«عقل» جانشین «نصّ»
هر زمان که استناد به نصوص الهی برای اثبات امامت کافی به نظر نمیرسید، استفاده از استنتاجات عقلی در دستور کار قرار میگـرفت. چنانچه شیخ مفید میگوید: «حال اگـر کسی از باب تشکیک بگـوید که نصوص مورد استفاده امامیان ساختگـی است واخبار آن مورد تواتر نیست، میگـوئیم که مذهب امامیه تنها مبتنی بر این روایات نیست. بنابراین عدم تواتر در روایت احادیث یاد شده آسیبی به این مذهب نمیرساند چرا که دلایل عقلی به شرحی که ذکر کردیم خود برای اثبات وجوب امامت کافی است» [۱۰۵].
سید مرتضی در (الشافی) میگوید: «ما دو روش برای تشخیص امامتِ دیگـر امامان (غیر از علی بن ابی طالب) میتوانیم استفاده کنیم. روش اول: رجوع به احادیث و نصوص آشکار نقل شده از پیامبر و همانطور احادیثی که از امیر المؤمنین و یا از هر امامی در مورد امام بعدی نقل شده است. روش دوم: در تشخیص امامت استفاده از اصول بدیهی و همچنین استنتاج مبنی بر عقل است که در این صورت از احادیث منقول بینیاز خواهیم بود» [۱۰۶].
ابو الفتح محمد بن علی کراجکی در کتاب (الاستنصار في النص على الأئمة الاطهار) ذکر میکند که: «بدان که خداوند برای اثبات درستی امامت اهل بیت دلالتهای عقلی و نقلی را باهم در اختیار علمای شیعه قرار داده است. دلالتهای عقلی اصولاً نیاز به وجود امام در تمام اعصار و همچنین ویژگـیهای امام را از قبیل عصمت، بیان میکند، اما دلائل نقلی و از جمله قرآن، امامت و برتری آنان بر دیگـران را به روشنی تصریح میکند» [۱۰۷].
[۱۰۵] المفيد، الرسائل العشر، ص ۱۶۹ والثقلان / عدة رسائل، ص ۱۸۰. [۱۰۶] المرتضي: الشافي، ج۳ ص ۱۴۶. [۱۰۷] الكراجكي: الاستنصار، ص ۳ چاپخانه علوی نجف ۱۳۶ هـ که از روی نسخه خطی کتابخانه میرزا حسن شیرازی در سامرا گـرفته شده است. همراه این نسخه که هفت قرن قدامت دارد کتاب دیگـری با همین زمینه بنام (مقتضب الأثر في النص علي الأئمة الاثني عشر) از احمد بن محمد مشهور به ابو عبد الله الجوهري، متوفی به سال ۴۰۱ هجری، موجود بوده است.