حدیث شماره ۲۷۰
(۱۰) حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ مُوسَى، حَدَّثَنَا مَعْنٌ، حَدَّثَنَا مَالِكٌ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ أَبِي سَعِيدٍ الْمَقْبُرِيِّ، عَنْ أَبِي سَلَمَةَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، أَنَّهُ أَخْبَرَهُ: أَنَّهُ سَأَلَ عَائِشَةَ رَضِی الله تعالی عَنها: كَيْفَ كَانَتْ صَلاَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي رَمَضَانَ ؟ فَقَالَتْ: مَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِيَزِيدَ فِي رَمَضَانَ وَلاَ فِي غَيْرِهِ عَلَى إِحْدَى عَشْرَةَ رَكْعَةً، يُصَلِّي أَرْبَعًا لاَ تَسْأَلْ عَنْ حُسْنِهِنَّ وَطُولِهِنَّ، ثُمَّ يُصَلِّي أَرْبَعًا لاَ تَسْأَلْ عَنْ حُسْنِهِنَّ وَطُولِهِنَّ، ثُمَّ يُصَلِّي ثَلاَثًا، قَالَتْ عَائِشَةُ رَضِی الله تعالی عَنها: قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ: أَتَنَامُ قَبْلَ أَنْ تُوتِرَ؟ فَقَالَ: «يَا عَائِشَةُ إِنَّ عَيْنَيَّ تَنَامَانِ وَلاَ يَنَامُ قَلْبِي».
۲۷۰ ـ (۱۰) ... سعید بن ابی سعید مقبُریس از ابو سلمة بن عبدالرحمنس نقل میکند که وی دربارهی چگونگی نماز شب پیامبر ج در رمضان، از عایشهل پرسید، و بدو گفت که پیامبر ج در ماه رمضان، چگونه نماز شب میخواندند؟ عایشهل در پاسخ گفت پیامبر ج چه در رمضان و چه در غیر رمضان، از یازده رکعت بیشتر، نماز شب را نمیخواندند. و کیفیّت نماز شب آن حضرت ج چنین بود که نخست چهار رکعت را میخواندند که از خوبی و زیبایی آن، و اینکه چه قدر طول میکشید، چیزی مپرس؛ (که براستی بسیار زیبا و طولانی بود.) سپس چهار رکعت دیگر را میخواندند که آنها هم به قدری زیبا و طولانی بودند که از خوبی و تمامی آن، و اینکه چقدر طول میکشید، چیزی سؤال مکن؛ و در آخر سه رکعت دیگر میگزاردند.
عایشهل گوید: از پیامبر ج پرسیدم و گفتم: ای رسول خدا ج! آیا پیش از خواندنِ نماز وتر، میخوابی؟ پیامبر ج فرمودند: ای عایشه! بدان که به راستی چشمهای من میخوابند ولی قلبم، بیدار است و نمیخوابد.
&
«عینیّ»: چشمهای من.
«تنامان»: میخوابند و به خواب میروند.
اصل این است دلهایی را که خداوند، فرودگاه وحی قرار میدهد، ارتباط غیرعادی با عالم قدس پیدا میکنند. نتیجهی همین بیداری است که خواب انبیاء، وحی قرار داده میشود. به همین دلیل حضرت ابراهیم÷ براساس یک خواب، به ذبح حضرت اسماعیل÷ اقدام نمود و حضرت اسماعیل نیز این حقیقت را دریافت و فرمود:
﴿يَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُۖ﴾[الصافات: ۱۰۲]؛ پدرجان! هر چه فرمان خداست، اجرا کن.
میبینیم که حضرت اسماعیل خواب پدر را امر خدا میداند. همچنین نیروهای شیطانی نیز از یک نوع هوشیاری طبیعی برخوردارند و آنان نیز پیشگوییهایی ارائه میکنند؛ اما هیچ پیوندی با عالم قدس ندارند، بلکه با شیطانها ارتباط دارند. به همین سبب آنگاه که حضرت رسول برای تحقیق احوال ابن صیاد رفت، او نیز مدعی شد که فقط چشمانش به خواب میرود و دلش بیدار است. آن حضرت او را آزمود و سپس به او تفهیم نمود که هیچ ارتباطی با عالم قدس ندارد؛ زیرا همهی امور آن جا واضح و صریح و قطعی است؛ بلکه با شیطانها ارتباط دارد بنابراین به امور غیبی دسترسی ندارد و فقط منحصر به یک سری اوهام و تخیلات و قیاسهای ناقص است که آنها را با نبوت اشتباه گرفته است. به همین دلیل خطاب به ابن صیاد فرمود: «اخسأ فلن تعدو قدرك»؛ «برو گم شو، تو نمیتوانی پایت را بیشتر از گلیم خود دراز کنی».
این بیداری انبیاء همیشگی است و فقط منحصر به خواب آنان نیست. فهم حقیقت این بیداری از درک ما بالاتر است و الفاظ و کلمهها از بیان و درک کامل حقیقت آن قاصر هستند.