حدیث شماره ۳۰۰
(۳) حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَيْلاَنَ، حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ أَبِي بِشْرٍ قَالَ: سَمِعْتُ سَعِيدَ بْنَ جُبَيْرٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَصُومُ حَتَّى نَقُولَ: مَا يُرِيدُ أَنْ يُفْطِرَ مِنْهُ، وَيُفْطِرُ حَتَّى نَقُولَ مَا يُرِيدُ أَنْ يَصُومَ مِنْهُ، وَمَا صَامَ شَهْرًا كَامِلاَ مُنْذُ قَدِمَ الْمَدِينَةَ إِلَّا رَمَضَانَ.
۳۰۰ ـ (۳) ... عبدالله بن عباسب گوید: گاهی اتفاق میافتاد که رسول خدا ج آنچنان به گرفتن روزه(ی مستحبّی) ادامه میدادند تا اینکه با خود میگفتیم: دیگر روزه را نمیخورند و روزی از این ماه را افطار نخواهند کرد؛ و گاهی نیز چنان افطار میکردند و روزه(ی مستحبّی) نمیگرفتند که با خود میگفتیم: دیگر نمیخواهند از این ماه، روزی را روزه بگیرند. و از زمانی که پیامبر ج به مدینهی منوّره آمدند (و مکّهی مکرمه را به مقصد مدینهی منوّره ترک نمودند)، جز ماه مبارک رمضان، هیچگاه یک ماه کامل را روزه نگرفتند.