبْدِالأَعْلَى الْكُوفِيُّ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُضَيْلٍ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رَضِی الله عنه قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُدْعَى إِلَى خُبْزِ الشَّعِيرِ وَالإِهَالَةِ السَّنِخَةِ فَيُجِيبُ، وَلَقَدْ كَانَ لَهُ دِرْعٌ عِنْدَ يَهُودِيٍّ فَمَا وَجَدَ مَا يَفُكُّهَا حَتَّى مَاتَ.

۳۳۳ ـ (۴)...انس بن مالکس گوید: گاهی اوقات اتفاق می‌افتاد که رسول خدا ج به خوردن نان جوین و دُنبه‌ای که بو گرفته بود دعوت می‌شدند؛ و ایشان نیز، آن دعوتی را می‌پذیرفتند.

و زره رسول خدا ج در نزد مردی یهودی (در قبال یک بار جو) گرو بود؛ و تا هنگامی که آن حضرت ج درگذشتند، نتوانستند آن را از گرو بیرون آورند.

&

«یُدعی»: دعوت کرده می‌شد.

«خبز الشعیر»: نان جوین.

«الاهالة»: دنبه و پیه یا روغن گداخته؛ هر روغنی که نان خورش باشد.

«السَّنِخَة»: بو گرفته، فاسد.

«دِرع»: زره.

«یهودی»: مراد ابوشحم یهودی، مردی از قبیله‌ی بنی ظَفَر است. چنان‌که در حدیثی دیگر آمده است:

پیامبر ج زرهی از زره‌های خویش را برای گرفتن مقداری جو، پیش ابوشحم یهودی که مردی از قبیله‌ی بنی ظَفَر بود به گرو گذاشت.

در روایات آمده است که پیامبر ج رحلت فرمود در حالی که زره آن حضرت ج در قبال سی صاع جو که برای قوت روزانه‌ی عیال خویش گرفته بود، در گرو بود؛ و پیامبر ج از دنیا رحلت فرمودند در حالی که نتوانستند آن را از گرو بیرون آورند.