فروتنی سلمان
سلمان بسیار فروتن بود، او با وجود اینکه فردی عابد، متقی و خاشع و وارع بود و بسیار گریه میکرد، در فرصت مناسب شادی و فرح را به قلوب مؤمنان وارد میکرد.
ابن وائل میگوید: من و یکی از دوستانم نزد سلمان رفتیم. گفت اگر رسول خدا ما را از تکلف نهی نکرده بود خودم را برای پذیرایی از شما به زحمت میانداختم. او با نان و نمک از ما پذیرایی کرد. دوستم گفت کاش همراه نمک مقداری آویشن نیز میبود. سلمان ظرفی را به عاریت گذاشت و مقداری آویشن تهیه کرد، بعد از غذا دوستم گفت حمد و سپاس خدایی را که ما را با روزیمان قانع ساخت. سلمان گفت: اگر به روزیت قانع بودی الآن ظرف من در عاریت دیگری نبود!.
ابوالبختری میگوید: اشعث بن القیس و جریر بن عبدالله در حالتی خاص بر سلمان وارد شدند سلام کردند. سپس گفتند شما صحابه رسول خدا هستی؟ گفت: نمیدانم، آنان مشکوک شدند. سلمان گفت: صحابه پیامبر صکسی است که همراه پیامبر صوارد بهشت شود. گفتند ما اکنون نزد ابودرداء بودهایم. گفت هدیهاش کجاست. گفتند ما هدیه نیاوردهایم. گفت پرهیزگار باشید و امانت را پس بدهید هر کسی نزد ابودرداء بوده و به اینجا آمده هدیهای همراهش بوده است. گفتند: ما اموالی همراهمان داریم میتوانی آن را برداری. گفت من هدیه میخواهم گفتند: به خدا قسم او هدیه نفرستاده است جز اینکه به ما گفت مردی درمیان شما است هرگاه رسول خدا صبا او خلوت میکرد غیر از او را نمیخواست. هرگاه به او رسیدید سلامم را به او برسانید. گفت: هیچ هدیهای جز این را نمیخواستم چه هدیهای از این بهتر است[۱۵].
[۱۵] الحلیه ابونعیم ۱/۲۰۱؛ طبرانی ۶۰۵۸، مجمع الزوائد هیثمی ۸/۴۱.