در پاسخ به تیجانی میگوییم
آری، این عقیده از نظر قرآنکریم، سنت پیامبر ص، سخنان خود امامان و مسلمات تاریخ اسلام مردود است! و عقل نیز نمیتواند آن را بپذیرد! به اسلام هم زیان میرساند و قدر و منزلت پیامبر صو امامان را نیز آز آنی که هست، پایینتر میآورد.
به همان صورت که مسیحیان در مورد عیسی ÷آن چنان غلو و افراط کردند که در نتیجه او را با خدا شریک ساختند، و یهودیان نیز در دین خود غلو نمودند و تعالیم الهی آن را تحریف کردند و تغییر دادند، لذا هرگونه غلوی و افراطی در مورد منزلت حقیقی بزرگان اسلام مایه انحراف و ضرر و زیان اعتقادی، اجتماعی و معنوی و... برای مسلمانان خواهد بود؛ همانگونه که قرآن اهل کتاب و سایر مردم را از این کار برحذر میدارد:
﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوٓاْ أَهۡوَآءَ قَوۡمٖ قَدۡ ضَلُّواْ مِن قَبۡلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرٗا وَضَلُّواْ عَن سَوَآءِ ٱلسَّبِيلِ ٧٧﴾ [المائدة: ۷۷].
«بگو: ای اهل کتاب! به ناحق در دین خود غلو (و زیادهرویی) نکنید و از اهواء و امیال گروهی که پیش از این گمراه شدهاند و بسیاری را گمراه کردهاند و از راه راست منحرف گشتهاند، پیروی ننماید!».
رسول خدا صنیز میفرماید:
«لاَ تُطْرُونِى كَمَا أَطْرَتِ النَّصَارَى ابْنَ مَرْيَمَ، فَإِنَّمَا أَنَا عَبْدُهُ، فَقُولُوا عَبْدُ اللَّهِ وَرَسُولُهُ» [۲۱۰]. «مرا بیش از اندازه نستانید، همانگونه که مسیحیان عیسی پسر مریم را بیش از اندازه ستودند، من تنها بنده خدایی بیش نیستم، پس خطاب به من بگوید: بنده و فرستاده خدا!».
خداوند انسان را از روح و جسم آفریده و عناصری را در وجودش نهاده که با جهل و خطا و عصیان و فراموشی و کششهای نفسانی سرشته شده و هیچکس را از آنها جدا ننموده است؛ همانگونه که میفرماید:
﴿زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ ٱلشَّهَوَٰتِ﴾[آل عمران: ۱۴] [۲۱۱]. ﴿وَأُحۡضِرَتِ ٱلۡأَنفُسُ ٱلشُّحَّ﴾[النساء: ۱۲۸] [۲۱۲]. ﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَيۡرِ لَشَدِيدٌ ٨﴾[العادیات :۸] [۲۱۳]. ﴿إِنَّ ٱلنَّفۡسَ لَأَمَّارَةُۢ بِٱلسُّوٓءِ﴾[یوسف: ۵۳] [۲۱۴]. ﴿وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ قَتُورٗا﴾[الإسراء: ۱۰۰] [۲۱۵]. ﴿إِنَّهُۥ كَانَ ظَلُومٗا جَهُولٗا﴾[الأحزاب: ۷۲] [۲۱۶]. ﴿وَعَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ شَرّٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ﴾[البقرة: ۲۱۶] [۲۱۷]. ﴿وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ عَجُولٗا﴾[الإنسان: ۱۱] [۲۱۸]. ﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا ١٩﴾[المعارج: ۱۹] [۲۱۹]. ﴿وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَكۡثَرَ شَيۡءٖ جَدَلٗا﴾[الکهف: ۵۴] [۲۲۰]. ﴿وَخُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ ضَعِيفٗا﴾[النساء: ۲۸] [۲۲۱]. ﴿كَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَيَطۡغَىٰٓ ٦ أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ ٧﴾[العلق: ۶-۷] [۲۲۲].
تمام این آیات و آیات بسیاری دیگر [۲۲۳]این حقیقت مسلم را به اثبات میرسانند که خداوند انسان را به گونهای خلق کرده که دائماً همانگونه که از اسم «انسان» پیداست در معرض اشتباه و فراموشی است، و اشتباه و میل به نافرمانی و فرمانبرداری را در سرشت او نهاد که همچون خون در رگهایش جریان دارد، لذا هیچکس را معصوم مطلق نیافریده و به عصمت و پاکی مطلق مکلف نساخته است، بلکه فرموده: تا آنجا میتوانید گناه نکنید و خود را از نافرمانی برحذر دارید!.
﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَا﴾ [البقرة: ۲۵۶].
«خداوند هیچ نفسی را مکلف نساخته، مگر به اندازه توانایی او».
﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُمۡ﴾[التغابن: ۱۶].
«تا آنجایی که میتوانید از خدا پروا کنید و پرهیزکار باشید».
به همین علت گرامیترین انسانها نزد خدا با تقواترین آنها هستند، کسی که دائماً در حال بررسی اعمال خویش است تا به گناه و عصیان آلوده نشود.
﴿إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡ﴾ [الحجرات: ۱۳].
«به راستی گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست».
اما اگر انسانی بنابر اقتضای طبیعتش گناهی را هم مرتکب شد و یا خطایی را انجام داد، بلافاصله میتواند با اقدام به توبه آن را جبران کند و از خدا طلب بخشش نماید.
