چهارم: اقتدای علی در نمازها به ابوبکر و قبول کردن هدایا از او
تردیدی نیست که علی س به خلافت ابوبکر س راضی و خشنود بود، در رابطه با حوادثی که پیش میآمد مشارکت داشت، هدیهها را از او قبول میکرد، در صورت نیاز به او شکایت میکرد، پشت سرش نماز میخواند، دوست دار او بود و از کسی که نسبت به او بغض و کینه داشت، متنفر بود.[٥٠٧] این واقعیت را بزرگترین دشمن خلفای راشدین و اصحاب پیامبر ج و پیروان و تابعان حقیقیشان پذیرفته و به آن اعتراف کرده است. [٥٠٨]یعقوبی، رافضی افراطی در تاریخش دوران خلافت صدیق را ذکر میکند و میگوید: هنگامی که ابوبکر خواست با رومیان جهاد کند، با صحابه رایزنی کرد، برخی مشورت دادند که با رومیان جهاد شود و برخی گفتند: حالا وقتش نیست، بنابراین با علی بن ابی طالب مشورت کرد، نظر علی س این بود که با رومیان جهاد شود، پرسید: آیا اگر با آنان جهاد کنم پیروز میشوم؟ علی س گفت: به تو مژده خیر داده شده است، بعد از این ابوبکر س برای ایراد سخنرانی بر منبر رفت و دستور داد برای جهاد با رومیان آماده شوند. در روایتی دیگر آمده: ابوبکر س گفت: چگونه و از جانب چه کسی بشارت داده شدهام؟ علی س گفت: از سوی رسول خدا، من خودم این بشارت را از او شنیدم. ابوبکر گفت: با این بشارتی که از رسولالله ج دادی، مرا خوشحال کردی! خداوند تو را خوشحال کند![٥٠٩]، یعقوبی مینویسد: از جمله کسانی که مردم در دوران خلافت ابوبکر صدیق از آنان فقه یاد میگرفتند، علی ابن ابی طالب، عمر بن خطاب، معاذ بن جبل، ابی بن کعب، زید بن ثابت و عبدالله بن مسعود بوده است.[٥١٠] ابوبکر، علی را بر تمام اصحابش ترجیح میداد و مقدم میدانست، دلیلش روشن است که آن بزرگواران با یکدیگر رابطه نزدیکی داشتهاند و علی را در مشورتها و قضاوتها مقدم میدانستند. لذا وقتی خالد بن ولید به ابوبکر نوشت که در یکی از مناطق عرب نشین مردی است که همانند زن مورد استفادهی جنسی قرار میگیرد (با او لواط میکنند)، ابوبکر اصحاب رسولالله ج را برای نظر خواهی جمع کرد و علی نیز در میانشان بود، علی گفت: این گناهی است که هیچ ملّتی به آن مبتلا نبوده به جز امّت لوط ÷ و خداوند آنها را با عذابی هلاک کرد که میدانید، به نظر من این مرد را با آتش بسوزان، در نتیجه اصحاب رسولالله ج به توافق رسیدند که آن فرد را با آتش بسوزانند و ابوبکر دستور داد که آن مرد را بسوزانند.[٥١١]
علی از دستورات ابوبکر اطاعت میکرد، آن گاه که هیئت اعزامی از کفار به مدینه آمدند و دیدند مسلمانان به دلیل کثرت حضور در میادین جهاد برای نابودی مرتدان و سرکشان و طغیانگران در مدینه کم و ضعیف شدهاند، ابوبکر احساس کرد پایتخت دولت اسلامی در خطر است و دستور داد بر سر تمام راههای ورودی مدینه به صورت گروهی نگهبانی دهند، به علی، زبیر، طلحه و عبدالله بن مسعود دستور داد بر این دستههای نگهبانی نظارت داشته باشند و به همین حال باقی ماندند تا در امان بمانند و امنیّت پایتخت دولت اسلامی حفظ شود.[٥١٢] به دلیل رابطه عاطفی، دوستی و تعاملی که بین علی - سردار اهل بیت و پدر دو سبط (نوه) رسولالله ج - و ابوبکر و دیگر اصحاب بوده است، توافق و همکاری کاملی با هم داشتند، هدیهها و بخششهایی که در میان برادران و دوستان رواج دارد، از همدیگر قبول میکردند و علی کنیزکی به نام صهباء را که در جنگ عین التمر اسیر شده بود، از ابوبکر قبول کرد و دو فرزند علی به نامهای عمر و رقیه از اوست.[٥١٣] ابوبکر صدیق خوله دختر جعفر بن قیس را که با اسیران جنگ یمامه اسیر شده بود، به علی بخشید که با فضیلتترین فرزند بعد از حسن و حسین یعنی محمد حنفیه از او متولّد شده و خوله که از اسیران مرتد بود، پسرش به نام همان بنیحنیفه شهرت یافت، به همین علّت او را محمد بن حنفیه میگویند.[٥١٤]
