علی بن ابی طالب رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه چهارم

فهرست کتاب

هشتم: دعا و طلب فقط از خداوند متعال

هشتم: دعا و طلب فقط از خداوند متعال

دعا دروازه بزرگی است که بر هر کس گشوده شود خیرات و برکات را به همراه دارد، به همین دلیل امیر مؤمنان علی س بر داشتن پیوندی محکم و نیکو با خداوند و به دعای زیاد خیلی شیفته بود، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ٦٠ [غافر: ٦٠]

یعنی: «پروردگار شما می‌گوید: مرا به فریاد خوانید تا بپذیرم. کسانی که خود را بزرگتر از آن می‌دانند که مرا به فریاد خوانند، خوار و پست داخل دوزخ خواهند گشت».

همچنین فرموده:

﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَلۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ١٨٦ [البقرة: ١٨٦]

«و هنگامی‌که بندگانم از تو درباره من بپرسند (که من نزدیکم‌یا دور. بگو:) من نزدیکم و دعای دعا کننده را هنگامی‌که مرا بخواند، پاسخ می‌گویم (و نیاز او را برآورده می‌سازم). پس آنان هم دعوت مرا (با ایمان و عباداتی همچون نماز و روزه و زکات) بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا آنان راه‌یابند (و با نور ایمان به مقصد برسند)».

امیر المؤمنین علی س همراه و همگام با رسول‌الله  ج بود و می‌دید که چگونه ‌از خداوند طلب فریادرسی و کمک و یاری می‌کند و تردیدی نیست که ‌امیر مؤمنان شیفته‌ی این بود که ‌این عبادت را از رسول خدا  ج بیاموزد و دعا و تسبیحش با همان الفاظ و کلماتی باشد که رسول‌الله  ج به آن دستور می‌داد و تأیید می‌کرد، چون برای مسلمان شایسته نیست که در دعا و تسبیح کلمات و جملات دیگری را بر کلمات و دعای پیامبر  ج ترجیح دهد، هر چند به ظاهر کلماتی زیبا با مفاهیمی عالی باشد، چون رسول خدا  ج بهترین معلم و هدایت کننده به راه راست است و او آگاه‌ترین بشر از بهترین‌ها و کامل‌ترین‌هاست.

برخی از اهل بدعت دعاها و ذکرهای خود ساخته‌ی خود را به دروغ به علی نسبت داده‌اند و هر کس دوستدار علی است، باید از راه و روش علی س پیروی کند و علی بود که همه را به پیروی از رسول‌الله  ج در گفتار و رفتار تشویق می‌کرد و او کسی بود که دعایش مستجاب بود، (زازان) ابوعمر روایت می‌کند: مردی برای علی س حدیثی روایت کرد. علی گفت: به من دروغ گفتی! گفت: نگفتم. علی گفت: اگر دروغ گفته باشی علیه تو دعا می‌کنم، آن مرد گفت: دعا کن. علی س دعا کرد. قبل از اینکه آن مرد از جایش بلند شود، کور شد.[٩٩٩].

هر گاه کسی علی را مدح می‌کرد، می‌گفت: پروردگارا! آنچه (از گناهانم) نمی‌دانند برایم بیامرز و مرا بر آنچه می‌گویند مجازات مکن و مرا از آنچه می‌پندارند بهتر کن[١٠٠٠]، علی از رسول‌الله  ج روایت می‌کند که فرمود: «إذا عطس أحدكم فليقل الحمد لله وليردّ عليه من حوله: يرحمك الله وليرد عليهم ‌يهديكم الله و‌يصلح بالكم»[١٠٠١]: (هر گاه کسی از شما عطسه زد، بگوید: الحمد لله و کسانی که در اطرافش هستند بگویند:‌ یرحمک الله و او در جواب آنان بگوید: ‌یهدیکم الله و‌یصلح بالکم (خداوند شما را هدایت کند و حالتان را اصلاح کند).

این عمل از مکارم و خوبی‌های اخلاق و رعایت ادب با خداوند متعال با حمد و ستایش اوست که به این مناسبت به بندگان دستور داده شده است.

حلیمی می‌گوید: عطسه زدن بیماری را از مغز که قدرت تفکر در آن است و مرکز کنترل اعصاب و حواس پنجگانه است دفع می‌کند، با سالم بودن مغز است که عضلات سالم می‌شود، آری. اینگونه روشن می‌شود که عطسه زدن نعمتی بزرگ و ارزشمند است و شایسته است که بعد از آن الحمد لله گفته شود که ‌اعتراف است به اینکه خالق و قادر مطلق خداوند متعال است[١٠٠٢].

