علی بن ابی طالب رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه چهارم

فهرست کتاب

هشتم: نقش علی در اعلان عمومی به مردم در حج سال نهم که امیر آن ابوبکر بود

هشتم: نقش علی در اعلان عمومی به مردم در حج سال نهم که امیر آن ابوبکر بود

برنامه‌های تربیتی و ساختار حکومتی در دوران پیامبر  ج به صورت پیاپی و مستمر در تمام زمینه‌ها و میادین اعم از اعتقادی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، عبادی و غیره ‌ادامه داشت، با این حال فریضه‌ی حج در سال‌های پیش از این به صورت عملی به مرحله ‌اجرا در نیامده بود و در سال هشتم هجری بعد از فتح مکّه عتاب بن اسید با عنوان امیر مکلف شده بود تا مراسم حج را انجام دهد؛ وی با مسلمانان مراسم حج را انجام داد، امّا حج مسلمانان از حج مشرکان قابل تشخیص نبود[٤١٢]، وقتی مراسم حج به پایان رسید، رسول‌الله  ج خواست سال بعد هم به حج برود، امّا فرمود: «مشرکان عریان می‌آیند و کعبه را طواف می‌کنند، لذا دوست ندارم به حج بروم». این در سال نهم هجری بود، به ‌این ترتیب تعداد زیادی از صحابه همراه ‌ابوبکر صدیق س که‌ امیر کاروان حج بود به حج رفتند[٤١٣] و با خودشان قربانی بردند. بعد از رفتن ابوبکر با کاروان حج سوره‌ی برائت (توبه) نازل گردید، پیامبر  ج علی را خواست و دستور داد به ‌ابوبکر بپیوندد، علی با شتر پیامبر  ج راهی سفر شد و در ذوالحلیفه به ابوبکر پیوست، ابوبکر س که ‌او را دید گفت: به عنوان امیر کاروان فرستاده شده‌ای‌ یا مأمور؟ گفت: مأمور و به راهشان ادامه دادند. ابوبکر س حج را در همان مکان‌هایی که در جاهلیّت انجام می‌دادند، انجام داد و حج این سال- طبق روایات صحیح- در ماه ذی الحجّه بود نه در ذی القعده.

ابوبکر صدیق س با ایراد سخنرانی در روزهای ترویه و عرفه (هشتم و نهم) و روز قربانی و روز بازگشت به مردم روش انجام مناسک حج، اعم از وقوف عرفه، إفاضه، قربانی، بازگشت از سرزمین منی و رمی جمرات را آموزش می‌داد و در همه جا علی پس از ابوبکر در جایگاه قرار می‌گرفت و آیات اوّل سوره‌ی برائت را تلاوت می‌نمودند، سپس چهار مسأله را به مردم گوشزد می‌کردند:

١- تنها کسانی وارد بهشت می‌شوند که به خدا و رسولش ایمان داشته باشند.

٢- از امسال به بعد هیچ کس حق ندارد به صورت عریان خانه‌ی خدا را طواف کند.

٣- هر کس با پیامبر عهد و پیمان دارد، پایان عهد مدّت تعیین شده است و دیگر تمدید نخواهد شد.

٤- پس از این سال دیگر مشرکان حق ندارند با مسلمانان در مراسم حج شرکت داشته باشند[٤١٤] و ابوبکر صدیق به گروهی از صحابه دستور داد علی را در اجرای این امر مهم یاری دهند[٤١٥] و این پیام را به گوش تمام مردم برسانند.

