علی بن ابی طالب رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه چهارم

فهرست کتاب

چهارم: ابلاغ تفسیر آیاتی را که علی از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیده بود

چهارم: ابلاغ تفسیر آیاتی را که علی از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیده بود

علی س از تفسیر برخی آیات که از پیامبر  ج استفاده کرده، به مردم ابلاغ می‌کرد، از جمله به چند مورد از این آیات اشاره می‌کنیم:

الف- از علی روایت است که پیامبر فرمود: منظور از آیه‌ی:

﴿وَتَجۡعَلُونَ رِزۡقَكُمۡ أَنَّكُمۡ تُكَذِّبُونَ٨٢ [الواقعة: ٨٢]

یعنی: «این است که خداوند به شما روزی داده ولی بجای اینکه شکرگزار باشید، بوسیله ستارگان طلب باران می‌کنید و می‌گویید: با طلوع فلان ستاره و فلان ستاره باران می‌بارد و به جای شکر و سپاس خدا، او را تکذیب می‌کنید».[١١٣]

ب- برای هر کس همان آسان است که برای آن آفریده شده است.

از علی روایت است که گفت: در بقیع غرقد بودیم که پیامبر  ج آمد و نشست، ما نیز نشستیم، تکّه چوبی به دست داشت و با آن به زمین می‌زد، سپس سرش را بالا برد و فرمود: «ما منكم من أحد، من نفس منفوسة إلا وقد كتب الله مكانها من الجنة والنار، ألا وقد كتبت شقية أو سعيدة». یعنی: هیچ کس از شما وهیچ جانداری نیست مگر این که خداوند جایش را در بهشت و جهنّم نوشته است و کسی نیست مگر این که خداوند نوشته است که بدبخت است یا نیک بخت.

مردی گفت: ای رسول خدا! آیا بر کتاب تقدیر توکّل نکنیم و از عمل دست نکشیم؟ چون هر کس سعادتمند باشد بزودی سعادتمند خواهد شد و هر کس بدبخت باشد، بزودی بدبخت خواهد شد؟ پیامبر  ج فرمود: عمل کنید که برای هر کس همان آسان به نظر می‌رسد که نصیبش می‌شود، برای سعادتمندان عمل سعادت و برای بدبختان عمل افراد بدبخت جلوه خواهد نمود. سپس آیات:

﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٦ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡيُسۡرَىٰ٧ وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسۡتَغۡنَىٰ٨ وَكَذَّبَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٩ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡعُسۡرَىٰ١٠ [الليل: ٥-١٠][١١٤].

«کسی که (در راه خدا دارائی خود را) بذل و بخشش کند و پرهیزگاری پیشه سازد (و از آفریدگار خویش بهراسد). به پاداش خوب (خدا در این سرا و خوبتر خدا در آن سرا) ایمان و باور داشته باشد. (مشکلات و موانع را برای او آسان می‌سازیم و در کار خیر توفیقش می‌دهیم و) او را آماده رفاه و آسایش می‌نمائیم و امّا کسی که تنگ‌چشمی بکند (و به بذل و بخشش دارائی در راه خدا دست نیازد) و خود را بی‌نیاز (از خدا و توفیق و پاداش دنیوی و اخروی الهی) بداند. به پاداش خوب (خدا در این سرا و خوبتر خدا در آن سرا) ایمان و باور نداشته باشد. او را آماده برای سختی و مشقّت (و زندگی بس مشکل و ناگوار دوزخ) می‌سازیم».

در روایتی دیگر آمده: «آیا بر نوشته‌ای که برای ما ثبت شده است، توکّل نکنیم و از عمل دست نکشیم؟ چون هر کس از ما سعادتمند باشد، بزودی عمل افراد سعادتمند را انجام می‌دهد و هر کس از بدبختان باشد بزودی به سمت و سوی افراد بدبخت خواهد رفت».

در صحیحین از علی روایت است: روزی تکّه چوبی به دست پیامبر  ج بود و با آن به زمین می‌زد، سپس سرش را بلند کرد و فرمود: «هیچ کس از شما نیست مگر این که جایش ار بهشت و جهنّم مشخّص شده‌ است». گفتند: ای رسول خدا! پس عمل برای چه؟ آیا از عمل دست بر نداریم؟ فرمود: خیر! عمل کنید که برای هر کس همان آسان به نظرش می‌رسد که برای آن آفریده شده‌ است و سپس آیات ٥ تا ١٠ سوره‌ی اللیل را که در روایت فوق ذکر شد، تلاوت کرد.

پیامبر  ج خبر داده که علم و آگاهی و نوشتن و داوری خداوند از پیش در مورد نیک بختی، بدبختی و دیگر احوال بندگان مشخص است.[١١٥]

پیامبر  ج در روایات مختلف توضیح داده است که انجام اعمال سعادتمندانه و یا انجام اعمالی که نشانه بدبختی است در افراد هیچ منافاتی با بدبخت یا نیک بخت بودنشان ندارد، چون هر کس از اهل سعادت باشد، شرایط عمل به اعمال سعادتمندانه برایش فراهم می‌شود و هر کس جزو افراد بدبخت باشد، انجام اعمال بدبختان برایش آسان و مناسب جلوه خواهد نمود. با این حال باز هم پیامبر  ج از این که انسان عملی را به خاطر آنچه درتقدیر نوشته شده است، ترک کند، نهی کرده‌ است، لذا هر کس به تقدیری که ‌از پیش نوشته شده‌ اعتماد کند و از عمل به دستورات الهی دست بکشد، بیشتر از همه ضرر خواهد نمود. این که کسانی برخی از عبادات و وظائف شرعی را ترک می‌کنند، از مقدراتی است که عمل اهل شقاوت بر ایشان بهتر به نظر می‌آید، چون نیک بختان کسانی هستند که به دستورات خداوند عمل می‌کنند: امّا هر کس یکی از فرایض را به بهانه‌ی تقدیر ترک کند، از بدبختانی است که عمل افراد بدبخت برایشان آسان جلوه کرده است، این جوابی است که پیامبر  ج در پاسخ به سؤالی داده است و امیر مؤمنان علی و اصحاب از پیامبر آموخته‌اند.[١١٦]

[١١٣]- مسند، الموسوعة الحدیثی، ش/٨٤، حسن لغیره است.

[١١٤]- بخاری ش/٦٦٠٥

[١١٥]- بخاری ش/٦٦٠٥ و الفتاوا ١٦٥/٨.

[١١٦]- مصنف عبدالرزاق /١٧٤٤.