قواعد و رهنمودهای بیداری اسلامی

فهرست کتاب

طلاب نباید یکدیگر را عیب‌جویی نمایند

طلاب نباید یکدیگر را عیب‌جویی نمایند

{۳۵} آیا برای طلاب جایز است که یکدیگر را عیب‌جویی نمایند، و متنفرکردن مردم و برحذرداشتن مردم از یکدیگر را عادت خود قرار دهند؟

* شکی نیست که عیب‌جویی علماء از یکدیگر کار حرامی است، وقتی که برای انسان جایز نباشد که پشت سر برادر مؤمن خود هرچند که عالم نباشد او را عیبجویی و غیبت نماید، پس چگونه جایز است که برادران عالم مؤمنش را غیبت نماید؟!

بر انسان مؤمن واجب است تا زبانش را از غیبت و عیبجویی برادران مؤمن خود نگاه دارد، و خداوند متعال فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ وَ لَا تَجَسَّسُواْ وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن يَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِيهِ مَيۡتٗا فَكَرِهۡتُمُوهُۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ[الحجرات: ۱۲]. یعنی: «ای کسانی که ایمان آورده اید، از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید که برخی از گمان‌ها گناه است، و جاسوسی و پرده‌دری نکنید، و یکی از دیگری غیبت ننماید، آیا هیچیک از شما دوست دارد که گوشت برادر مردۀ خود را بخورد، به یقین همۀ شما از مرده خواری بدتان می‌آید و از خدا پروا کنید».

کسی که به مصیبت غیبت‌کردن علماء مبتلاست، باید بداند که هرگاه او عالمی را عیب‌جویی کند، ممکن است او باعث شود که مردم حرف حق عالم را رد کنند، و نیز کسی که عالم را عیب‌جویی می‌کند، بداند که او تنها شخصیت آن عالم را بی‌ارزش نکرده، بلکه کار او بی‌ارزش‌نمودن ارث محمد ج است، چون علماء وارث پیامبران هستند، و هرگاه علماء مورد عیب‌جویی قرار گیرند، و به آن‌ها توهین شود، مردم به علم علماء اعتماد نخواهند کرد، در صورتی که آن‌ها دانش و علم خود را از پیامبر ج به ارث برده‌اند، و مردم به هیچ دستوری از دستورهای شریعت که توسط این عالم که مورد عیب‌جویی قرار گرفته اعتماد نخواهند کرد، من نمی‌گویم که: علماء معصوم‌اند، بلکه هر انسانی در معرض اشتباه است، اما هرگاه شما عالمی را دیدید که از او کاری سر زد که به نظر شما اشتباه است، بلافاصله با او ارتباط برقرار نمایید و با او صحبت کنید، اگر مشخص شود که حق با او است، باید او را رد کرده و اشتباه او را بیان کنید، زیرا اقرار و سکوت در برابر اشتباه درست نیست، اما نباید او را طعنه بزنید، چون او به هرحال مردی عالم و شناخته شده است، و اگر ممکن است اینطور بگویید: بعضی مردم چنین می‌گویند، و این قول ضعیف است، سپس علت ضعف را بیان دارید، و گفتۀ صحیح را ذکر کنید، و این شیوه بهترین راه است.

اگر ما بخواهیم علمای معروف را به خاطر اشتباهی در مسایل دینی طعنه بزنیم، علمای بزرگی را مورد طعنه قرار داده و بی‌ارزش نموده‌ایم، اما وظیفه ما چیزی است که من ذکر کردم که اگر از عالمی اشتباه را دیدی با او مناقشه کن، اگر مشخص شود که تو به راه صحیح هستی، عالم از نظر تو پیروی خواهد کرد، و یا این که مشخص نشود، و مسئله اختلافی از اموری باشد که گنجایش اختلاف در آن وجود دارد، در این صورت باید از او باز بیایی، و او هرچه می‌گوید، بگوید، و تو نیز هر نظری که داری داشته باش. و اختلاف تنها در این زمان بوجود نیامده است، بلکه اختلاف از عهد صحابه تا به امروز بوده است، اما اگر اشتباه عالم مشخص شود و او فقط برای به کرسی‌نشاندن سخن خود اصرار ورزید، تو باید مردم را از اشتباه برحذر داری، اما نه براساس طعنه‌زدن به آن فرد و گرفتن انتقام از او، چون ممکن است او در مورد دیگر غیر از موردی که تو با او مجادله می‌کنی، حرف حقی بگوید. من همۀ برادرانم را سفارش می‌کنم تا از این بلا و بیماری خودشان را دور نگاه دارند، و از خداوند طلبکارم که مرا و آن‌ها را از هرچیزی که شخصیت ما را معیوب و برای دین و دنیای ما مضر است نجات دهد.