شاگردان مکتب نبوت

فهرست کتاب

ناراحتی پیامبر صبه خاطر جعفر

ناراحتی پیامبر صبه خاطر جعفر

در اینجا پیامبر صنزد اسماء دختر عمیس، زن جعفر می‏رود تا خبر شهادت جعفر را به او بدهد.. چه منظره‏ای که قلب‌ها بجای اشک خون گریه می‏کند.

از اسماء دختر عمیس بنقل شده که گفت: وقتی جعفر شهید شد، پیامبرصنزد من آمد، و من بچه‏ها را تمیز می‏کردم و نظافت و شستشو می‏دادم. رسول الله صبه من گفت: فرزندان جعفر را نزد من بیاور. آنها را آوردم و پیامبر صآنها را بویید و اشک از چشمانش جاری شد. گفتم: ای رسول خدا. پدر و مادرم فدایت باد، چرا گریه می‏کنی؟ آیا از جعفر و اصحابش خبری داری؟ گفت: آری. آنها امروز شهید شدند. گفت: نشستم و فریاد زدم و زنان پیرامون من جمع شدند و رسول الله صنزد خانواده‏اش برگشت و گفت: از خانواده جعفر غافل نباشید و غذایی را برای آنها درست کنید، چرا که آنها عزادار هستند[۳۴۲].

[۳۴۲] ابوداود ۳/۳۱۳۲، ابن ماجه ۱/۱۶۱۰، ترمذی۳/٩٩۸، حاکم، المستدرک ۱/۳٧۲ و می‏گوید: اسنادش صحیح است و ذهبی در مورد آن سکوت کرده است. بیهقی در السنن الکبری ۴/۶۱ آورده است و آلبانی در صحیح ابن ماجه می‏گوید: حدیث حسن است.