حدیث شماره ۲۶۱
۲۶۱- (۱) حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ وَبِشْرُ بْنُ مُعَاذٍ قَالاَ: حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ، عَنْ زِيَادِ بْنِ عِلاَقَةَ، عَنِ الْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ رَضِی الله عنه قَالَ: صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَتَّى انْتَفَخَتْ قَدَمَاهُ، فَقِيلَ لَهُ: أَتَتَكَلَّفُ هَذَا؟! وَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ! قَالَ: «أَفَلاَ أَكُونُ عَبْدًا شَكُورًا؟!».
۲۶۱ ـ (۱) ... مغیرة بن شعبهس گوید: رسول خدا ج آن قدر نماز(شب) گزاردند که پاهایشان وَرَم و آماس کرد. بدیشان گفته شد: چرا به خویشتن این همه رنج و مشقت میدهید، حال آنکه خداوندﻷ گناهانِ پیشین و پسین شما را بخشوده است؟ آن حضرت ج فرمودند: آیا نباید بندهای سپاسگزار باشم؟
&
«صلّی»: نمازگزارد. غالباً پیامبر ج نماز شب خواندند؛ چرا که در روایتی آمده است: «ان النبي ج کان یقوم من اللیل حتی تتفطر قدماه...»؛ «پیامبر ج شب را به عبادت میایستادند تا اندازهای که پاهایشان آماس میکرد...». [بخاری و مسلم]
«انتفخت»: ورم کرد، باد کرد، متورم شد، پف کرد، آماس نمود، برآمده شد.
«اتتکلّف»: آیا خویشتن را به رنج و مشقّت و سختی و حَرَج میاندازید؟
«ما تقدم من ذنبك»: گناهانِ پیشین تو.
«ما تأخر»: گناهان پسین.
علماء بر غیر ممکن بودن وقوع کفر از پیامبران چه قبل از بعثت و چه بعد از آن اتفاق نظر دارند. و هم چنین متفق القولند که انبیاء بعد از بعثت، مرتکب گناه کبیره و صغیره نمیشوند؛ چرا که موجب نفرت و انزجار مردم از آنها میشود و این، مصلحت و هدف از آمدن آنان را از بین میبرد؛ از این رو، پیامبران کارهای پست یا آنچه را که موجب نفرت مردم از آنها میشود مانند: زنا و دروغ و خیانت و ... را انجام نمیدهند.
بنابراین تمام اخباری که راجع به پیامبران آمده است و ظاهراً دلالت بر گناه میکنند (مقصود گناهی نیست که دیگران انجام میدهند، لذا) از ظاهر آنها عدول کرده و تأویل میشوند. و یا اینکه تعبیر گناه از باب مقایسهی مفضول نسبت به اَفضل است و گفتهی امام جُنید، از این نوع است که: «حسنات الابرار سیئات المقربین»؛ «حسنات و نیکی نیکوکاران، برای مقرّبین گناه محسوب میشود». چون مقام والای مقرّبین اقتضاء میکند اعمالی بالاتر و عالیتر از اعمال نیکوکاران انجام دهند.
بنابراین، آیات و احادیثی که درمورد حضرت محمد ج آمده است و دلالت بر گناه او میکنند، مانند: ﴿وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ﴾[محمد: ۱۹]؛ «برای گناهان خود طلب آمرزش کن»؛ و ﴿لِّيَغۡفِرَ لَكَ ٱللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنۢبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ﴾[الفتح: ۲]؛ «تا خداوند گناهان گذشته و آیندهی تو را ببخشاید».
اینگونه آیات حمل بر ترک اَولی و اَفضل میشود؛ زیرا اگر پیامبر ج اَولی را ترک کند، گناه [به معنای عرفی] نیست، بلکه به مثابهی گناه است.
«افلا اکون»: آیا نباشم از زمرهی ...
«شکوراً»: سپاسگزار.