فصل سوم: زمینههای تفکر امامت الهی
در فصل قبل دیدیم که پیدایش دیدگـاه کیسانیان در دهههای پایانی قرن اول هجری دگـرگـونی وسیعی در باورهای شیعه بوجود آورد و منجر به ظهور گـرایشهای متعددی میان آنان شده است. بر اساس دیدگـاه کیسانیان امامت علی بر وصیت پیامبر اکرم مبتنی بوده است. انتقال امامت به امام حسن وحسین و محمد بن الحنفیه و پس از او به ابو هاشم عبد الله فرزند محمد حنفیه، یکا یک بر همین منوال صورت گـرفته است.
بعدها با اتکاء بر همین دیدگـاه گـرایشهای گـوناگـونی در میان گروههای شیعه پدید آمده که هرکدام مدعی مشروعیت خود و بطلان دیگـران شدهاند. عمدهترین گـرایشهای شناخته شده شیعی در آغاز قرن دوم هجری را عباسیان، طالبیان، علویان، فاطمیان، حسنیان، حسینیان، زیدیان، و جعفریان تشکیل میدادند. هرکدام از آنها نگـرش خاصی نسبت به مشروعیت امامت داشتند. بنابراین میتوان منشأ دیدگـاه فعلی شیعه را مبنی بر انحصار امامت در فرزندان ارشد امامان دودمان حسینی، و قائلشدن به عصمت آنان و اینکه امامت از سوی خداوند و از پیش تعیین شده، تفکری دانست که در اوائل قرن دوم هجری نشو و نما یافته است. شاید بتوان علت رشد چنین تفکری را در عکس العملی دانست که در مقابل دیدگـاه استبدادی امویان پدید آمده باشد. در فصل پیش دیدگـاه عباسیان و برخی از گروههای منسوب به تشیع مورد بررسی قرار گـرفته است. در این فصل ضمن بررسی دیدگـاه امویان بعنوان دیدگـاه حاکم سعی بر آن خواهیم داشت که مؤلفات فکری شیعههای امامیه و ضرورت پیدایش آنها را مورد بررسی قرار دهیم.