قاعدۀ ششم: صبر و چشم داشت پاداش الهی
جوانان پسر و دختر بیداری اسلامی، گاهی در بعضی حالات با فشارهایی مواجه میشوند، فشار در بازار یا در مدرسه و در دانشگاه و در خانههایشان بسیاری از جوانان از پدران و مادران خود شکایت میکنند که آنها را تحت فشار قرار داده و عرصه را برایشان تنگ نمودهاند، و آنها را با صفات زشت و بد نسبت میدهند. اما موضع ما در برابر این امور و این فشارها چیست؟!
در این زمینه بر ما لازم است که صبر را پیشه کنیم و از خدای خود امید ثواب داشته باشیم، و این فشارها نباید ما را از دعوتدادن به راه خدا بازدارد؛ چون خداوند متعال محمد ج را با هدایت و دین حق مبعوث کرد. آیا پیامبر ج وقتی به دعوتدادن مردم به سوی حق بپا خاست او را به حال خودش رها کردند یا مورد اذیت و آزار قرار گرفت؟!
آیا پیامبرانی که قبل از او ج مبعوث شده بودند، به حال خود رها شدند یا مورد اذیت و آزار قرار گرفتند؟! خداوند متعال فرموده است: ﴿وَلَقَدۡ كُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَىٰ مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّىٰٓ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَا﴾[الأنعام: ۳۴]. یعنی: «پیغمبران فراوانی پیش از تو تکذیب شدهاند تا در برابر تکذیبها شکیبائی کردهاند و اذیت و آزار شدهاند تا یاری ما ایشان را دریافته است».
و خداوند متعال فرموده است: ﴿فَٱصۡبِرۡ كَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ وَلَا تَسۡتَعۡجِل لَّهُمۡ﴾[الأحقاف: ۳۵]. یعنی: «پس (در برابر اذیت و آزار کافران) شکیبائی کن، آنگونه که پیغمبران اولوالعزم (در سختیها) شکیبائی کردهاند، و برای (عذاب) آنان شتاب مکن».
نمونههایی از صبر پیامبر ج را برایتان بیان میکنم، تا این که همۀ ما از او ج الگوبرداری کنیم.
مثال اول: مشرکین چیزهای متعفن و آلوده را بر دم دروازه او میانداختند، با وجود این پیامبر ج صبر میکرد و میگفت: این چه همسایهداری است؟! [۲۳]یعنی: چگونه مرا با این کارها اذیت میکنید، پس این چه نوع همسایهداری است؟!
مثال دوم: هنگامی که پیامبر ج برای دعوتدادن ثقیف به طائف رفت و زید بن حارثه همراهش بود با او چکار کردند؟!
آری، اهل طائف بیخردان خود را دستور دادند تا دو طرف راه به پیامبر ج صف بکشند و او را سنگباران کنند، و چنان به او سنگ زدند که پاهایش خونین شد، و پیامبر ج از آنجا بیرون رفت و فرموده است: «من به خود نیامدم إلاّ در قرن الثعالب» سپس جبرائیل همراه با فرشتۀ کوهها (ملک الجبال) پیشش آمد و گفت: این فرشتۀ کوهها است تو را سلام میگوید و او را سلام کرد و سپس گفت: اگر تو میخواهی من دو کوه طائف را از دو طرف به هم میچسپانم تا اینها هلاک شوند، پیامبر ج فرمود: نه... شاید خداوند از نسل اینها فردی را بوجود بیاورد که خدا را بپرستند [۲۴].
مثال سوم: پیامبر ج در کعبه جایی که از همۀ جاهها امنتر است به عبادت مشغول بود، حتی قریش کعبه را امینترین محل میدانستند تا جائی که اگر کسی قاتل پدرش را در کعبه میدید کاری به او نداشت! اما وقتی پیامبر ج را دیدند که کنار کعبه در حال مسجد هست با او چکار کردند؟
مردی را دستور دادند تا شکمبۀ شتر فلان را بیاورد و بر پشت پیامبر ج در حالی که در مسجد هست بگذارد!! شما در مورد این اذیت و آزار که حتی در تاریخ جاهلیت سابقه ندارد چه میگویید؟!!
