حدیث شماره ۳۰۸
(۱۱) حَدَّثَنَا مَحْمُودُ، حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ يَزِيدَ الرِّشْكِ قَالَ: سَمِعْتُ مُعَاذَةَ قَالَتْ: قُلْتُ لِعَائِشَةَ: أَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَصُومُ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ؟ قَالَتْ: نَعَمْ. قُلْتُ: مِنْ أَيِّهِ كَانَ يَصُومُ؟ قَالَتْ: كَانَ لاَ يُبَالِي مِنْ أَيِّهِ صَامَ.
قَالَ أَبُو عِيسَى: يَزِيدُ الرِّشْكُ هُوَ: يَزِيدُ الضُّبَعِيُّ الْبَصْرِيُّ، وَهُوَ ثِقَةٌ، رَوَى عَنْهُ شُعْبَةُ وَعَبْدُ الْوَارِثِ بْنُ سَعِيدٍ وَحَمَّادُ بْنُ زَيْدٍ وَإِسْمَاعِيلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، وَغَيْرُ وَاحِدٍ مِنَ الأَئِمَةِ، وَهُوَ يَزِيدُ الْقَاسِمُ وَيُقَالُ: الْقَسَّامُ، وَالرِّشْكُ بِلُغَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ هُوَ: الْقَسَّامُ.
۳۰۸ ـ (۱۱) ... یزید بن رِشک گوید: از مُعاذهی عدویهس شنیدم که گفت: به عایشهل گفتم: آیا پیامبر ج در هر ماه، سه روز، روزه میگرفتند؟ او در پاسخ گفت: آری؛ ایشان از هر ماه سه روز روزه میداشتند.
دوباره گفتم: آن حضرت ج چه روزهایی از ماه، روزه بودند؟ عایشهل گفت: پیامبر ج اهمیّت نمیدادند که کدام یک از روزهای ماه، روزه بگیرند و مقیّد به روزهای مخصوصی از ماه برای گرفتن روزه نبودند.
ابوعیسی ترمذی گوید: یزید بن رِشک که یکی از راویان این حدیث است، همان «یزید ضُبَعی بَصری» میباشد که یکی از راویانِ ثقه و مورد اعتماد به شمار میآید؛ و شعبه، عبدالوارث بن سعید، حماد بن زید، اسماعیل بن ابراهیم و تنی چند از دیگر پیشوایان و بزرگان عرصهی روایت و درایت نیز، از او حدیث نقل کردهاند (و او را مورد وثوق و اعتماد دانستهاند).
و یزید بن رِشک، همان «یزید قاسم» است که بدو «قسّام» نیز گفته میشود. و واژهی «رِشک» در لغت مردم بصره نیز به معنای «قسّام» است؛ یعنی «قسمت کننده». [و مراد از قسمت کننده: کسی است که علمِ قسمت را میداند.]
&
«اَیّه»: کدام قسمت از ماه. «اَیّ»: کدام.
«لا یُبالی»: توجه نمیکرد، اهمیّت نمیداد، علاقه نشان نمیداد، اهتمام نمیورزید، مقیّد نبود.
از این حدیث دانسته میشود که هیچ یک از تاریخهای روزه گرفتنِ روزههای مستحبّی، روش دائمی و همیشگی آن حضرت ج نبود.
و یکی از علتهای عدم تعیین تاریخ، این بود که چون برای آن حضرت ج سفر و دیگر مسائل مهم سیاسی و نظامی، فرهنگی و اقتصادی، عبادی و خانوادگی، فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی و ... پیش میآمد، لذا تعیین روزهای خاصّی برای روزه گرفتن مستحبّی، مناسب نبود؛ و علّت دیگر اینکه اگر آن حضرت ج در روزهای خاصّی روزه میگرفتند، روزهی آن روزها برای افراد مختلف الحالِ امّت، باعث زحمت و مشقّت و عُسر و حَرج میشد، و این وهم پیش میآمد که شاید، این روزه از واجبات است.
به هر حال، بنابر اینگونه مصلحتها، آن حضرت ج در تاریخ و روزهای خاصّی روزه نمیگرفتند و در حق ایشان همین نیز بهتر و اَولی بود؛ ولی صحابهی کرام را در سه روز روزه گرفتن از هر ماه، بیشتر به ایام بیض (۱۳ ـ ۱۴ ـ ۱۵ ) تشویق میکردند.