طلب علم یا دعوتدادن به راه خدا
{۱۱} کدامیک بهتر است، فراگیری علوم دینی یا دعوتدادن به راه خدا؟ با توجه به این که فردی که دعوت میدهد به آنچه دعوت میدهد علم دارد.
* ما میگوییم علم ضروری است، و همانطور که معروف است مردم با یکدیگر فرق میکند، هریکی دارای تخصصی میباشد وهرکسی میخواهد در امری مهارت پیدا کند، بطور مثال بعضی از طلاب علوم دینی بررسی و خواندن عقیده و کتابهای عقیدتی را ترجیح میدهند و بعضی فقه و کتابها و اقوال فقهی را مورد بررسی و مطالعه قرار میدهد و بعضی دعوتدادن به راه خدا و امر به معروف و نهی از منکر را ترجیح میدهند، در حقیقت این یکی از نعمتهای خدا است که مردم را بگونهای آفریده که علاقه هریک به علاقۀ دیگری فرق میکند، و اگر همۀ مردم به یک چیز علاقه میداشتند کارهای زیادی مختل میشد، پس فردی که میبیند که در طلب دانش و ژرف نگری در آن توان و استعداد دارد به نظر ما به طلب علم ادامه دهد و به میدان دعوت وارد نشود تا کسب علم، مفید واقع شود، زیرا کشورهای اسلامی از تمام ابعاد در عقیده و اخلاق و غیره مورد تهاجم دشمنان هستند و اگر انسان دارای علم راسخ و استوار بر اصول شرعی و دلایل عقلی نباشد خود را از دست خواهد داد و از بین خواهد رفت به این مناسبت دوست دارم که طلاب علوم، علم معقول هم بیاموزند، زیرا مردم در این زمان بر اثر ضعف ایمان به چیزهای محسوس بیشتر از نظریات یعنی دلایل شرعی قانع میشوند، هدف این است که برادران طلاب به مقولات و علل هم عالم باشند. و اگر میخواهند درستی و صحت گفتۀ مرا بدانند به سخنان شیخ احمد عبدالحلیم در مبارزه با فلاسفه و اهل کلام و منطق و غیره نگاه کنند، خواهند دید که با دلیل شرعی و دلیل عقلی با مخالفانش سخن میگوید.
اما اگر فردی توانایی رسوخ و تعمق در علم را ندارد، پس خودش را به کار دعوتدادن به راه خدا مشغول کند، اما واجب است که فقط به اموری دعوت دهد که میداند که حق است، و نباید فقط بر حسب گمان دعوت دهد آنگونه که بعضی از دعوتگران احادیث بیاساسی را ذکر میکنند، احادیث ضعیف یا موضوع را بیان میکنند تا مردم گریه کنند، و یا این که اینگونه احادیثی را بیان میدارند تا توجه مردم را جلب نمایند، اما این کار اشتباهی است که توجه مردم را با احادیث ضعیف و موضوع که از شریعت نیستند جلب کرد، بله بعضی از علماء ذکر چنین احادیثی را در بیان فضایل اعمال یا زواجر به شروط ذیل جایز دانستهاند:
۱- باید ضعف حدیث شدید نباشد.
۲- حدیث دارای اصل و ریشهای صحیح باشد.
۳- گویندۀ حدیث معتقد نباشد که چنین حدیثی از پیامبر ثابت است.
خلاصه این که مردم با یکدیگر فرق میکنند بعضی علاقه به تحقیق علوم دارند و بعضی توان تحقیق را ندارند و برای هریک زمینهای مناسب وجود دارد که در آن فعالیت مینماید.