خدا ابوذر را رحمت کند که تنها میمیرد و تنها زنده میشود
در مسیر غزوه تبوک رسول خدا صرو به جلو حرکت کرد مردی از ایشان عقب مانده بود، گفتند ای رسول خدا! فلانی عقب مانده است. فرمود: او را رها کنید اگر در وی خیری باشد خداوند او را به شما ملحق میکند. اگر غیر از این باشد خدا شما را از او راحت کرده است. سپس گفتند: یا رسول الله، ابوذر است که جا مانده است و شترش باعث عقب ماندن او شده است. فرمود: رهایش کنید اگر در او خیری باشد خداوند او را به شما ملحق خواهد کرد، در غیر این صورت از او راحت شدهاید. ابوذر پس از اینکه مشاهده کرد شترش کُند است و از لشکر عقب مانده است، متاعش را برداشت آن را بر دوش گرفت و پیاده به دنبال رسول خدا صراه افتاد. رسول خدا صدر جایی برای استراحت فرود آمد. دیده بان مسلمانان گفت ای رسول خدا! یک نفر پیاده و تنها در راه میآید. رسول خدا صفرمود: ابوذر است. دیگران وقتی در او تأمل کردند گفتند: بلی به خدا سوگند او ابوذر است. پیامبر صفرمود: رحمت خدا بر ابوذر باد، تنها راه میرود، تنها میمیرد و تنها زنده میگردد[۶۰].
[۶۰] سیره ابن هشام، ۴/۱۴٩.