گاهی از باب استعمال حکمت است
{۳۸} نظر شما در مورد دعوتگری که منکر را میبیند و به قصد این که بعدها آن را اصلاح کند سکوت اختیار نماید، چیست؟
* گاهی حکمت در دعوتدادن به راه خدا ایجاب میکند که برای انکار و رد منکر تاخیر میکنیم، بعضی وقتها مناسب نیست که انجامدهندۀ منکر را در عین این وقت رد کنیم، بلکه ردکردن و دعوتدادن او را به حق، به خاطر میسپاریم که در وقت مناسبتری او را دعوت دهیم. و در حقیقت این راه راه درستی است، و این دین همانطور که میدانیم ابتدا احکام آن رفته رفته و به تدریج نازل میشد، به طوری که ابتدا (به خاطر مصلحت) به اموری اقرار میکرد که مردم آن را انجام میدادند و در نهایت حرام شد به عنوان مثال خداوند در ابتدا برای بندگانش بیان کرد که در شراب گناه بزرگی است، و فوائدی هم دارد و گناهش از فائدهاش بیشتر است، و مردم همچنین باقی ماندند، تا این که آخرین آیه در مورد شرابنوشیدن آن را قطعاً تحریم نمود.
پس اگر مصلحت باشد که انسان آن فرد را در آن وقت و یا در آنجا دعوت ندهد و دعوتش را برای زمان یا مکانی دیگر تاخیر دهد، چون به نظر او شایستهتر و مفیدتر خواهد بود، اشکالی ندارد.
اما اگر بیم آن بود که بعد از آن وقت امر دعوت محقق نشود، و یا فراموش کرده شود، و مصلحت از بین برود، پس باید به بیان حق و دعوتدادن به راه خدا بشتابد، و این در صورتی است که شخص معینی مورد نظر باشد، اما اگر میخواست عموم را دعوت دهد، به طور مثال در مجلسی عمومی افرادی را مشاهده کند که در این مجلس برای انجام کاری حاضر شدهاند که باید آنها را به ممنوعیت آن عمل آگاه کرد و از انجام آن کار بازداشت، لازم است که آنها را تذکر دهد و اشکالی ندارد، چون در این صورت او فرصت را از دست نمیدهد، اما اگر دعوت و تذکر را تاخیر دهد ممکن نیست، همۀ این افراد را که در مجلس حاضر شدهاند بیابد.