روایت هدم قبور
میگویند: بسیار بعید است شما ندانید، احترام به قبور صالحین و مؤمنین مورد اتفاق شیعه و سنی است، نزدیکترین صحابه به پیامبر صو اهل بیتش به مرقد آن حضرت تبرک میجستند، مرقد پیامبر و أبوحنیفه را شیعیان بنا نکردند! ما از احترام به قبور صالحین و اهل بیت پیامبر صسخن میگوییم، و شما روایت «هدم قبور» کفار را یادآوری میکنید!.
احترام به قبور صالحان و مؤمنان را کسی منکر نیست، ما هرگز نگفته ایم: باید به قبور صالحین توهین و هتک حرمت بشود! اما نقطه اختلاف ما با «افراطیهای شیعی و تفریطیهای سنی» در این موضوع دو چیز است: یکی حکم شرعی «ساختن گنبد و بارگاه» بر روی قبور و دیگری «توسل به صاحب قبر» است، در این زمینه نه تنها آثار اهل سنت بلکه روایات روشن و بی شائبه شیعه نیز در نهی و مذمت این دو موضوع فراوان است که نمونههایی از آنها در اینجا ذکر میگردند:
- در کتابهای «تهذیب» شیخ طوسی و «وسائل الشیعه» شیخ حر عاملی، باب ۴۴ از أبواب دفن میت در روایتی موثق از موسی بن جعفر آمده است:
«سألت أبا الحسن عن البناء علی القبر والجلوس علیه، هل یصلح؟ قال: لا یصلح البناء ولا الجلوس علیه ولا تجصیصه ولا تطیینه». «برادر موسی بن جعفر ساز او در مورد بنای بر قبور و نشستن بر روی آن پرسید که آیا این درست و مشروع است؟ فرمود: خیر! بنای ساختمان و ضریح بر قبر و نشستن و گچکاری و گِلکاری و تزیین آن مطلوب و مشروع نیست».
- باز در همان منابع به نقل از جراح مدائنی آمده که امام صادق سفرمود:
«لا تبنوا علی القبور ولا تصوروا سقوف البیوت! لأن رسول الله جکره ذلك». «بر روی قبور، ضریح و بارگاه نسازید و سقف (و دیوار) خانهها را با مجسمه و تصاویر نیارایید! زیرا پیامبر صاین کار را ناپسند میشمرد».
- همچنین در همان کتابهای مرجع به نقل از یونس بن ظبیان آمده که امام جعفر صادق سفرمود: «نهی رسول الله ج أن یصلی علی القبر أو یبنی علیه». «پیامبر صاز اینکه بر قبری نماز بگزارند، یا بر آن بنشینند و یا بر آن بنا و ضریح بسازند، نهی فرموده است».
این حدیث را شیخ صدوق نیز در کتاب «من لا یحضره الفقیه» در باب «مناهی پیامبر» آورده است.
- بازهم «شیخ طوسی» و «شیخ حر عاملی» در کتابهای خود روایت کردهاند:
«نهی رسول الله ج أن یجصص القبور». «رسول خدا صاز گچکاری و تزیین قبرها نهی فرمودهاند».
بنابراین، ملاحظه میشود که با توجه به روایتهای صحیح موجود در کتابهای موثق شیعه و اهل سنت، رسول خدا صاز ساختن گنبد و بارگاه بر روی قبور نهی فرمود و هیچ قبری را از این نظر مستثنی ننموده است، و قبر خود او و ائمه نیز در زمان ایشان ساخته نشده و سالها پس از وفات آنها و برخلاف تعالیمشان توسط دیگران ساخته شدهاند!.
پیامدهای اعتقادی و اجتماعی این کار روشن است، اما انسان تعجب میکند: موضوعی که پیامبر صو ائمه از آن نهی فرموده و در عمل خود آن را انجام ندادهاند، بلکه دیگران سنی یا شیعه به آن دست زدهاند، میپسندند و به وجود گنبد و بارگاه بر روی قبر فلان شخصیت سنی استدلال میکنند! از نظر ما حجت و مرجع نهایی از آن «قرآن» و «سنت» پیامبر صاست؛ نه بدعتهایی که این و آن شیعه یا سنی بانی آنها بودهاند.
