ای معاذ سوگند به خدا تو را دوست دارم
محمد رسول الله ص
پیامبر صمیفرماید: «هر آنکس خداوند خیرش را بخواهد او را در دین عالم میگرداند»[۱۱٩].
نعمت علم از بزرگترین نعمتهاست، از این رو خداوند به نبی خود دستور داده تا از پروردگارش زیادی علم را بخواهد، بنابراین فرمود: ﴿وَقُل رَّبِّ زِدۡنِي عِلۡمٗا﴾[طه: ۱۱۴]. «بگو: پروردگارا! علم مرا افزون کن!».
برای ارجمندی و منزلت علم و علما نزد خداوند - بلندمرتبه - همین کافی است که خداوند آنان را به ارجمندترین چیز که همان یگانه پرستی باشد به گواهی گرفته است.
پس از آن که خداوند - بلندمرتبه - به این امر بزرگ گواهی داده سپس گواهی ملائکه و صاحبان علم را در گواهی دادن به این امر ستوده است.
خداوند میفرماید: «خداوند گواهی میدهد که معبود به حقی جز او نیست و این که او دادگری میکند و فرشتگان و صاحبان دانش بر این امر گواهی میدهند، هیچ معبود به حقی نیست جز او که توانا و حکیم است».
حتی علما هستند که ترس همراه با تعظیم از خداوند دارند.
خداوند میفرماید: ﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ﴾[فاطر: ۲۸]. «(آرى) حقیقت چنین است: از میان بندگان خدا، تنها عالمان از او مىترسند، خداوند عزیز و غفور است».
خداوند میفرماید: ﴿قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾[الزمر: ٩]. «بگو: آیا کسانى که مىدانند با کسانى که نمىدانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر مىشوند!».
خداوند متعال میفرماید: ﴿يَرۡفَعِ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ دَرَجَٰتٖۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ﴾[المجادلة: ۱۱]. «خداوند کسانى را که ایمان آوردهاند و کسانى را که علم به آنان داده شده درجات عظیمى مىبخشد، و خداوند به آنچه انجام مىدهید آگاه است».
پیامبر صنیز حسادت را در این دو امر (علم و ایمان) اجازه داده است (که حسد در اینجا به معنای غبطه است).
پیامبر صفرموده است: «جز در دو چیز حسد جایز نیست؛ (و یکی از آن دو) مردی است که خداوند به او حکمت عطا کرده که او بر اساس آن حکم میکند و به دیگران نیز میآموزد»[۱۲۰].
عالمان جایگاهی سترگ نزد خداوند دارند، خداوند آنان را به صاحبان امری که باید به آنها مراجعه شود قرار داده است. خداوند متعال میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡ﴾[النساء: ۵٩]. «اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر (علما و حکام مسلمان)».
جابر و ابن عباس گفتهاند: مقصود از صاحبان امر عالمان و فقیهان هستند.
خداوند متعال مراجعه به آنان را در مسائل پیش آمده بر ما واجب گردانیده میفرماید: ﴿وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ﴾[النساء: ۸۳]. «اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافى دارند- بازگردانند، از ریشههاى مسائل آگاه خواهند شد».
بدان ای برادر طلب دانش نزدیکترین روش برای داخل شدن در بهشت است.
پیامبر صفرموده است: «هرکس راهی را برای طلب علم بپیماید، خداوند راهی را جهت رسیدن به بهشت برای وی آسان میکند»[۱۲۱].
همچنین فرموده است: «هرکس راهی را برای طلب علم بپیماید، خداوند به راهی از راههای بهشت او را رهنمون میکند و فرشتگان بالهایشان را به خشنودی از عمل جوینده علم میگشایند و هر آنچه در آسمانها و زمین است و ماهیان در عمق آب برای عالم طلب مغفرت میکنند و برتری عالم نسبت به عابد همانند فضیلت ماه شب چهارده نسبت به دیگر ستارگان است. عالمان میراثدار انبیاء هستند و انبیاء درهم و دیناری از خود به جای نمیگذارند بلکه فقط دانش از آنان به جا میماند و هر کس این میراث آنان را بر گیرد بهرهای فراوان برده است»[۱۲۲].
و اینک در اثناء این سطور با علما همگام میشویم؛ معاذ بن جبل سپیشوا و پیشگام در دانش حلال و حرام.
پیشوای فقیهان، گنجینه دانشوران، هم او که شاهد پیمان عقبه، جنگ بدر و مشاهد دیگر بود.
و یکی از صبورترین، با شرمترین و بخشندهترین جوانان انصار و زیبا و خوش سیما بود. چهرهاش سفید و درخشان، دندانهایش براق، چشمانش سیهگونه، زیباروی، خوش برخورد و از بهترین جوانان قوم خود بود. خوشا به سعادت کسی که سروری یافته و در ایمان و یقین پیشگام است، و خوش به سعادتش که معلم و فاتح یمن است. فراتر از آن است که بتوان مزایایش را برشمرد و بزرگوارتر از آن است که خصوصیاتش توصیف شود. در فهم دین به گواهی پیامبر صعالمترین فرد امت اسلامی نسبت به حلال و حرام بود.
عمر سدر خصوص وی میفرماید: اگر معاذ بن جبل نبود، عمر هلاک میشد.
هرگاه اصحاب رسول خدا سخن میگفتند و معاذ درمیان آنان بود به سبب هیبت وی به او نگاه میکردند، خوشا به سعادت او! گویا از دهان او نور و مرجان خارج میشد.
در علم و ارجمندی نزد مسلمانان چه در ایام حیات رسول خدا صو چه پس از آن، به جایگاهی بزرگ رسید.
هنگام وفاتش عمر وی /از سی و سه یا بیست و هشت سال تجاوز نکرده بود. و آنچه از علم لازم بود تحصیل کرد و در فهم دین از همه امت پیشی جست و این همه علم حلال و حرام را در طول نه سال بدست آورد[۱۲۳].
[۱۱٩] متفق علیه از معاویه، صحیح الجامع، ۶۶۱. [۱۲۰] متفق علیه از ابن مسعود، صحیح الجامع، ٧۴۸۸. [۱۲۱] ترمذی از ابوهریره روایت کرده است و آلبانی در صحیح الجامع ۶۲٩۸ آن را تصحیح کرده است. [۱۲۲] احمد روایت کرده است، صحیح الجامع ۶۲٩۸. [۱۲۳] ترطیب الافواه بذکر من یظلهم الله، د. سید حسین، ۱/۲٧۰.