روایات منقول، مهمترین مستند اعتقادات مذهبی
مستند اصلی این تلقی احادیث بویژه روایات منسوب به خود ائمه است، وجود این احادیث قابل انکار نیست، جوامع روائی شیعه از قبیل کتاب کافی آثار شیخ صدوق وافی فیض کاشانی و بالاتر از همه مجموعه مبسوط روائی بحارالانوار مجلسی مشحون از این روایات دال بر فضائل فرابشری امامان است.
آنچه جای بحث و چون و چرای فراوان دارد، قدر و قیمت و ارزش فنی این روایات است؛ محور بحث من در این مقال پاسخگوئی به پرسشهائی از این دست است: در چه حوزههائی میتوان به روایات استناد کرد؟ به چه میزان میتوان بر روایات اتکا کرد؟ آیا در مسائل اعتقادی، در اصول دین، به ویژه در مسائل اختلافی اعتقادی، جای تمسک به اخبار واحد هست یا نه؟ آیا میتوان اخبار واحد را به عنوان سند یک گذاره یقینی دینی معرفی کرد؟ آیا میتوان کسانی را که احیاناً باور متخذ از این احادیث را نپذیرفتهاند، متهم کرد که دین یا مذهب را نفهمیدهاند؟ بنابراین، مسألهای که در این مقال دنبال میکنیم، میزان اعتبار و حجیت روایات و احادیث در رابطه با مباحث اعتقادی است.
این مسأله فرضی و تفننی نیست، مسألهای است که به آن مبتلائیم، بارها در منابر دینی و مجالس مذهبی شاهد بوده ایم به جای آیات قرآن یا بسیار بیشتر از قرآن، به اینگونه روایات استناد میشود؛ و کمتر دیده ایم که از اعتبار متن یا سند این روایات یا از حجیت روایات در مباحث بنیادی و اصلی سخنی به میان آید. اجازه دهید این باب را باز کنیم و بگوییم: همچنان که در حوزه دارائی مادی این سؤال مطرح است که «از کجا آورده ای؟»، در حوزه دین (دارائی معنوی) هم باید بیاموزیم: از هرکسی که امری را به دین نسبت میداد یا سخنی دینی ابراز میدارد، شجاعانه و جسورانه بپرسیم: «از کجا آورده ای؟ این سخن شما مستند به کدام منبع دینی است؟ مستند بر عقل است؟ یا آیه قرآن؟ یا سنت قطعی پیامبر ص؟ یا چیزی دیگر؟» به شیوه و سیاق قرآنکریم ﴿قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾[البقرة: ۱۱۱]. ما نیز در باره برداشتهای متفاوتی که از متن دین میشود تقاضای دلیل میکنیم.
بیشک مسائل اعتقادی بدیهی نیستند؛ همگی مسائل نظری هستند، امور بدیهی دلیل نمیخواهند، اما مسائل نظری نیاز به استدلال دارند و این استدلال باید موجه باشد، مهم نیست که گوینده به آن باور دارد یا نه؛ میباید نه به صورت شخصی، بلکه به ضوابط نوعی اعتبار داشته باشد؛ یعنی بتوان آن را در مجامع علمی مطرح کرد و از اعتبار علمی آن دفاع کرد، به هرحال هر گزاره دینی، چه اعتقادی، چه اخلاقی، چه فقهی دلیل میخواهد، این دلیل میتواند عقلی یا نقلی باشد، دلیل نقلی شامل آیات قرآنکریم و احادیث معتبر منقول از رسول اکرم صو ائمه هدی میشود.
از آنجا که در روایات منقول از پیامبر صو بالاخص در احادیث بجا مانده از اهل بیت ÷مسائل دینی با شرح و تفصیل و جزئیات بیشتری آمده است، به تدریج روایات منقول از ائمه طاهرین به منبع اصلی اندیشه اسلامی شیعی تبدیل شده است، تا آنجا که اکثر مسائل اختصاصی شیعه چه در حوزه اصول معارف و چه در حوزه فروع فقهی مستندی جز از روایات اهل بیت ÷ندارد، کمتر در باره سند و دلیل بسیاری از جزئیات اعتقادی که امروز جزء مشهورات مذهبی و دینی ما شده است، بحث و کاوش صورت گرفته است.