تردیدی نیست که نزول آیات نخست سوره‌ی برائت تصویری از مرز جدایی بین بت‌پرستان و مسلمانان را به نمایش می‌گذارد و حج آنان را ممنوع و با آنان اعلام جنگ می‌کند.[٤١٦]

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿بَرَآءَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلَّذِينَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ١ فَسِيحُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ غَيۡرُ مُعۡجِزِي ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُخۡزِي ٱلۡكَٰفِرِينَ٢ وَأَذَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلنَّاسِ يَوۡمَ ٱلۡحَجِّ ٱلۡأَكۡبَرِ أَنَّ ٱللَّهَ بَرِيٓءٞ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ وَرَسُولُهُۥۚ فَإِن تُبۡتُمۡ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ غَيۡرُ مُعۡجِزِي ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ٣ [التوبة: ١-٣]

«(این، اعلام) بیزاری خداوند و پیغمبرش از مشرکانی است که شما (مؤمنان توسّط فرستاده خدا، فرمانده کلّ قوا) با آنان پیمان بسته‌اید (و ایشان آن را به دلخواه شکسته‌اند و به دشمنان اسلام پیوسته‌اند. به آنان چهار ماه فرصت داده می‌شود که در این فاصله ‌یا به ‌اسلام بگروند‌یا سرزمین عربستان را ترک کنند و‌یا این که ‌آماده نبرد با مسلمانان شوند). پس (ای مؤمنان! به کافران بگوئید:) آزادانه چهار ماه در زمین بگردید (و از آغاز عید قربان سال نهم هجری، ‌یعنی روز دهم ذی‌الحجّه همان سال تا روز دهم ماه ربیع‌الآخر ق. سال بعدی، ‌یعنی سال دهم هجری، به هر کجا که می‌خواهید بروید و بگردید) و بدانید که شما (در همه حال و همه‌ آن، مغلوب قدرت خدائید و از دست او نجات پیدا نمی‌کنید و) هرگز نمی‌توانید خدا را درمانده کنید و بیگمان خداوند کافران را خوار و رسوا می‌سازد. این اعلامی است از سوی خدا و پیغمبرش به همه مردم (که در اجتماع سالانه ایشان در مکّه) در روز بزرگترین حجّ (یعنی عید قربان، توسّط امیر مؤمنان علی‌بن ابیطالب و به امیرالحاجی ابوبکر صدیق بر همگان خوانده می‌شود) که خدا و پیغمبرش از مشرکان بیزارند و (عهد و پیمان کافران خائن را ارج نمی‌گذارند. پس ای مشرکانِ عهدشکن بدانید که) اگر توبه کردید (و از شرک قائل‌شدن برای خدا برگشتید) این برای شما بهتر است و اگر سرپیچی کردید (و بر کفر و شرک خود ماندگار ماندید) بدانید که شما نمی‌توانید خدای را درمانده دارید و (خویشتن را از قلمرو قدرت و فرماندهی او بیرون سازید. ای پیغمبر! همه) کافران را به عذاب عظیم، سخت و دردناکی مژده بده».

خداوند کسانی را که با پیامبر عهد و پیمان بسته بودند تا پایان مدّت تعیین شده مهلت داد و در این باره می‌فرماید:

﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ثُمَّ لَمۡ يَنقُصُوكُمۡ شَيۡ‍ٔٗا وَلَمۡ يُظَٰهِرُواْ عَلَيۡكُمۡ أَحَدٗا فَأَتِمُّوٓاْ إِلَيۡهِمۡ عَهۡدَهُمۡ إِلَىٰ مُدَّتِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِينَ٤ [التوبة: ٤]

«امّا کسانی ‌از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید و ایشان چیزی از آن فروگذار نکرده‌اند (و پیمان را کاملاً رعایت نموده‌اند) و از کسی بر ضدّ شما پشتیبانی نکرده (و او را‌ یاری نداده‌اند)، پیمان آنان را تا پایان مدّت زمانی که تعیین کرده‌اند محترم شمارید و بدان وفا کنید. بیگمان خداوند پرهیزگاران (وفاکننده به عهد) را دوست می‌دارد».

همانگونه خداوند به مشرکانی که هیچ عهد و پیمانی با پیامبر نداشتند تا پایان ماه‌های حرام مهلت داد و بعد از آن در وضعیت جنگی در مقابل مسلمانان قرار خواهند گرفت.

