نهم: ولایت کوفه
وقتی عثمان س به شهادت رسید ابوموسی اشعری از سوی ایشان فرماندار کوفه بود و بعد از آن که با علی س بر خلافت بیعت شد، ایشان همچنان ابوموسی اشعری را بر فرمانداری کوفه باقی گذاشت و ابوموسی اشعری از مردم کوفه برای علی س بیعت گرفت و موضع اهل کوفه را در نامه به اطلاع علی س رسانید چنان که بسیاری از اهل کوفه بیعت کردند،[١٧٧٠] و هنگامیکه امیر المؤمنین س از مدینه به سوی عراق حرکت کرد به طور ویژهای در مورد ابوموسی میپرسید و در میان راه مردی از اهل کوفه با ایشان دیدار کرد و امیرالمؤمنین س از او در مورد ابوموسی سؤال کرد؟ او گفت: اگر خواهان صلح باشی ابوموسی مرد صلح است و اگر خواهان جنگ باشی او مرد جنگ نیست، امیرالمؤمنین گفت: سوگند به خدا که چیزی جز اصلاح نمیخواهم، مرد گفت: تو را با خبر کردم.[١٧٧١]
بعداً روشن شد که ابوموسی به صلح و مسالمت و عدم جنگ بین مسلمین تمایل دارد و علی س قبل از جنگ جمل محمد بن ابوبکر و عمار بن یاسر و حسن بن علی و دیگران را در گروههای مختلفی برای پرسیدن اهل کوفه فرستاد - که به تفصیل در مورد آن سخن گفته خواهد شد- آنگاه اهل کوفه از ابوموسی پرسیدند که چه موضعی اتخاذ کنند و با او در مورد حرکت برای جنگ مشورت کردند، او گفت: راه آخرت این است که بنشینید و راه دنیا این است که برای جنگ بیرون روید و شما بهتر میدانید،[١٧٧٢] و بعد از آن شمار زیادی از اهل کوفه پس از گفتگوهای متعدد و طولانی با حسن س پذیرفتند که همراه ایشان برای جنگ بیرون بیایند و گفته شده که تقریبا نُه هزار نفر همراه ایشان برای جنگیدن از کوفه بیرون آمدند،[١٧٧٣] و شماری از روایات به این اشاره دارند که فرمانداری ابوموسی بر کوفه در همین برهه از زمان و اندکی پیش از جنگ جمل پایان یافت و بعضی از روایات میگویند: که اشتر «او یکی از فرماندهان علی بود» ابوموسی و فرزندانش را از قصر کوفه بیرون راند و بر آن چیره شد،[١٧٧٤] و بعضی از روایات میگویند که علی س نامهای نوشت و ابوموسی را عزل کرد و به جای او قرضه بن کعب انصاری را به عنوان فرماندار کوفه منصوب کرد.[١٧٧٥]
سپس بعد از جنگ جمل علی بن ابی طالب س به کوفه آمد و کوفه پایگاه خلافت گردید و در نتیجه ایشان خودش به طور مستقیم اوضاع کوفه و شهرهای تابعه را پی گیری مینمود و کوفه در دوران خلافت علی س جایگاه خاصی داشت چون پایتخت و دارالخلافه بود و امیرالمؤمنین از آنجا بر سایر مملکت حکمرانی میکرد و هیئتها به کوفه میآمدند و لشکرها از آنجا حرکت میکردند و این سبب شد تا ساکنان زیادی جذب کوفه شوند و تردیدی نیست که این قضیه نقش بزرگی در پیشبرد تجارت و عمران در دوران خلافت علی س در کوفه باز میکرد و ایشان س به کوفهاهتمام زیادی داشت و خود اوضاع ساکنان آن را بررسی میکرد و همچنین در زمان عدم حضور خویش کسی را به عنوان جانشین خود در آنجا مقرر میکرد و هنگامی که علی س خواست به صفین برود ابا مسعود بدری[١٧٧٦] را به عنوان جانشین خود در کوفه گذاشت و وقتی برای جنگ با خوارج به نهروان[١٧٧٧] رفتهانی بن هوذهالنحغی[١٧٧٨] را جانشین خود در کوفه کرد، علی س تا زمان شهادت در کوفه باقی ماند.[١٧٧٩]
[١٧٧٠]- تاریخ طبری ٧/٤٦٧
[١٧٧١]- منبع سابق ٥/٥١١
[١٧٧٢]- همان منبع ٥/٥٠٨
[١٧٧٣]- تاریخ طبری ٥/٥١٧
[١٧٧٤]- پیشین ٥/٥١٩
[١٧٧٥]- الاستبصار ابن قدامه ص ١٣٤، الولایة علی البلدان ٢/١٩
[١٧٧٦]- سیر اعلام النبلاء ٢/٤٩٣
[١٧٧٧]- منطقهای است بین بغداد و واسط که جنگ امیرالمؤمنین با خوارج در آن در گرفته است، نعجم البلدان ٥/٣٢٤
[١٧٧٨]- الولایة علی البلدان ٢/٢٠ تاریخ خلیفه ص ١٨٧، ٢٠٢
[١٧٧٩]- الولایة علی البلدان ٢/٢٠