شاگردان مکتب نبوت

فهرست کتاب

هنگام وداع فرا رسیده است

هنگام وداع فرا رسیده است

این چنین سلمان (جوینده حقیقت) خورشیدی بود در آسمان جهان که نور و گرما را به اطرافیانش می‏داد. او زاهد، عابد و مجاهدی حکیم بود.

اکنون زمان آن فرا رسیده است که این پهلوان زندگی دردنیا را رها کند تا به حیاتی دیگر در جهان آخرت درمیان ناز و نعمت ادامه دهد.

ثابت از انس نقل می‏کند که سعد و ابن مسعود هنگام مرگ بر سلمان وارد شدند. سلمان گریه کرد، گفتند چرا گریه می‏کنی؟ گفت عهدی که پیامبر صبه ما واگذار کرد آن را مراعات نکردیم. گفت: باید زاد و مال شما از دنیا به اندازه توشه یک سواره باشد.

ای سعد در سه چیز خدا را در نظر داشته باش: وقتی قضاوت می‏کنی، و هنگامی که چیزی را تقسیم می‏کنی، و وقتی تصمیم به انجام کاری می‏گیری. ثابت می‏گوید: به ما خبر رسید که سلمان جز بیست و چند درهم چیز دیگر به جا نگذاشت[۲۴].

بقیره زن سلمان می‏گوید: وقتی که مرگش فرا رسید در بالاى خانه‏اش که چهار در داشت مرا صدا زد و گفت این درها را باز کن من زیارت کننده‌هایی دارم که نمی‏دانم از کدامیک از این درها بر من وارد می‏شوند، سپس مسکی خواست و گفت آن را با آب در ظرفی مخلوط کن و در اطراف بسترم بپاش. بعد متوجه شدم که جان به جان آفرین عطا کرده است درست مانند اینکه به خواب رفته بود[۲۵].

[۲۴] ابن ماجه ۴۱۰۴؛ حاکم۴/۳۱٧، حاکم و ذهبی آن را تصحیح کرده‏اند. [۲۵] الحلیه۱/۲۰۸، مجمع الزوائد هیثمی ٩/۳۴۴، ابن سعد ۴/۱/۶۶.