حدیث شماره ۲۴۳
(۳) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّى، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنِ الأَسْوَدِ بْنِ قَيْسٍ، عَنْ جُنْدُبِ بْنِ سُفْيَانَ الْبَجَلِيِّ قَالَ: أَصَابَ حَجَرٌ إِصْبَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَدَمِيَتْ فَقَالَ:
هَلْ أَنْتِ إِلاَ إِصْبَعٌ دَمِيتِ
وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ مَا لَقِيتِ.
۲۴۳ ـ (۳) ... جندب بن سفیان بَجَلیس گوید: (در برخی از غزوات) سنگی به انگشت مبارک آن حضرت ج برخورد کرد که براثر آن، انگشت پیامبر ج خونین شد؛ آنگاه ایشان چنین فرمودند:
هل انتِ الا اصبعٌ دمیتِ
و في سبیل الله ما لقیتِ
«مگر نه این است که فقط تو انگشتی هستی که خون آلود و زخمی شدهای؛ و به راستی آنچه به تو رسیده در راه خداوند متعال است».
&
«اصاب حجرٌ اصبع رسول الله ج»: غالباً برخورد سنگ به انگشت پیامبر ج در برخی از غزوات رُخ داده است؛ از این رو برخی از علماء و مورّخان گفتهاند که این غزوه، غزوهی «اُحُد» بوده است. گرچه برخی نیز گفتهاند که این واقعه، پیش از هجرت رخ داده است.
«فدمیت»: زخمی و خون آلود شد.
علماء و صاحب نظران اسلامی، پیرامون سرایندهی این شعر که پیامبر ج بدان استشهاد و تمثّل جسته، با همدیگر اختلاف دارند:
۱- برخی گفتهاند که سرایندهی این شعر، «ولیدبن ولید بن مغیرة» است. و سبب سرودن این شعر، توسط ولید، بدین خاطر بود که وی همراه با ابوبصیر در صلح حدیبیه، با قریشیان در جنگ و پیکار بودند؛ ابوبصیر مُرد و ولید به مدینهی منوّره بازگشت که در مسیر راه به زمین خورد و انگشتش قطع شد. از این رو به سرودن این شعر پرداخت.
۲- و برخی گفتهاند که سرایندهی این شعر، «عبدالله بن رواحه» میباشد که در جنگ موته انگشت وی قطع شد؛ از این رو چنین سرود:
هل انـتِ الا اصبـــع دمـیــتِ
و فـي سـبیـل الله مـا لقـیـتِ
یا نفـسُ الا تقتــلی فـمـوتـی
هذا حیاض الموت قد صلیتِ
و مــا تــمنّیـت فقـد لقیـتِ
ان تـفـعلی بـــفعلها هدیـتِ
و پیامبر ج نیز وقتی سنگی به انگشتشان برخورد کرد و انگشت ایشان خونی شد، به شعر عبدالله بن رواحهس استشهاد جسته و فرمودند:
هل انتِ الا اصبع دمیتِ
و في سبیل الله ما لقیت