آری! قبر أبوحنیفه را در بغداد سنیان بنا کردند و بسیار کار بد و ناروایی را انجام دادند! این کار به هیچ وجه نمیتواند به ساختن گنبد و بارگاه بر روی قبور و بزرگان مشروعیت ببخشد، زیرا همانگونه که دلیل آوردیم: بنای گبند و بارگاه بر روی قبور از نظر «کتاب و سنت» کاملاً نادر است.
روایت «هدم قبور» از زبان علی سرا خاص کفار دانستن، اشتباه بزرگی است، چون حکم آن عمومیت دارد، زیرا از ساحت پیامبر صبه دور است، کاری را که برای «کفار» حرام و ناپسند شمرده، همان کار را برای «مسلمانان» روا بداند!.
ضمناً در هیچ تاریخی دیده نشده که پیامبر صدستور داده باشد قبر مسلمانی را که در آن زمان مرده بود چیزی بسازند، و اگر پیامبر صدستور به خرابی قبور مسلمانان نداد، برای آن بود که بر روی قبر مردگان مسلمان در آن زمان چیزی ساخته نمیشد، و همانگونه که میدانید: رسول خدا صبه علی سدستور داد تا بناهای ساختهشده بر روی قبور را خراب کند، و این روایت «موثق و متواتر» را شیعه و سنی آوردهاند، در کتاب «صحیح امام مسلم» میخوانیم:
«عَنْ أَبِي الْهَيَّاجِ الأَسَدِيِّ، قَالَ : قَالَ عَلِيٌّ: أَبْعَثُكَ عَلَى مَا بَعَثَنِي عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ ج: أَنْ لا أَدَعَ تِمْثَالا إِلا طَمَسْتُهُ، وَلا قَبْرًا إِلا سَوَّيْتُهُ».«از أبی الهیاج أسدی روایت شده که گفت: علی بن أبی طالب سبه من فرمود: میخواهی تو را برای کاری بفرستم که رسول خدا صمرا برای انجام آن فرستاد؟! و آن کار این است که هیچ مجسمهای را باقی نگذارم، مگر اینکه آن را محو و نابود سازم، و هیچ قبر بلندی را باقی نگذارم، مگر این که آن را با زمین هم سطح نمایم!».
در کتاب «وسائل الشیعه» میخوانیم:
«بعثنی رسول الله ج إلی الـمدینة في هدم القبور وکسر الصور». «حضرت علی فرمود: رسول الله صمرا برای خرابکردن مقبرهها و شکستن مجسمهها و بتها به (اطراف) مدینه فرستاد».
مرقد پیامبر صبا توجه به گزارشهای متواتر و معتبر تاریخی در اطاق عایشه لبوده [۳۹۰] و دهها سال با سطح زمین یکسان بوده و قطعاً گنبد و بارگاه نداشته! زیرا پس از وفات رسول خدا حضرت عایشه در آنجا زندگی میکرد، ساختمان و گنبد مسجد رسول خدا صکه امروزه میبینیم، قرنها بعد از رحلتش ساخته شده و در واقع با هدف توسعه مسجد صورت گرفته است، نه برای آن که مرقد رسول خدا جایی برای «حاجتخواهی و توسل» به ایشان بشود، به فرض اینکه بانیان گنبد مسجد پیامبر چنین هدفی را داشته باشد، ما کار بعضی از اهل سنت بیتوجه به «کتاب و سنت» را مشروع تلقی نمیکنیم؟!.
متأسفانه منشاء اشتباه تیجانی و دیگر افراطیها آن است که گمان میکنند: با عدهای سنی خرافی روبهرو هستند که با هر مطلب صحیحی که شیعه بگوید مخالف، و با هر خرافهای که در کتب اهل سنت وجود دارد، موافقند! و آنگاه سعی دارند به هر قیمتی که شده برخی از باورهای خود را به استناد به عمل یا سخن نادرستی از اهل سنت اثبات کنند! غافل از آنکه ما به شدت فرقه و مذهبسازی را نادرست میدانیم، و مسلمانان را به کنارنهادن تعصبات مذهبی و فرقهای و بازگشت به «کتاب» و «سنت» دعوت میکنیم، و از نظر فقهی نیز «فقه تطبیقی یا فقه مقارن» را توصیه مینماییم، بدین معنی که هر مذهب و یا مجمع فقهی حکمی شرعی را همراه با دلیل محکمتر و مستند به «کتاب و سنت» ارائه داده یا بدهد، از آن تبعیت شود!.
[۳۹۰] اخیراً یکی از نویسندگان اهل قم ادعا کرده که در اطاق فاطمه لبوده است!!.