حدیث شماره ۲۹۳
(۶) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنِيعٍ، عَنْ هُشَيْمٍ أَنْبَأَنَا عُبَيْدَةُ ـ وَ هُوَ ابن مُعَتِّب ـ، عَنِ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ سَهْمِ بْنِ مِنْجَابٍ، عَنْ قَرْثَعٍ الضَّبِّيِّ ـ أَوْ عَنْ قَزَعَةَ، عَنْ قَرْثَعٍ ـ، عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الأَنْصَارِيِّ رَضِی الله تعالی عَنهُ: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَ يُدْمِنُ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّكَ تُدْمِنُ هَذِهِ الأَرْبَعَ رَكَعَاتٍ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ! فَقَالَ: «إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفْتَحُ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ، فَلاَ تُرْتَجُ حَتَّى يُصَلَّى الظُّهْرُ، فَأُحِبُّ أَنْ يَصْعَدَ لِي فِي تِلْكَ السَّاعَةِ خَيْرٌ» قُلْتُ: أَفِي كُلِّهِنَّ قِرَاءَةٌ؟ قَالَ: «نَعَمْ» قُلْتُ: هَلْ فِيهِنَّ تَسْلِيمٌ فَاصِلٌ؟ قَالَ: «لاَ».
۲۹۳ ـ (۶) ... ابو ایوب انصاریس گوید: رسول خدا ج پیوسته به خواندن چهار رکعتِ نماز، در وقت فرا رسیدن نیمروز، مواظبت و پای بندی مینمودند. بدیشان گفتم: ای فرستادهی خدا ! شما را میبینم که پیوسته برخواندن این چهار رکعت نماز در وقت فرا رسیدن نیمروز، مواظبت و پایبندی میفرمایید! (علّت چیست؟)
آن حضرت ج فرمودند: به راستی دروازههای آسمان به هنگام فرا رسیدن نیمروز، گشوده میشوند، و تا وقتی که نماز ظهر خوانده نشود، همچنان گشوده، باقی میمانند و بسته نمیشوند؛ و من نیز دوست دارم که در این وقت، کاری نیک و پسندیده برای من به آسمان بالا رود.
ابوایوب انصاریس گوید: بدیشان گفتم: آیا در هر چهار رکعت از آن، (باید پس از سورهی فاتحه، سورهای یا چیزی از قرآن) خوانده شود؟ آن حضرت ج فرمودند: آری؛ باید در هر چهار رکعت، پس از سورهی فاتحه، سورهای دیگر، یا چیزی از قرآن، تلاوت گردد.
دوباره پرسیدم: آیا در این چهار رکعت، باید با سلام دادن فاصله انداخت؟ (و هر دو رکعت را با یک سلام خواند و میان آن چهار رکعت، با سلام فاصله انداخت؟) پیامبر ج فرمودند: خیر.
&
«یُدمن»: بر آن کار مداومت و پایبندی و مواظبت و استمرار داشتند.
«زوال الشمس»: هنگامی که خورشید از سوی مشرق به سوی مغرب، مایل شود؛ مایل گردیدن آفتاب از میانهی آسمان به سوی مغرب؛ هنگام ظهر که آفتاب از بلندی رو به انحطاط میگذارد (وقت نیمروز).
«اربع رکعات عند زوال الشمس»: این عبارت، دو معنی میتواند داشته باشد:
۱- مراد از چهار رکعتی که پیامبر ج در هنگام فرا رسیدن نیمروز بر آن مواظبت مینمودند، چهار رکعتِ سنّتِ قبل از ظهر است. در این صورت، این حدیث هیچ مناسبتی با باب ندارد. از این رو برخی از علماء و شارحان گفتهاند: این حدیث، اِلحاق نویسندگان نسخه است؛ زیرا در نسخهای دیگر از «الشمائل المحمدیة»، این حدیث در باب «عبادت و بندگی پیامبر ج» وارد شده است.
۲- و برخی، مراد از این چهار رکعت را، «نماز پیش از ظهر(ضُحی)» گرفتهاند؛ و آنها عبارت «عند زوال الشمس» را به «قریب زوال الشمس» ترجمه کردهاند؛ یعنی پیامبر ج همواره به گزاردن چهار رکعت نماز، نزدیک به فرا رسیدن نیمروز و هنگام زوال خورشید، مواظبت میفرمودند.
و برخی نیز عبارت «عند زوال الشمس» را به «ما قبل زوال الشمس» ترجمه کردهاند، که چنین ترجمهای را ظاهر نصِ حدیث برنمیتابد و چنین معنایی بسیار بعید مینماید.
به هر حال، درست همان است که گفته شود: مراد از آن چهار رکعت، نماز سنّتِ پیش از ظهر است، به این دلیل که:
۱- در نسخههایی دیگر از «شمائل»، این حدیث در باب «عبادت و بندگی پیامبرج» وارد شده است، نه در باب «صلاة الضُحی».
۲- پیامبر ج بر خواندن چهار رکعتِ سنّتِ پیش از ظهر، مواظبت و پایبندی میفرمودند، نه نماز ضُحی. چنانکه از احادیث پیشین، این قضیه به روشنی دانسته شد.
۳- و ظاهر حدیث نیز مؤیّد و تأکید کنندهی این معنی است؛ حال آنکه در ترجمههای دیگر، چیزی جز تکلّف و حذف عبارات وجود ندارد.
۴- حدیث شمارهی ۲۹۵ نیز این معنی را تأیید میکند؛ چرا که سائب بن عبداللهس میگوید: «ان رسول الله ج کان یصلّی اربعاً بعد ان تزول الشمس قبل الظهر ...»؛ «پیامبر ج پس از فرا رسیدن نیمروز، اندکی پیش از آنکه ظهر را بخوانند، چهار رکعت نماز میخواندند».
«ابواب السماء»: دروازههای آسمان.
«فلا تُرتَجُ»: بسته نمیشوند.
«یصعد»: بالا برود؛ کنایه از قبول شدن و مورد پذیرش قرار گرفتن است.
«الساعة»: لحظه، وقت.
«أفی کلهنّ قراءة»: آیا در هر چهار رکعت، باید پس از سورهی فاتحه، سورهای یا چیزی از قرآن خوانده شود؟
از عبارت «أفی کلهنّ قراءة» و عبارت «هل فیهنّ تسلیم فاصل»؛ مشخّص و معلوم گشت که چهار رکعتی که به هنگام فرا رسیدن نیمروز گزارده میشود، نه در آنها فاصلهای ایجاد میشود؛ اینطور که باید در هر دو رکعت سلام داد و میان آن فاصله انداخت؛ و نیز در هر چهار رکعت آن باید پس از حمد، سورهای یا چیزی از قرآن خواند.