با وجود این همه آزار و اذیت پیامبر ج صبر نمود و امید پاداش الهی و همچنان در حال سجده باقی ماند، تا این که دختر کوچکش فاطمهلآمد و آن چیزهای موذی را از پشت پیامبر ج دور انداخت و هنگامی که پیامبر ج نماز را تمام کرد دستهایش را به دعا بلند نموده و برای هلاکت قریش دعا نمود [۲۵].
ای جوانان صبر را پیشه کنید و از یکدیگر در شکیبائی سبقت بگیرید و بر طاعت الهی مواظبت کنید و بدانید که خداوند با پرهیزکاران و نیکوکاران است.
اما آیا با صبر و شکیبائی خانوادۀ خود را دعوت بدهیم یا خشمگین شده و سکوت را اختیار کنیم؟!
ما باید خانوادۀ خود را دعوت داده و ناامید نشویم، اما باید با حکمت و نرمی دعوت داد نه با شدت و سختی؛ ممکن است بعضی از مردم بر اثر غیرت دینی سختگیر باشند، اما کار چنین فردی بیشتر به جای اصلاح تخریب است، لازم است انسان حکمت داشته باشد تا امور را اندازهگیری نموده و هر کاری را به جایش انجام دهد.
و بدان که مردم در یک صبح و شام هدایت نخواهند شد، إلا ما شاء الله. و سنت الهی چنین است که کارها آهسته آهسته انجام میگیرند.
پیامبر ج سیزده سال در مکه باقی ماند و مردم را دعوت میداد با وجود این دعوتش کاملاً موفق نشد، و پس از آن ده سال در مدینه باقی ماند و دین الهی تکمیل نگردید إلا بعد از گذشت بیست و سه سال از بعثت.
تو نباید چنین گمان ببری که در یک صبح و شام مردم از آنچه که تاکنون برآن بودهاند بازگردند، هرگز چنین نخواهد شد!! و باید صبر و تلاش و پیشیگرفتن بر یکدیگر در میدان صبر و مواظبت برکار خیر صورت پذیرد تا این که خداوند یاری خویش را نصیب ما کند.
بسیاری از جوانان میپرسند که با افرادی که در خانواده مرتکب منکرات میشوند، چگونه رفتار کنیم آیا با آنها قطع رابطه کنیم؟ آیا رادیو را بشکنیم؟ آیا ضبط صوت و تلویزیون را بشکنیم؟ آیا چنین کنم؟ چنان کنم؟ من میگویم: به راه پروردگارت با حکمت دعوت بده، اگر به هدف دست پیدا نکردی برای تو هرگز جایز نیست که با افرادی که مرتکب گناه میشوند باقی بمانی، نمیگویم که با آنها در خانهشان باشی، بلکه میگویم: برای تو جایز نیست در محلی که آنها گناه انجام میدهند سکونت کنی، بلکه میتوانی از آن اتاق به اتاقی دیگری بروی.
زیرا انسان وقتی با اهل معصیت و گناه باقی میماند او با آنها در گناه شریک است، خداوند متعال فرموده است: ﴿وَقَدۡ نَزَّلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أَنۡ إِذَا سَمِعۡتُمۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ يُكۡفَرُ بِهَا وَيُسۡتَهۡزَأُ بِهَا فَلَا تَقۡعُدُواْ مَعَهُمۡ حَتَّىٰ يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيۡرِهِۦٓ إِنَّكُمۡ إِذٗا مِّثۡلُهُمۡ﴾[النساء: ۱۴۰]. یعنی: «خداوند در کتاب بر شما نازل کرده است که چون شنیدید به خدا کفر ورزیده میشود، و آیات خدا به بازیچه گرفته میشود، با چنین کسانی منشینید تا آنگاه که به سخن دیگری بپردازند، بیگمان در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود».
بنابراین، بر تو لازم است که صبر کنی و در شکیبائی از دیگران سبقت بگیری و بدان که کسی امروز اصلاح نمیشود فردا اصلاح خواهد شد.
