قواعد و رهنمودهای بیداری اسلامی

فهرست کتاب

اصول اهل سنت و جماعت در مسائل اختلافی چیست

اصول اهل سنت و جماعت در مسائل اختلافی چیست

{۶۱} اصول اهل سنت و جماعت در مسائل اختلافی چیست؟ و ضابطۀ این مسائل اختلافی چیست؟

* اصول اهل سنت در مورد مسائل اختلافی این است که اگر اختلاف ناشی از اجتهاد در اموری که گنجایش اجتهاد در آن هست، باشد بعضی، بعضی دیگر را معذور می‌دانند، و این اختلاف را موجب تفرقه و دشمنی قرار نمی‌دهند، زیرا کسی که با من به اقتضای دلیل مخالفت می‌کند در حقیقت با من مخالفت نورزیده است، زیرا روش یکی است چون من هم با او به اقتضای دلیل مخالفت نموده‌ام، و او هم به اقتضای دلیل با من مخالفت ورزیده است. بنابراین، ما با هم یکی و برابر هستیم، و باید دانست که پیوسته اختلاف از دوران پیامبر ج تا به امروز وجود داشته است، اما آنچه در آن گنجایش اختلاف نیست، اموری است که در آن با اصحاب و تابعین مخالفت شود، مانند مسایل عقیدتی که بسیاری از مردم در آن گمراه شدند، و اختلاف فقط بعد از (القرون المفضله)، عصر صحابه و تابعین و تابع تابعین بوجود آمد، و دایره‌اش فراوان گشت، اگرچه در عصر صحابه هم اختلاف اندکی در بعضی مسایل وجود داشته است، و باید دانست که باید همۀ اصحاب در آن قرن فوت کرده باشند، و کسی بعد از آن‌ها در قرن بعدی زنده نباشد، بلکه وقتی بیشتر مردم یک قرن زنده باشند، آن قرن، قرن آن ملت به شمار می‌آیند، زیرا شما می‌دانید که خداوند طبق حکمت خویش، اجل‌ها را یکی پس از دیگری قرار داده است. پس به طور مثال اگر ما بگوییم: قرن صحابه تا زمانی که یکی از آن‌ها زنده بود منقرض نشده است، بسیاری از افرادی که در عصر تابعین بوده‌اند، در شمار افرادی که در قرن اصحاب زیسته‌اند قرار خواهند گرفت، و شیخ احمد عبدالحلیم می‌گوید: وقتی بیشتر تعداد افراد یک قرن از بین رفتند، به انقراض آن قرن می‌توان حکم کرد، پس به طور مثال اگر بیشتر اصحاب از جهان رخت بربسته باشند و به جز تعداد اندکی ده نفر یا صد نفر یا بیشتر زنده باشند، به معنی این است که قرن اصحاب منقرض شده است، و همچنین تابعین و تبع تابعین تا به امروز، وقتی بیشترین تعدادشان وفات کرده باشند عصر آن‌ها به پایان رسیده است.

پس قرن‌هایی که بر دیگر اعصار و قرون برتری داده شده‌اند، یعنی: القرون المفضلة – اختلافی که بعدها در مسائل عقیدتی به وجود آمد در دوران آن‌ها وجود نداشت، و افرادی که با ما در مسائل عقیدتی اختلاف می‌ورزند، در حقیقت با عقیدۀ اصحاب و تابعین مخالفت می‌کنند و اختلاف این گروه پذیرفته نمی‌شود، و باید آن‌ها را انکار کرد، اما مسائلی که در عهد اصحاب مورد اختلاف بوده است، و در آن گنجایش اجتهاد وجود داشته است، اختلاف در آن باقی خواهد بود، و پیامبر ج فرموده است: «هرگاه حاکم و قاضی اجتهاد کرده و حکم نمود، اگر حکم او درست باشد به او دو پاداش می‌رسد و اگر اجتهاد به خطا رود به او یک پاداش می‌رسد» [۶۵].

این است ضابطه و قاعده در اختلاف اگر کسی بپرسد که آیا در مورد صفات خدا گنجایش اختلاف هست؟ در جواب می‌گوییم: خیر، چون که این اختلاف از روش اصحاب بیرون است، زیرا از اصحاب حتی دو نفر در صفات الهی اختلاف نظر نداشته‌اند و همه اقرار نموده‌اند که صفات الهی حق است، و بدون تمثیل، بر حقیقت معنای خود حمل می‌شوند، و دلیل این که آن‌ها در این مورد اختلافی از آن‌ها وارد نشده است، پس وقتی از آن‌ها اختلافی در مورد تفسیر آیه‌ها و احادیث صفات وارد نشده به معنی این است که آن‌ها به صفات الهی قایل هستند، چون قرآن و سنت به زبان عربی هستند و آن‌ها زبان عربی را می‌دانستند، و وقتی که از آن‌ها چیزی ثابت نشده که با ظاهر آیه و حدیث معتقد‌اند. بنابراین، ما با کسانی که با مذهب سلف در زمینۀ صفات الهی مخالف‌اند مخالف هستیم، و نظر آن‌ها را انکار می‌کنیم و یا بهتر بگویم در باب ایمان به طور کامل ایمان به خدا، ایمان به فرشتگان خدا، و کتاب‌هایش و پیامبرانش و روز قیامت و قدر، خیر و شر در همۀ این شش امور کسانی که با مذهب اصحاب مخالف باشند، ما نمی‌پذیریم و آن‌ها را قبول نکرده و بر آن‌ها انکار می‌کنیم.

[۶۵] بخاری به روایت عمرو بن عاصسشماره (۷۳۵۲) الفتح (۱۳ / ۲۳۰)، کتاب الاعتصام باب (۲۱) و مسلم شماره (۱۵ – ۱۷۱۶) کتاب الأقضیة، باب (۶).