علی و بخشش و کرم او
از ابوجعفر نقل شده که گفت: علی بن ابی طالب ستا وقتی که محصولاتش به صد هزار نرسید نمرد. وقتی که درگذشت هفتاد هزار درهم بدهی داشت. گفتم: این دین از کجا آمده است؟ گفت: از میان اقوام و دامادها و آشنایان و کسانی که در درآمدهای دولت سهمی ندارند، چنین آمده است که به آنها داده است. در این هنگام حسن بن علی برخاست و از اطرافش اموالی را برداشت تا بفروشد و دین او را ادا کند، سپس هر سال بجای او پنجاه نفر را آزاد میکرد، و بعد از او حسین نیز هر سال پنجاه نفر را آزاد میکرد تا اینکه او کشته شد، و دیگر کسی بعد از او این کار را انجام نداد[۱٩٧].
ابوبکر صدیق سجهیزیه زن مطلقه را دور میانداخت و علی سبا او موافقت کرد حتی انگشتر را نیز دور میانداخت.
فقیر شدن را دوست داشت در حالی که او رئیس بود، و با این وجود با این فقر ثروتمند شد.
شریف قوم کسی است که شرافت نامش را برای آنها جا بگذارد و اموال را رها کند.
فراوانی و کثرت در تنگناها جای اطمینان نیست، بلکه مجد و شکوه و بزرگی جای اطمینان است.
اموال از اساسش باطل هستند تا زمانی که بر بلندهمتی بنا نشده باشند[۱٩۸].
[۱٩٧] مکارم الاخلاق، ص۱۶۰. [۱٩۸] التبصرة، ابن جوزی، ۲/۲۵۸.