سخنان حضرت علیسدر مورد مرجعیت مسلمین
خود علی سنیز قوام حکومت اسلامی و سعادت انسان را در تمسک به کتاب خدا و سنت رسول او که آنها را به عنوان دو ستون و دو چراغ معرفی میکند میداند؛ همانگونه که پس از ضربتخوردن و قبل از شهادتش فرمود:
«أما وصیتی فالله! لا تشرکوا به شیئا ومحمداً جفلا تضیعوا سنته! أقیموا هذین العمودین وأوقدوا هذین الـمصباحین وخلاکم ذم ما لم تشردوا» [۱۸۱]. «وصیت من به شما این است که هیچگونه شریک و انبازی را برای خدا قرار ندهید، (و ویژگیهای خدایی را برای غیر او قایل نشوید) و به فرمان او عمل کنید و سنت محمد صرا کنار نگذارید و تباه نسازید، این دو ستون محکم و برافراشته را برپای دارید، و این دو چراغ را روشن نگاه دارید! مادامی که دست از این دو اصل برنداشته اید، هیچ ایرادی بر شما نیست».
باز میفرماید «ولکم علینا العمل بکتاب الله وسیرة رسول الله، القیام بحقه والنعش لسنته» [۱۸۲]. «حق شما (مسلمانان) بر ما این است که به کتاب خدا و سنت و سیره (گفتار و کردار) رسول خدا صعمل کنیم، و در مقابل سنت او تسلیم محض باشیم».
علی سدر تفسیر آیه ۵۴ سوره نساء میفرماید:
«وَارْدُدْ إِلَى الله وَرَسُولِهِ مَا يُضْلِعُكَ مِنَ الْخُطُوبِ، وَيَشْتَبِهُ عَلَيْكَ مِنَ الاُْمُورِ، فَقَدْ قَالَ اللهُ سبحانه لِقَوْم أَحَبَّ إِرْشَادَهُمْ:﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا ٥٩﴾[النساء: ۵۹]. فَالرَّدُّ إِلَى اللهِ: الاَْخْذُ بِمُحْكَمِ كِتَابِهِ، وَالرَّدُّ إِلَى الرَّسُولِ: الاَْخْذُ بِسُنَّتِهِ الْجَامِعةِ غَيْرِ الـْمُفَرِّقَةِ» [۱۸۳]. «برای حل و فصل کارها و امور سخت و مهم که درماندهات میکنند و تمام اموری که بر تو مشتبه میگردند آنها را به کتاب خدا و سنت رسولش محول کن که خداوند سبحان و بلند مرتبه خطاب به آنانی که خواسته هدایتشان کند، فرمود: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا و رسولش و از مسئولین امورتان پیروی کنید، اگر در مورد حکم چیزی اختلاف پیدا کردید، به خدا و رسولش مراجعه نمایید» مراجعه به خدا، یعنی پیروی از قرآن، و مراجعه به رسول، یعنی تبعیت از سنت جامع و وحدت آفرین او».
شاید در اینجا این پرسش پیش بیاید که کتاب و سنت به خودی خود نمیتوانند مشکلات مردم را حل و فصل نمایند، در نتیجه باید کسی یا کسانی باشند که احکام و تعالیم آن را مشخص و اجرا نمایند.
جواب این است که در کتاب خدا سیستم و راهکار حکومت بر اصل الزامی «شورای نخبگان و کارشناسان متخصص و متعهد» قرار دارد که تجربه طولانی بشر نقش و اهمیت آن را نشان میدهد، در اسلام طراح و برنامه ریز اصول و قوانین کلی دین برای زندگی، تنها خدا (یعنی تعالیم و احکام قرآن) است و روش اجرای آن را در زمینههای: اعتقادی، عبادی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و... پیامبر او با عملکرد و سخنان خود تبیین و تفسیر و اجرا فرمود که میشود (سنت).