﴿وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ لِذُنُوبِهِمۡ وَمَن يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ إِلَّا ٱللَّهُ﴾ [آلعمران: ۱۳۵].
«بندگان خود خداوند کسانی هستند که چون دچار گناهی شدند یا (با ارتکاب گناهی کوچک) بر خود ستم کردند، به یاد خدا میافتند و آمرزش گناهانشان را خواستار میشوند، بجز خدا کیست که گناهان را بیامرزد؟».
در واقع کمال انسانی در آن است که اگر مرتکب گناهی شد که میشود به راه صحیح باز گردد و توبه کند، این عین کمال پاکی و عصمتجویی است؛ همانگونه که میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ﴾ [البقرة: ۲۲۲].
«به راستی خداوند توبهکاران و پاکان را دوست میدارد».
و پیامبران خدا از جمله سلیمان ÷را نیز چنین ستایش میکند:
﴿نِعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ﴾ [ص: ۳۰].
«او بنده بسیار خوبی بود، زیرا بسیار اهل توبه و بازگشت (به خدا) بود».
پس خداوند انسان را به گونهای نیافریده که هیچگاه گناه نکند و مرتکب اشتباهی نشود، بلکه فرموده: تا آنجا که میتوانید پرهیزکاری را پیشه خود کنید! و در مقابل او را مکلف ساخته که در صورت ارتکاب جرم و گناه یا فراموشی و اشتباه بنابر اقتضای سرشت و طبیعتش بلافاصله کوتاه بیاید و توبه کند، و همانگونه که آلودگی جسمیاش با آب پاک میشود، آلودگی روحیاش نیز با توبه و عبادت پاک میگردد، هیچکس نمیتواند ادعا کند که جسمش آلوده نمیشود و به حمامکردن احتیاج ندارد، روح او نیز همچون بدن او به استحمام نیاز پیدا میکند.
بنابراین، هیچ انسانی اگرچه پیامبر خدا هم باشد ذاتاً معصوم نیست و از لحظه تولد تا مرگ دائماً در معرض اشتباه قرار دارد، در قرآن آیات فراوانی هستند که این حقیقت را تأیید میکنند و نشان میدهند که پیامبران الهی نیز مرتکب خطاها و اشتباهاتی شدهاند، اما خداوند از راه وحی آنها را از آن خطا و گناه برحذر داشته، و سپس آنان را به توبه امر نموده و ایشان نیز توبه کرده و مورد عفو قرار گرفتهاند.
البته ناگفته نماند که هیچیک از انبیای الهی ‡در «دریافت» و «تبلیغ» و تبیین وحی اشتباه ننموده و گناهی را مرتکب نشدهاند، نه بدین معنی که این صفت در ذات آنها بوده، بلکه بدین معنی که خداوند همیشه و در همه حال مراقبشان بوده و از طریق وحی ایشان را توجیه میفرموده است [۲۲۴]. در اینجا برای اثبات این نظریه خویش ناچاریم نمونههایی از قرآن و سنت را به عنوان دلیل و مثال بیاوریم:
[۲۱۰] صحیح بخاری و مسلم. [۲۱۱] «برای مردم، حب و دوستی شهوات زینت داده شده است». [۲۱۲] «انسانها با بخل شدید، سرشته شدهاند». [۲۱۳] «انسان علاقه شدیدی به دارایی و اموال دارد». [۲۱۴] «همانا نفس انسان به بدیها بسیار امر میکند». [۲۱۵] «و انسان بسیار بخیل است». [۲۱۶] «به راستی انسان بسیار ستمگر و نادان است».... [۲۱۷] «چه بسا (شما انسانها) چیزی را دوست نداشته باشید، اما آن چیز برایتان خوب باشد و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید، اما آن چیز برایتان بد باشد، خدا میداند و شما نمیدانید». [۲۱۸] «انسان همیشه شتابگر و عجول بوده است». [۲۱۹] «به راستی انسان کمطاقت و ناشکیبا آفریده شده است». [۲۲۰] «انسان بیش از هرچیز به بحث و مجادله میپردازد». [۲۲۱] «و انسان بسیار ضعیف و ناتوان خلق شده است». [۲۲۲] «قطعاً انسان سرکشی و طغیان میکند اگر خود را دارا و بی نیاز ببیند». [۲۲۳] در این مورد به فصل «حقیقت انسان» از کتاب «اسلام و توهمات»، همچنین کتاب «اسلام و آزادی» هردو نوشته ابراهیم توحیدی مراجعه شود. [۲۲۴] خداوند به رسولش میفرماید: ﴿لَا تُحَرِّكۡ بِهِۦ لِسَانَكَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ ١٦ إِنَّ عَلَيۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ ١٧ فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ ١٨ ثُمَّ إِنَّ عَلَيۡنَا بَيَانَهُۥ ١٩﴾[القیامة: ۱۶-۱۹]. «(به هنگام وحی قرآن) شتابگرانه زبان به خواندن آن تکان مده (و عجولانه تکرار مکن)، زیرا گرد آوردن قرآن و خواندنش وظیفه ماست (پس نگران مباش!)، لذا هرگاه قرآن را (بر تو) خواندیم، تو خواندن آن را پیگیری و پیروی کن! گذشته از اینها (در صورتی که بعد از نزول آیات مشکلی پیدا کردی) بیان و توضیح آن برماست».