علی قاضی این امت بود
عمر بن خطاب سمیگوید: علی بن ابی طالب بر ما قضاوت میکرد.
از ابن مسعود سنقل شده که گفت: ما با هم بحث میکردیم که علی بن ابی طالب را بر مدینه قاضی کنیم.
از علی سنقل شده که گفت: رسول الله صمرا به عنوان قاضی به یمن فرستاد، گفتم: ای رسول خدا صمرا میفرستی در حالی که سن من کم است و از قضاوت اطلاعی ندارم؟ گفت: خداوند قلبت را هدایت میکند و زبانت را ثابت میکند وقتی که دو نفر دعوایی را نزد تو آوردند و جلو تو نشستند، تا زمانی که به سخن دومی همانند اولی گوش ندادهای قضاوت نکن،چون این کار قضاوت را برای تو آشکار و بهتر میکند. علی سگفت: از آن به بعد قاضی بودم، یا از آن به بعد در قضاوت شکایتی نداشتم[۱٩۴].
از ابوسعید خدری سنقل شده که از عمر شنیدم که به علی گفت: پناه میبرم به خداوند از اینکه درمیان قومی زندگی کنم که ابوالحسن درمیان آنها نباشد[۱٩۵].
امام احمد /در المناقب از علی سروایت میکند که رسول الله صاو را به یمن فرستاد، پس چهار نفر را یافت که در حفرهای که برای صید شیر کنده بودند، افتاده بودند، نخست یکی از آنها افتاد و دیگری را گرفت و او نیز نفر سوم را گرفت و او نیز نفر چهارم را گرفت و همگی با هم افتادند و شیر آنها را زخمی کرد و از این زخم مردند و اولیای دم آنها شروع به جنگ کردند تا اینکه نزدیک بود همدیگر را بکشند، علی سگفت: من درمیان شما قضاوت میکنم، اگر به این قضاوت راضی شدید که همین حکم میشود، وگرنه شما را از مواجه شدن با همدیگر منع میکنم تا به نزد رسول الله صبیایید و درمیان شما قضاوت کند. از میان قبایل کسانی را که چاه را کنده بودند جمع کرد و گفت که باید دیه و و یک دیه کامل بدهند. نفر اول دیه میگیرد، چون افراد بالاتر از خود را نابود کرده است، و کسی که پشت سر او بوده میگیرد، چون افراد بالاتر از خود را نابود کرده است، و نفر سوم میگیرد چون فرد بالاتر از خود را نابود کرده است، و نفر چهارم دیه کامل میگیرد. ولی آنها راضی نشدند تا اینکه نزد رسول الله صآمدند و در مقام ابراهیم او را دیدند و داستان را برایش تعریف کردند، پیامبر صفرمودند: من میان شما قضاوت میکنم، مردی از آن قوم گفت: علی سمیان ما قضاوت کرده است، وقتی که قضاوت علی را تعریف کردند پیامبر صبه آن قضاوت حکم کرد[۱٩۶].
[۱٩۴] احمد، ابوداود و حاکم در المستدرک استخراج کردهاند و میگوید: اسنادش صحیح است و شیخ وصی الله بن محمد عباس در تحقیق فضائل الصحابة امام احمد ۲/۶٩٩ آن را حسن دانسته است. [۱٩۵] الریاض النضرة فی مناقب العشرة، ۳/۱۶۶، محب طبری. [۱٩۶] الریاض النضرة فی مناقب العشرة، ۳/۱۶٩، محب طبری.