افرادی به راه خدا دعوت میدهند و ظاهر آنها حکایت از اصلاح و هدایت مینماید، اما روشهایی دارند که با روش پیامبر ج مخالف است
{۷۲} در جهان اسلام گروههایی یافته میشود که کار دعوتدادن به راه خدا را انجام میدهند، و پیروان خود را به تصوف و بیعت با امیر گروه و فراگرفتن انکاری بدعتی که در سنت پیامبر دیده نمیشود، فرا میخوانند، یک طلبه در برابر چنین گروهی باید چگونه موضعی اتخاذ کند؟
* موضع طلبه باید در برابر این دعوت که ظاهرش صلاح و اصلاح است، اینطور باشد که این دعوت را تا زمانی که ظاهرش خیر و خوبی هست استقبال نماید، امر بر او لازم است که اشتباهات آنها را تصحیح کند و گمراهی و انحراف آنها را بیان دارد که یکی از آن انحرافات این است که به شخصی از آنان بیعت داده شود، به خاطر این که امیر آنان شود به جز حاکم عام، اما این که وقتی به سفری بروند، و یکی را به عنوان امیر تعیین کنند، این کار شرعی است، زیرا پیامبر ج به هر گروهی که به سفر میرفت دستور داده است که یکی را به عنوان امیر تعیین کند، زیرا گروه بدون این که کسی را داشته باشد که آن را راهنمایی کند، دچار هرج و مرج میشود، همانطور شاعر گفته است:
«لا يصلح الناس فوضي لا سراة لهم».
حالت مردم در وضعیت هرج و مرج که رئیسی ندارند، خوب نخواهد شد، اما اگر فردی را به عنوان امیر انتخاب نمایند و با او بیعت کنند که حاکم و ولی امر آنها است، و حاکمی که خداوند پیروی او را بر ما لازم ذکر کرده و کمک و یاری او را به حق بر ما لازم قرار داده حاکم خود ندانند، چنین چیزی جایز نیست.
و بدون تردید افرادی یافت میشوند که به راه خدا دعوت میدهند، و ظاهر آنها صلاح و درستکاری است، اما دارای روشهایی هستند که با آنچه پیامبر ج آورده فرق میکند، بر ما لازم است فرصتی بیابیم که از چنین افرادی استفاده کنیم، به طوری که با آنها بیرون برویم و یا همراه آنها شویم و نگاه کنیم، چه کار میکنند؟ و هرگاه دیدیم که کار باطلی انجام میدهند، برایشان بیان کنیم که این کار باطل است، اگر آنها به حق هدایت شده و به آن باز گشتند، پس این چیزی است که ما میخواهیم، و اگر آنها بر روشهای باطل خود اصرار ورزیدند، واجب است از آنها دوری جوییم و نیز باید گمراهیشان برای مردم بیان شود، تا مردم فریب آنها را نخورند.