و در تربیت اخلاق خانوادهات از سادهترین و آسانترین کارها شروع کن و من به قدرت الهی اطمینان دارم که اگر انسان صبر و شکیبائی داشته باشد و مواظبت بر نیکی نماید، همانا آیندۀ او موفقیت خواهد بود. خداوند متعال فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٢٠٠﴾[آل عمران: ۲۰۰]. یعنی: «ای کسانی که ایمان آورده اید! (در برابر شداید و ناملایمات) شکیابئی روزید و (در مقابل دشمنان) استقامت و پایداری کنید و (از مرزهای مملکت خویش) مراقبت به عمل آورید و از (خشم) خدا بپرهیزید، تا این که رستگار شوید».
بنابراین، من شخصاً جوان را به صبر و شکیبائی توصیه میکنم و به او میگویم: وقتی که باقیماندن تو با افرادی که مرتکب گناه میشوند کم کم مفید واقع میشود این بسیار خوب است، زیرا همانطور که میدانیم ساختن از منهدمکردن دیرتر انجام میگیرد.
اگر فرض کنیم که ما در کنار ساختمانی بزرگ و قوی و محکم هستیم، و اگر بخواهیم این ساختمان را منهدم کنیم به نظر شما اگر از ده تراکتور استفاده کنیم انهدامساختن چقدر وقت میگیرد؟ مشخص است که در یک روز به طور کامل منهدم میشود، اما اگر بخواهیم چنان ساختمان بزرگ و محکمی بسسازیم سه سال یا بیشتر وقت میگیرد.
بنابراین، لازم است امور معقول را با امور محسوس مقایسه کنیم، پس وقتی که ساختن قصر و ساختمان سه سال وقت میگیرد و تخریب و انهدام آن سه ساعت طول میکشد همچنین ساختن دیانت و اخلاق ملتها مدت درازی وقت میگیرد پس بر ما لازم است که صبر و شکیبائی پیشه کنیم.
همچنین میگویم که: خانوادههایی که پسران و دخترانشان را مشاهده میکنند که به سمتی سالم و درست حرکت نمودهاند برایشان جایز نیست، در برابر دعوت آنها به حق، بایستند بلکه باید خانوادهها خداوند را بر این نعمت شکر گویند که خدا از نسل آنها افرادی قرار داده که آنها را به سوی خوبی راهنمایی و به آن امر میکنند و آنها را از بدی برحذر داشته و باز میدارند، سوگند به خدا که این نعمت از نعمت ثروت و کاخها و سواریها نعمت بزرگتری است.
خانوادهها باید سپاس خدا را به جای آورده و دختران و پسرانشان را تشویق نمایند، و آنچه که اینها میگویند بپذیرند گرچه شاید در گفتههای آنها نوعی خارجشدن از دایرۀ اعتدال مشاهده شود، زیرا وقتی فرزندان ببینند که دعوت آنها پذیرفته میشود این امر باعث کاستهشدن زیادهروی و سختگیری آنها خواهد شد.
اما چیزی که باعث شده جوان دعوتگر به تنگ بیاید و ناراحت شود، این است که بعضی از خانوادۀ ما خود هیچ نوعی پذیرشی برای دعوت خود نمیبینند، پس بر خانواده لازم است که از او بپذیرند و با او با راهنمایی و رفتار نیک برخورد نمایند، تا هم خانواده و هم جوان دعوتگر هردو کارشان انجام گرفته و تکمیل شود. ای جوانان!! ای دعوتگران!!
بر هر دعوتگر به راه خدا لازم است که اینگونه باشد:
بر دعوت خویش و به آنچه دعوت میدهد شکیبا و بردبار باشد.
بر مشکلاتی که برای دعوت پیش میآید صبر کند.
بر آزار و اذیتهایی که بر او وارد میشود باید صبر داشته باشد.
[۲۳] تاریخ طبری (۲ / ۳۴۳). [۲۴] این داستان را بخاری به روایت عائشه به طور کامل ذکر کرده است، شماره (۳۲۳۱) الفتح (۶ / ۲۶۰)، کتاب بدء الخلق باب (۷) و مسلم شماره حدیث (۱۱۱ – ۱۷۹۵) کتاب الجهاد و السیر باب (۳۹). [۲۵] بخاری به روایت عبدالله بن مسعودسشماره حدیث (۲۴۰) الفتح (۱ / ۴۱۶) کتاب الوضوء باب (۶۹) مسلم شماره (۱۰۷ – ۱۷۹۴) کتاب الجهاد والسیر باب (۳۹).