جایگاه او نزد اصحاب و تابعین
ابوالبختری میگوید: نزد علی آمدیم و از اصحاب رسول خدا صپرسیدیم. گفت: از کدامیک از آنها سؤال میکنید. گفتیم از ابن مسعود. گفت: به قرآن و سنت آگاهی کافی دارد و همین او را بس است. گفتیم ابوموسی؟ گفت: وارد دریای علم شد و از آن بهره کافی برد[۴۳].
اسود بن یزید میگوید: در کوفه داناتر از علی و ابوموسی ندیدم[۴۴].
ابوموسی فقیهی هوشیار، با هیبت، ارزشمند و عادل در افتاء و قضاوت بود.
مسروق میگوید: درمیان صحابه شش نفر خوب قضاوت میکردند: عمر، علی، ابن مسعود، اُبیّ، زید و ابوموسی[۴۵].
شعبی میگوید: قاضیان امت: عمر، علی، زید و ابوموسی هستند[۴۶].
صفوان بن سلیم میگوید: در زمان رسول الله صکسی در مسجد فتوی نمیداد جز: عمر، علی، معاذ و ابوموسی[۴٧].
انس میگوید: اشعری من را نزد عمر فرستاد. عمر به من گفت: ابوموسی اشعری چگونه بود وقتی از آنجا آمدی. گفتم: به مردم قرآن می آموخت. عمر گفت: او زیرک است ولی به خودش بازگو مکن[۴۸].
عمر قدر و منزلت ابوموسی را ارج مینهاد و به او چنان اعتمادی داشت که جز خدا کسی آن را نمیدانست.
شعبی میگوید: عمر وصیت کرد هیچ امیری را بیشتر از یک سال در مقامش حفظ نکنید. ولی ابوموسی را چهار سال در مقامش باقی بگذارید[۴٩].
ابوموسی مستحق چنین اعتمادی از سوی عمر بود. عمر ابوموسی را فرماندار بصره و عثمان او را به فرمانداری کوفه منصوب کرد.
[۴۳] ارنؤوط میگوید: راویان آن موثق هستند، تاریخ الفسوی ۲/۵۴۰. [۴۴] ابن عساکر ۴۴٩ به نقل از السیر ذهبی ۲/۳۸۸. [۴۵] ار نؤوط میگوید: اسناد حدیث صحیح است، تاریخ دمشق ابوزرعه ۱٩۲۲، ابن عساکر، ۵۰۰. [۴۶] ابن عساکر، ۵۰۱ به نقل از السیر ذهبی ۲/۳۸٩. [۴٧] ابن عساکر۵۰۱ به نقل از السیر ذهبی، ۲/۳۸٩. [۴۸] ارنؤوط میگوید: راویانش موثق هستند. ابن سعد ۴/۱۰۸، تاریخ ابن عساکر ۵۰۶-۵۰٧. [۴٩] ابن عساکر ۵۲۲ به نقل از السیر ذهبی ۲/۳٩۱.