شایستهترها و شایستهترین
گـذشته از مسأله عصمت و برخورداری از علم ربانی در دیدگـاه امامیه به عنوان شرط امامت شناخته شدهاند، شرط دیگـری نیز مطرح است و آن اینست که امام میبایست دقیقاً شایسته ترین، شجاعترین و سخاوتمندترین فرد جامعه مسلمانان باشد.
شیخ طوسی میگوید: «امام ضرورتاً میبایستی از تمام افراد رعیت شایستهتر باشد» [۹۵].
و در جای دیگـر میگوید: «از آنجا که امام مسؤولیت رهبری جهاد با دشمنان را بر عهده دارد لذا باید از دیگـران شجاعتر و از نظر جسمانی نیرومندتر باشد. اصولاً رهبر و رئیس یک امت میبایست در تمام صفات و ویژگـیهائی که با ریاست او مرتبط است برتری مطلق داشته باشد. سیاست جامعه با تدبیر امام و رئیس آن جامعه شکل میگـیرد. امام باید در حکمت و عقل مرجع دیگـران باشد تنها شایستهترین را برگـزیند. عرف شرع حکم میکند که رئیس در هیچ زمینهای از دیگـران تبعیت نکند» [۹۶].
سید مرتضی نیز چنین استدلال میکند: «اگـر در هر زمینهای شخص دیگـری از امام شایستهتر باشد پس امام ناگـزیر از تبعیت و تقلید در آن زمینه میشود و این از منطق و حکمت کاملاً به دور است. بدین ترتیب بر ما ثابت میشود که امام باید در تمام علوم دینی واحکام از تک تک ما برتر وشایستهتر باشد [۹۷].
[۹۵] الطوسي: تلخيص الشافي، ج۱ ص ۲۱۱ – ۱۹۹. [۹۶] همان، ج۱ ص ۲۶۴. [۹۷] المرتضي: الشافي، ج۲ ص ۴۲.