از «عصمت» تا «نصّ»
حال کجا میتوان پی برد که امام (بطور کلی) تا چه اندازه حائز شرایط عصمت، شجاعت، سخاوتمندی و بر تری مطلق است. بعبارت دیگـر چگـونه میتوان امام را شناخت و مشخص کرد؟ پاسخ دیدگـاه امامیه اینست که تنها روش صحیح یافتن امام نه شناختن و برگـزیدن او از طرف امت، بلکه کشف او از طریق نصوص الهی و وصیت امامان پیشین و دیدن معاجز غیبی اوست.
شیخ مفید میگوید: «اگـر بپذیریم که امام لزوما داناترین مردم به احکام و تمام شؤون دینی باشد، پس برای مردم عادی جامعه احراز این شرایط نیز تنها با دیدن معجزات خارق العاده و با توجه نصوص الهی ثابت میشود. راه دیگری برای شناخت و معرفت امام وجود ندارد [۹۸].
بدیهی است که در این دیدگـاه امکان برگـزیدن وانتخاب ویا استفاده از شیوه شوری کاملاً منتفی است. برگـزیدن امام تنها از طریق غیر بشری یعنی استفاده از نصوص الهی امکانپذیر است.
سید مرتضی میگوید: «از آنجا که افراد امت خود علم کمتری دارند پس چگـونه ممکن است که معیار تشخیص اعلم بودن کسی دیگر قرار بگیرند؟ بنابر این هیچ روشی برای شناختن و برگـزیدن امام وجود ندارد. برگـزیدن امام تنها از طریق خداوند است. مردم تنها از طریق نصوص الهی امام را میشناسند» [۹۹].
و در جای دیگـر نیز میگوید: «پس ثابت کردیم که انتخاب فقط تباهی به بار میآورد. برگـزینندگـان هرگـز نمیتوانند با نظر و اجتهاد خود به عصمت و شایستگـی مطلق امام پی ببرند. تنها خداوند آگـاه به غیب است که این ویژگـیها را تشخیص میدهد و از طریق نصّ به مردم معرفی میکند. کاملاً غیر منطقی است که خداوند تکلیفی را از مردم بخواهد که توانائی انجام را ندارند، چون وسیله تشخیص را ندارند» [۱۰۰].
[۹۸]المفيد: الثقلان – الكتاب والعترة / عدة رسائل، ص ۱۷۹. [۹۹] المرتضي: الشافي، ج۲ ص ۱۷ و۴۲. [۱۰۰] همان، ج۴ ص ۶.