علی به نقل از پیامبر  ج‌ یکی از آداب سفر را شرح داده و فرمود: هر گاه پیامبر  ج اراده‌ی سفر می‌کرد می‌فرمود: «بك اللهمّ أصول وبك أجول و بك أسير»[١٠٠٣]: (پروردگارا به توفیق تو به مقصد می‌رسم و به توفیق تو بر می‌گردم و به توفیق تو می‌روم). علی س‌ یکی دیگر از آداب سفر را اینگونه بیان کرده است که وقتی اراده کرد راهی سفر گردد، بعد از اینکه پایش را در رکاب گذاشت، گفت: «بسم الله» بعد از نشستن گفت: «الحمدُلله» و سپس گفت: «سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ»: (پاک و منزه است خداوندی که ‌این وسیله را برای ما رام کرد. در حالیکه ما قدرت رام کردن آن را نداشتیم و ما بسوی پروردگامان باز می‌گردیم). سپس سه مرتبه الحمد لله و سه بار الله‌اکبر می‌گفت و بعد از این گفت: پروردگارا! معبود بر حقی جز تو نیست، به خودم ستم کردم، پس مرا ببخش که کسی جز تو گناهان را نمی‌بخشد و سپس تبسم کرد، پرسیدند: علّت تبسم چیست؟ گفت: پیامبر  ج را دیدم که همین کار را کرد و آنچه من گفتم، گفت: سپس تبسم کرد، گفتیم: ای پیامبر خدا علت تبسم شما چیست؟ فرمود: شگفت زده و خوشحال شدم از اینکه بنده‌ای چنین دعایی را می‌خواند و می‌گوید: «خدایا معبود بر حقی جز تو نیست به خودم ظلم کردم پس گناهان مرا ببخش که کسی جز تو گناهان نمی‌بخشد»، چون می‌داند که کسی جز خدا گناهان را نمی‌آمُرزد.[١٠٠٤]

ابن أعبد می‌گوید: علی به من گفت: ای ابن أعبد! می‌دانی حق غذا و خوراک چیست؟ گفتم: ای علی ابن ابی طالب، چیست؟ گفت: این است که بگویی: «بسم الله، اللهمّ بارك لنا فيما رزقتنا»: (به نام خدا، پروردگارا در آنچه به ما روزی دادی برکت بده) و پرسید می‌دانی بعد از غذا خوردن چگونه حق شکرگذاری آن را به جای آوری؟ گفتم: چگونه شکر آن را بجای آورم؟ فرمود: به این صورت که بگویی: «الحمد لله الّذي أطعمنا وسقانا»[١٠٠٥]: (سپاس خدایی را که به ما غذا و آب داد). هرگاه ماه را می‌دید، می‌گفت: پروردگارا! از تو خیر و پیروزی و‌یاری و برکت، رزق و روزی و پاکی و هدایت این ماه را می‌خواهم و از شر آن و شر آنچه در آن و بعد از آن است به تو پناه می‌برم.[١٠٠٦]

در سجده‌هایش می‌گفت: «ربّ إنّي ظلمت نفسي فاغفرلي»: پروردگارا! من به خودم ستم کردم پس گناهان مرا ببخش.[١٠٠٧] در بین دو سجده می‌گفت: «اللهمّ اغفرلي وارحمني و اجبرني و ارزقتني»[١٠٠٨]: پروردگارا! مرا ببخش، به من رحم کن و بی‌نیازم کن و روزیم ده.

به کسی که وارد بازار می‌شد، آموزش می‌داد که دعای زیر را بخواند و می‌گفت: هرگاه وارد بازار شدی بگو: «بسم الله الرّحمن الرّحيم توکّلتُ على الله، ولا حول ولا قوّة إلاّ بالله»: (به خداوند توکل کردم و هیچ نیروی تغییر دهنده‌ای جز الله نیست. پروردگارا از سوگند دروغ و معامله‌ای که ضرر و از شر آنچه ‌این بازار را احاطه کرده است به تو پناه می‌برم.[١٠٠٩] و می‌گفت: هیچ چیز برای خداوند محبوبتر از این نیست که بنده بگوید: پروردگارا! معبود بر حقی جز تو نیست. پروردگارا فقط تو را عبادت می‌کنم، پروردگارا هیچ چیز را شریک و انباز تو قرار نمی‌دهم! پروردگارا به خودم ستم کردم گناهانم را ببخش که کسی جز تو گناهان را نمی‌بخشد[١٠١٠] و می‌گفت: «پروردگارا ما را بر گفتن حق با خشنودی و در راه صحیح ثابت قدم بدار و ما را بر اجرای قوانین قرآن موفق واستوار بدار و ما را هدایت‌یافته و هدایت دهنده بگردان و ما را به راهی توفیق ده که تو از ما خشنود باشی و ما را خرسند گردان ونه گمراه و نه گمراه کننده گردان[١٠١١].