امام جوینی دربارهی بیعت صحابه با ابوبکر س میگوید: آنان (صحابه) از ابوبکر بیشتر از پدرشان اطاعت میکردند و علی س از ابوبکر صدیق س اطاعت میکرد و در حضور همه و در ملأ عام با ابوبکر بیعت کرد و در جنگ بنی حنیفه تحت فرمان ابوبکر حضور داشت.[٥١٥]
در روایات متعددی آمده که علی و فرزندانش بخششهای مالی و خمس اموال غنیمت را از ابوبکر صدیق میپذیرفتند و در دوران خلافت ابوبکر، علی تقسیم کننده و متولی ٥/١ مال غنیمت (خمس) بود و این اموال به دست علی س بود و بعد از او در دست حسن و بعد به دست حسین و سپس به دست حسن بن حسن و سپس به دست زید بن حسن بود.[٥١٦] علی س نمازها را در مسجد پشت سر ابوبکر صدیق اداء میکرد، به امامتش راضی بود و موافق بودن و سازگاریش را با او آشکار مینمود.[٥١٧]
علی برخی از احادیث رسولالله ج را از ابوبکر روایت کرده است، از اسماء بن حکیم فزاری روایت است: شنیدم علی س میگوید: هرگاه از رسولالله ج حدیثی (علمی) میشنیدم، خداوند مرا با آن سودمند و نافع میگردانید و هرگاه از کسی دیگر میشنیدم، او را سوگند میدادم که آیا از پیامبر شنیدی؟ وقتی قسم میخورد حرفش را قبول میکردم و ابوبکر س به من حدیثیگفت – ابوبکر راست میگفت – گفت: شنیدم رسولالله ج میگوید: «ما من عبد مسلم يذنب ذنباً ثم يتوضأ فيحسن الوضوء ثمّ يصلي ركعتين ثم يستغفر الله الا غفر الله له»: (هیچ بندهی مسلمانی نیست که گناهی بکند و سپس به نحو احسن وضوء گیرد و دو رکعت نماز به جا آورد، سپس از خداوند متعال طلب مغفرت کند، مگر این که خداوند گناهش را مورد مغفرت قرار میدهد و میبخشد). بعد از این که رسول خدا ج وفات یافت، صحابه دربارهی محل دفن ایشان اختلاف کردند، برخی گفتند: او را در قبرستان بقیع دفن کنید و کسانی گفتند: در محل جنازهها دفن کنید، عدهای گفتند: او را در محل دید اصحابش دفن کنید، ابوبکر گفت: بیرون روید که بلند کردن صدا در برابر پیامبر چه زنده و چه مرده، شایسته نیست، علی گفت: «ابوبکر در آن چه میگوید، امانت دار است». ابوبکر س گفت: «تا آنجا که میدانم رسولالله ج فرمود: هر پیامبری وفات یافت او را در همانجایی که وفات کرده، دفن میکنند».[٥١٨]
علی س میگوید: ابوبکر با جمع آوری قرآن، پاداش بزرگی از آن خود کرده است، عبد خیر روایت میکند که شنیدم علی میگوید: «در خصوص قرآن، در میان همه مردم پاداش و اجر ابوبکر بیشتر است، او اوّلین کسی است که قرآن را در یک مصحف جمع آوری کرد.
[٥٠٧]- الشیعة و أهل البیت، احسان الهی /٦٩
[٥٠٨]- الشیعة و اهل البیت، /٦٩
[٥٠٩]- تاریخیعقوبی ٢/١٣٢-١٣٣ به نقل از الشیعه و اهل بیت /٧٠.
[٥١٠]- منبع سابق.
[٥١١]- المغنی و الشرح الکبیر ١٢/٢٢٠ المختصر من کتاب الموافقه /٥١.
[٥١٢]- تاریخ طبری ٤/٦٤، الشیعة واهل البیت /٧١
[٥١٣]- الطبقات ٣/٢٠، البدایة و النهایة٧/٣٣١-٣٣٣
[٥١٤]- الطبقات ٣/٢٠
[٥١٥]- الارشاد جوینی /٤٤٢١ به نقل از اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنی العشریه، قفاری ١/٨٥.
[٥١٦]- الشیعه و اهل بیت /٧٢
[٥١٧]- منبع سابق.
[٥١٨]- مسند احمد ١/٨ إسناد آن ضعیف است، احمد شاکر و ابن حجر گوید: إسناد آن صحیح امّا موقوف است، الفتح ١/٦٣١.