قواعد و رهنمودهای بیداری اسلامی

فهرست کتاب

قاعدۀ سیزدهم: ناامیدنبودن از کثرت مفاسد

قاعدۀ سیزدهم: ناامیدنبودن از کثرت مفاسد

ما نباید به سبب کثرت فساد در امت و از قدرت کسانی که با حق به مبارزه برخاسته‌اند، از اصلاح‌شدن امت ناامید شویم، زیرا حق همانطور که شمس الدین زرعی/گفته است: «الحق منصور وممتحن فلا تعجب فهدي سنة الرحمن»یعنی: حق پیروز است و با مشکلات مواجه می‌شود، تعجب نکن، زیرا سنت الهی چنین است. نبرد باطل با حق ضروری است: ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا مِّنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَنَصِيرٗا ٣١[الفرقان:۳۱]. یعنی: «اینگونه برای هر پیغمبری گروهی از بزهکاران را دشمن ساخته‌ایم و همین بس که خدای تو را راهنما و یاور باشد».

بزهکاران و مجرمان می‌خواهند مردم را گمراه کنند و حق را بر آن‌ها مشتبه گردانند و بر مردم مسلط گردند و آن‌ها را ساکت کنند، اما خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَنَصِيرٗا ٣١و همین بس خدای تو یاور برای کسی که دشمنان پیامبر می‌خواهند او را از راه حق باز دارند.

پس ما نباید ناامید شویم، بلکه باید نفس طولانی داشته و منتظر بمانیم و انجام از آن پرهیزگاران خواهد بود، زیرا افرادی یافت می‌شوند که می‌خواهند افکار سالم جوانان را به افکار منحرف تبدیل کنند و برای هدفی که دنبال می‌کنند تلاش می‌کنند تا محقق شود و مردم را گمراه و آن‌ها را به حق مشکوک سازند و آن‌ها را از انتشار حق بازدارند، اما حادثه و فاجعه برای آن‌ها اتفاق خواهد افتاد، زیرا هر انسانی که می‌خواهد که حق را با سلیقه و فکرش کنار بزند بلا و مصیبت بر او خواهد آمد، چون خداوند دین و کتابش را یاری می‌کند، پس امید خواستگاه توانمدی برای ادامه راه دعوت و تلاش برای موفقیت آن است، همانطور که ناامیدی سبب شکست و به تأخیر افتادن دعوت قرار می‌گیرد.

به امید بزرگ پیامبر ج و نظر دوراندیشانۀ او در سخت‌ترین روزی که از سوی قومش با آن مواجه شد، بنگرید و آن روزی بود که از طائف برگشته بود و او آن‌ها را دعوت داده و آن‌ها دعوتش را نپذیرفته بودند، و بی‌خردان خود را برای اذیت و آزار پیامبر تحریک کردند، وقتی پیامبر ج به محلی به نام (قرن الثعالب) رسید، جبرئیل او را صدا زد، و گفت: خداوند گفتۀ تو را شنید و همچنین گفتۀ قومت را که چگونه به تو جواب رد دادند را شنید، اکنون فرشتۀ کوه‌ها (ملک الجبال) را پیش تو فرستاده تا به آن در مورد آن‌ها هر دستوری که بخواهی بدهی؛ پیامبر ج فرمود: «فرشته کوه‌ها مرا صدا زد و به من سلام کرد، سپس گفت: ای محمد! هرچه تو می‌خواهی انجام می‌دهم، اگر می‌خواهی دو کوه طائف را به یکدیگر می‌زنم تا در میان آن دو کوه هلاک شوند، پیامبر ج فرمود: نه، بلکه من امیدوارم که خداوند از ایشان نسلی را به وجود بیاورد که تنها خدای یگانه را بپرستند و با او کسی را شریک نگیرند».