قواعد و رهنمودهای بیداری اسلامی

فهرست کتاب

قاعدۀ نهم: استفاده از نرمی و مهربانی

قاعدۀ نهم: استفاده از نرمی و مهربانی

لازم است ما در دعوت‌مان به راه خدا تا حد ممکن از نرمی استفاده کنیم، زیرا پیامبر ج فرموده است: «ای عائشه خداوند نرم رفتار و مهربان است و نرم رفتاری را دوست می‌دارد، و چیزهایی در برابر نرم رفتاری می‌بخشد که در برابر خشونت و دیگر کارها آن را نمی‌بخشد» [۲۹].

و خداوند متعال بر پیامبرش منت نهاده که او را برای امتش نرم رفتار و مهربان آفریده است، فرموده است: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَ[آل عمران: ۱۵۹]. یعنی: «از پرتو رحمت الهی است که تو با آنان نرمش نمودی. و اگر درشت خوی و سنگدل بودی از پیرامون تو پراکنده می‌شدند».

مردم را با خودت قیاس کن، اگر فردی تو را برای کاری از کارها به شدت و سختی مورد خطاب قرار دهد در وجود خود انگیزه‌ای می‌یابی که از تو می‌خواهد تا با آن فرد همانگونه که او با تو رفتار کرده رفتار کنی، و شیطان به تو القا می‌کند که این فرد هدفش نصیحت نیست، بلکه این فرد می‌خواهد انتقاد کند! و هرگاه انسان احساس کند که فردی او را مورد خطاب قرار داده می‌خواهد از او انتقاد کند به راهنمایی و دعوتش توجه نمی‌کند، ولی اگر با نرمی با آن فرد حرف بزند و بگوید: این کار درست نیست! و پس از آن وقتی راه حرام را به روی او بست راه حلال دیگر به او نشان دهد، تا در آن حرکت کند، و با این شیوه خیر و خوبی بزرگی به دست خواهد آمد.

و این چیزی که من گفتم از رهنمودهای خدا و پیامبر ج و شیوۀ رفتار پیامبر است. خداوند متعال فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقُولُواْ رَٰعِنَا وَقُولُواْ ٱنظُرۡنَا[البقرة:۱۰۴]. یعنی: «ای کسانی که ایمان آورده اید! (هنگامی که از پیامبر تقاضای مراعات و توجه بیشتر خود، برای حفظ و دریافت آیات قرآن می‌کنید) مگوئید: (راعنا) [۳۰](رعایتمان کن و ما را بپای... بلکه واژه‌های هم‌معنی دیگری را بکار برید تا یهودیان و مشرکان نتوانند از آن سوء استفاده کنند و در مفهوم زشت و دشنام آمیز بکارش ببرند) و بگوئید: (انظرنا) (بر ما نظر انداز، درمانگر، رعایتمان کن...)»

خداوند متعال وقتی آن‌ها را از گفتن کلمه‌ای نهی نموده به گفتن کلمه‌ای دیگر به جای آن راهنمایی کرده است و فرموده: نگویید (راعنا) (رعایتمان کن و ما را بپای) بلکه بگویی: (انظرنا) (بر ما نظر انداز) پس تو هرگاه راهی را که خداوند حرام قرار داده است بر روی مردم بستی، برای آن‌ها دری را از خلال بگشا؛ زیرا مردم به ناچار باید حرکت کنند و باید کار کنند همانطور که در حدیث آمده است: «أَصْدَقُ الأَسْمَاءِ حَارِثٌ وَهَمَّامٌ» [۳۱]. بهترین نام‌ها (حارث) کاسب و(همام) (همت‌کننده در امور خیر یا شر) است. و پیامبر ج چنین رفتار نمود هنگامی که خرمای خیبر پیش او آورده شد، فرمود: آیا همۀ خرمای خیبر اینگونه است؟ گفتند: نه، اما ما یک صاع از خرمای مرغوب را به دو صاع، و دو صاع را به سه صاع خرمای نامرغوب می‌خریم، پیامبر ج فرمود: چنین نکنید، بلکه همه را به درهم بفروشید و با آن درهم خرمای مرغوب بخرید [۳۲].

پیامبر ج وقتی دروازۀ حرام را به سوی آن‌ها بست راه جایز را برای آن‌ها گشود و آن‌ها را به راه حلال راهنمایی کرد که خرمای نامرغوب را بفروشند و با پول آن خرمای مرغوب بخرند.

پس برای دعوتگر مناسب است که وقتی آنچه ممنوع است، آن را برای مردم بیان کند آن‌ها را به آنچه مباح و جایز است راهنمایی کند.

اما نرمی و مهربانی و استفاده از آن چیزی است که هرکس اگر به بررسی دستورات و سیرۀ پیامبر ج بپردازد خواهد دید که پیامبر ج نسبت به امت مهربان بوده است.

و بارزترین مثال در این مورد داستان صحرانشینی است که وارد مسجد شد و در گوشه‌ای از مسجد شروع به ادرارکردن نمود، مردم خواستند او را سرزنش کرده و باز دارند، چون منکر بزرگی انجام داده بود، پیامبر ج آن‌ها را از این کار بازداشت و آن‌ها ساکت شدند، و وقتی که صحرانشین ادرارش را تمام کرد، پیامبر ج دستور داد که بر محل ادرار یک دلو آب پاشیده شود و اینگونه آلودگی رفع خواهد شد، سپس اعرابی را خواسته و فرمود: مساجد برای آلودگی مناسب نیستند، بلکه مساجد فقط برای نمازخواندن و تکبیر و تلاوت قرآن مناسب‌اند.

و در مسند امام احمد روایت شده که آن مرد گفت: «خدایا برای من و محمد رحم کن و همراه با ما بر کسی رحم نکن» چون محمد ج با نرمی و یاددادن با او روبر شد.

چیزی که من برادرانم را به آن فرا می‌خوانم این است که در دعوت به راه خدا و انکار منکر این راه را در پیش بگیرند، زیرا آن‌ها با نرمی به چیزهائی دست پیدا می‌کنند که با سخت‌گیری نمی‌توانند آن را به دست بیاورند.

[۲۹] مسلم به روایت عائشه (۷۷ – ۲۵۹۳) کتاب البر والصلة باب (۲۳). [۳۰] (راعنا) از مادۀ رعی به معنی رعایت ولی یهودیان آن را از مادۀ (رعن) به معنی رعونت یعنی حماقت می‌گرفتند. [۳۱] ابوداود شماره (۴۹۵۰) کتاب الأدب باب (۶۹ ت / ۶۱ م). [۳۲] بخاری به روایت ابوسعید و ابوهریرهسبه شماره (۲۲۰۱)، (۲۲۰۲). الفتح (۴ / ۴۶۷) کتاب البیوع باب (۸۹) و مسلم به شماره (۹۴، ۹۵ – ۱۵۹۳) کتاب المساقاة باب (۱۸).