حدیث شماره ۲۵۲
(۱) حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ صَبَّاحٍ الْبَزَّارُ، حَدَّثَنَا أَبُو النَّضْرِ، حَدَّثَنَا أَبُو عَقِيلٍ الثَّقَفِيُّ: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَقِيلٍ، عَنْ مُجَالِدٍ، عَنِ الشَّعْبِيِّ، عَنْ مَسْرُوقٍ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: حَدَّثَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ لَيْلَةٍ نِسَاءَهُ حَدِيثًا، فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مِنْهُنَّ: كَأَنَّ الْحَدِيثَ حَدِيثُ خُرَافَةَ؟ فَقَالَ: «أَتَدْرُونَ مَا خُرَافَةُ؟ إِنَّ خُرَافَةَ كَانَ رَجُلاً مِنْ عُذْرَةَ، أَسَرَتْهُ الْجِنُّ فِي الْجَاهِلِيَّةِ فَمَكَثَ فِيهِمْ دَهْرًا، ثُمَّ رَدُّوهُ إِلَى الإِنْسِ فَكَانَ يُحَدِّثُ النَّاسَ بِمَا رَأَى فِيهِمْ مِنَ الأَعَاجِيبِ، فَقَالَ النَّاسُ: حَدِيثُ خُرَافَةَ».
۲۵۲ ـ (۱) ... عایشهل گوید: شبی از شبها، رسول خدا ج برای همسرانشان، داستان شگفت و حیرتانگیزی را بیان نمودند؛ یکی از همسران آن حضرت ج گفت: گویی این داستان، به سان داستان خرافه است! پیامبر ج فرمودند: آیا میدانی خرافه چیست؟ آنگاه خود رسول خدا ج فرمودند: به راستی خرافه مردی از قبیلهی «عُذرة» بود که در دوران جاهلیّت، جنّیان او را ربودند؛ وی روزگاری را در میان جنّیان به سر برد، و پس از مدّتی، جنیان او را به میان انسانها باز گرداندند؛ از این رو آن مرد، شگفتیها و امور حیرت انگیزی را که در میان جنّیان مشاهده کرده بود برای مردم نقل مینمود، و مردم نیز (چون این حکایات و داستانهای عجیب و غریب و شگفت و حیرت انگیز را میشنیدند) میگفتند: حدیث خرافه.
&
«عُذرة»: نام یکی از قبائل مشهور یمن است.
«اَسَرته»: به اسارت گرفتند او را؛ او را ربودند.
«فمکث»: پس درنگ کرد و در جایی ماند.
«دَهراً»: روزگار دراز، زمان دراز، مطلق روزگار چه کوتاه باشد یا دراز.
«الاعاجیب»: جمع «اعجوبة»: چیزی یا کسی که مردم را به تعجّب اندازد؛ امور شگفت آور و حیرت انگیز.
حَدِيثُ أُمِّ زَرْعٍ