یکی دیگر از دعاهای ایشان این بود که می‌فرمود: پروردگارا! از تو می‌خواهم که به رحمتت که همه جا را فرا گرفته و قدرت تو که بر همه چیز غلبه کرده و به عظمتت که بر همه چیز غلبه دارد و به قدرت تو که همه چیز را در برگرفته و هیچ چیز در برابر آن توان مقاومت ندارد و به نور تو که بر همه چیز روشنی بخشیده و با علم تو که بر هر چیز احاطه دارد و با نامت که با آن هر چیز آشکار می‌شود و به ذات اقدس تو که بعد از نابودی هر چیز باقی و ماندگار ابدی است، یا الله، ‌یا رحمن، یا رحیم، گناهانم را عفو کن. آن گناهانی که مجازات و پشیمانی در پی دارد. مرا از بهره‌ام محروم می‌کند و نعمت‌ها را تغییر می‌دهد و مصیبت‌ها را گریبانگیرم می‌کند و دشمنانم را بر من مسلط می‌نماید و باران آسمان را قطع کرده و مانع قبولی دعا می‌شود و مرا به مصیبت آتش گرفتار می‌کند.[١٠١٢]

این دعا بیانگر این است که ‌امیرمؤمنان علی که در برابر خداوند، خودش را نیازمند دانسته و از گناهانش بیمناک و هراس زده بوده است، برای ما درسی است که به چه صورت نام‌های زیبای خدا را در دعاهایمان به کار ببریم و در حقیقت این دعا پرتوی از میزان عبودیت و بندگی امیرمؤمنان علی است.

از علی روایت است که رسول‌الله  ج به من آموخت که هرگاه با مشکلی روبرو شدم بگویم: «لا إله إلا الله‌ الحكيم الكريم سبحانه، تبارك الله ربّ العرش العظيم. الحمدلله رب العالمين»[١٠١٣]: (معبود بر حقی جز الله نیست حکیم و بخشایشگر است، پاک و منزه است و نام خداوند که صاحب عرش عظیم است، با برکت و والا مقام است، سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است).

عبدالله بن جعفر همین دعا را به کسی که در احتضار مرگ بود تلقین می‌کرد و بر بیمارانی که درد و تب شدید دارند، می‌خواند و بر او بسیار کم آب دهان می‌پاشید و نیز به کسانی که ‌از داشتن دختر ناخوشایند بودند همین دعا را می‌آموخت[١٠١٤].

این‌ها برخی از صفاتی بود که در حقیقت ثمره‌ی توحید و ایمان علی س به خداوند متعال است و اینگونه برای رفتن به پیشگاه خداوند متعال آماده شده بود. خوانندگان گرامی ‌در ادامه‌ی بحث با بسیاری از صفات دیگر علی، مانند: شجاعت، بردباری، فصاحت، بلاغت و غیره‌ آشنا خواهند شد.

[٩٩٩]- البدایة و النهایة (٨/٦)

[١٠٠٠]- فرائد الکلام، موعظة المومنین ٢/٢٨٨.

[١٠٠١]- سنن ابن ماجه٢/١٢٢٤، صحیح سنن ابن ماجه‌البانی ٢/٣٠٣.

[١٠٠٢]- فتح الباری ١٠/٦٠٢.

[١٠٠٣]- مسند احمد (٢/٨٣) اسناد آن صحیح است احمد شاکر.

[١٠٠٤]- مسنداحمد ٢/١٨٣- احمد شاکر می گوید: اسناد آن صحیح است.

[١٠٠٥]- مسند احمد – ٢/٣٢٩ – محقق گوید: اسناد آن حسن است.

[١٠٠٦]- کنز العمال، ش/٢٤٣١٠ فقه علی بن ابی طالب، قلعجی /٢٥١.

[١٠٠٧]- فقه علی /٢٥١.

[١٠٠٨]-منبع سابق.

[١٠٠٩]-منبع سابق.

[١٠١٠]- مصنف ابن ابی شیبه ٢/١٤٩.

[١٠١١]- فقه علی بن ابی طالب/٢٥١.

[١٠١٢]-منبع سابق.

[١٠١٣]- سنن بیهقی ٧/١٢٩.

[١٠١٤]- فضایل الصحابه ٢/٨٢٠ اسناد آن حسن است.