پس همانگونه که قرآن را پذیرفته ایم، باید به همان ترتیب سنت قطعی و جامع پیامبر صرا نیز بی کم و کاست قبول کنیم و بدان گردن نهیم، از آنجا که قرآنکریم مسلمانان را به پیروی از پیامبر صامر کرده. بنابراین، کمترین شک و تردیدی در ضرورت پیروی از سنتش باقی نمیماند؛ همانگونه میفرماید:
﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا ٦٥﴾ [النساء: ۶۵].
«به پروردگارت قسم! آنان تا زمانی که تو را اختلافات خود به حکمیت و داوری نطلبند مؤمن به شمار نمیآیند، آنگاه در درون خویش هیچ نارضایتی و ملالی از آنچه تو حکم کردهای نبابند، و سپس بدون چون و چرا تسلیم فرمانت گردند».
﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ وَلَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ﴾ [النحل: ۴۴].
«... ما قرآن را بر تو فرو فرستادیم تا آنچه را که بر مردم نازل گردیده، برایشان تبیین و تشریح نمایی، شاید که بیندیشند».
﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ﴾ [الحشر: ۷].
«هرچه را که پیامبر در اختیار شما نهاد بکار گیرید، و از هرچه شما را منع فرمود، اجتناب و دوری کنید».
﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣١﴾ [آل عمران: ۳۱].
«(ای پیامبر!) بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید (و سنت مرا به پا دارید) تا خداوند نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید و خداوند آمرزنده و مهربان است. بگو: از خدا و رسول اطاعت کنید، و اگر سرپیچی کنید (و مرتد شوید)، خداوند کافران را دوست ندارد».
البته اطاعت از رسول نباید این ذهنیت را ایجاد کند که او نیز همچون خدا نغوذبالله خود شارع و بانی دین است، زیرا اطاعت از پیامبر ص، اطاعت از قوانین و احکام الهی است که توسط او تشریح و تطبیق شدهاند؛ چنانچه میفرماید:
﴿مَّن يُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَ﴾ [النساء: ۸۰].
«هرکس از رسول پیروی کند، در واقع از خدا پیروی کرده است».
اعتراف به این که قرآن کتاب و کلام خدا و محمد رسول اوست، بر ما لازم میدارد که از سنت پیامبر صپیروی کنیم، زیرا به هراندازه که در بررسی آن پیش برویم به این نتیجه میرسیم که هیچ انسانی بدون آن به صلاح و هدایت نمیرسد، به همین سبب است که پیامبر صفرمود: «ترکت فیکم ما إن تمسکتم به لن تضلوا بعدی أبداً: کتاب الله وسنتي».
بنابراین، دو مرجع اصلی مسلمانان عبارتند از: «قرآن» و «سنت» پیامبر ص، و چنان که دیدیم آیات قرآن و فرمودههای علی سکه در نهج البلاغه آمده است، بر روی این حقیقت تأکید فراوان دارند، و اگر عترت پیامبر صو ائمه دوازدهگانه مرجع مسلمانان در حل و فصل اختلافات و چراغ هدایت مردم میبودند، قطعاً خداوند در قرآن بر روی آن تأکید و یا اشارهای میفرمود، و یا خود علی سدر گفتههایش مرجعیت خود و فرزندانش را مورد تأکید قرار میداد و یا بدان اشارهای مینمود، و در عمل نیز اکنون و در آینده هیچیک از آن بزرگواران خود شخصاً حضور ندارند، و تنها روایاتی غالباً ضد و نقیض از ایشان بر جای مانده که نمیتوانند جایگزین «قرآن، احادیث و سیره و سنت» پیامبر بشوند.
[۱۸۱] نهج البلاغه، شرح فیض الإسلام، جزء۳، کلام ۱۴۹. [۱۸۲] همان، جزء ۳، کلام. [۱۸۳] همان، منبع، جزء ۵، نامهء ۵۳.