﴿فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلۡأَشۡهُرُ ٱلۡحُرُمُ فَٱقۡتُلُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ حَيۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡ وَخُذُوهُمۡ وَٱحۡصُرُوهُمۡ وَٱقۡعُدُواْ لَهُمۡ كُلَّ مَرۡصَدٖۚ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٥ [التوبة: ٥]

«هنگامی‌که ماه‌های حرام (که مدّت چهار ماهه ‌امان است) پایان گرفت، مشرکان (عهدشکن) را هرکجا بیابید بکشید و بگیرید و محاصره کنید و در همه کمینگاه‌ها برای (به دام انداختن) آنان بنشینید. اگر توبه کردند و (از کفر برگشتند و به اسلام گرویدند و برای نشان دادن آن) نماز خواندند و زکات دادند، (دیگر از زمره شمایند و ایشان را رها سازید و) راه را بر آنان باز گذارید. بیگمان خداوند دارای مغفرت فراوان (برای توبه کنندگان از گناهان) و رحمت گسترده (برای همه بندگان) است».

به همین علّت پیامبر  ج به علی س دستور داد که در موسم حج در حضور مشرکان اعلام کند که همه‌ی پیمان‌ها پس از پایان مدّت تعیین شده تمام می‌شود. این اعلام جهت رعایت رسم متعارف بین عرب‌ها بود؛ در آن زمان رسم بر این بود که سردار قبیله‌ یا‌ یکی از مردان نزدیک وی اقدام به چنین کارهایی می‌کرد و این رسم با قوانین اسلامی ‌منافاتی نداشت، بنابراین رسول خدا  ج که متوجّه‌ این موضوع بود، علی را فرستاد تا این کار را به نمایندگی از ایشان انجام دهد و به همین علّت علی مأمور شد که‌ آیات اوّل سوره‌ی برائت را ابلاغ کند و این مأموریّت علی هیچ ربطی به موضوع سزاوارتر بودن ایشان به خلافت ندارد، امّا روافض گمان کرده‌اند که ‌این موضوع اشاره‌ای به مستحق‌تر بودن علی به خلافت بوده است. دکتر ابوشهبه می‌گوید: نمی‌دانم چگونه‌ از این قول ابوبکر، غفلت ورزیده‌اند که خطاب به علی گفت: «به عنوان امیر فرستاده شده‌ای‌ یا مأمور؟!» و چگونه ممکن است مأمور از امیر، به خلافت سزاوارتر باشد؟[٤١٧].

این حج در واقع زمینه‌سازی بود برای حج بزرگ یعنی حجة الوداع و در حج ابوبکر، اعلام گردید که دیگر دوران بت و تندیس‌‌ها به پایان رسیده است و اکنون مرحله‌ای جدید آغاز شده که مردم وظیفه‌ای ندارند جز اینکه شریعت خدا را بپذیرند، پس از انتشار این اعلامیه قبایل عرب‌یقین حاصل کردند که قضیه جدّی است و دوران بت پرستی به پایان رسیده است. بعد از این، قبایل عرب هیئت‌ها و نمایندگانشان را به مدینه فرستادند و رسماً اعلام مسلمان شدن و گرویدن به ‌اسلام و پذیرش توحید ‌کردند[٤١٨].

[٤١٢]- سیرة النبویه، ابی شهبه ٢/٥٣٦، دراسات فی عهد النبوة، ص٢٢.

[٤١٣]- نظرة النعیم ١/٩٨، الطبقات الکبری ٢/١٦٨.

[٤١٤]- مسند إمام احمد، الموسوعة الحدیثیة ش/٥٩٤، این حدیث صحیح است.

[٤١٥]- سیرة النبویة أبوشهبه ٢/٥٣٧.

[٤١٦]- نضرة النعیم١/٣٩٩.

[٤١٧]- السیرة النبویة ابوشهبه ٢/٥٤٠، صحیح السیرة /٦٢٤.

[٤١٨]- قرائة سیاسیة للسیرۀ النبویة/٢٨٣.