یازدهم: شورا
یکی از قواعد مسلّم دولت اسلامی این است که رهبران و حاکمان دولت باید با مسلمانان مشورت و رایزنی کنند و به آراء آنان توجه نمایند و نظام شورا را اجرا کنند. خداوند متعال میفرماید:
﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَوَكِّلِينَ١٥٩﴾ [آل عمران: ١٥٩]
«از پرتو رحمت الهی است که تو با آنان نرمش نمودی. اگر درشتخوی و سنگدل بودی از پیرامون تو پراکنده میشدند. پس از آنان درگذر و برایشان طلب آمرزش نما و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن. هنگامیکه (پس از شور و تبادل آراء) تصمیم به انجام کاری گرفتی (قاطعانه دست به کار شو و) بر خدا توکّل کن؛ چرا که خدا توکّلکنندگان را دوست میدارد».
و میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَيۡنَهُمۡ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ٣٨﴾ [الشورى: ٣٨]
یعنی: «کسانیند که دعوت پروردگارشان را پاسخ میگویند و نماز را چنان که باید میخوانند و کارشان به شیوه رایزنی و بر پایه مشورت با یکدیگر است و از چیزهائی که بدیشان دادهایم (در کارهای خیر) صرف میکنند».
در این آیه حکم شورا با حکم نماز در یک ردیف قرار گرفته است و همانطور که حکم نماز واجب است، حکم مشورت و رایزنی نیز واجب است.[١٠٢٩]
امیرمؤمنان علی همواره در تمام جوانب اختیارات، اعمال و تصمیمات اجرایی شیفتهی نظام شورایی بود. از جمله: بعد از آنکه نامه معقل بن قیس ریاحی فرمانده علی که مأمور به کشتن خریث بن راشد خارجی شده بود به دستش رسید، یارانش را جمع کرد و با آنان مشورت کرد و از آنان در خواست اظهار نظر کرد، در نتیجه همه به توافق رسیدند که در جواب نامهاش بنویسد: آن فاسق خارجی را تا کشتن یا دستگیری تعقیب کند و تبعید کند، زیرا که از تحریک مردم علیه امیرمؤمنان در امان نبودند.[١٠٣٠]
سیدنا علی س دربارهی اهمیّت مشورت میفرماید: مشورت عین هدایت است و هر کس خود را از مشورت بینیاز بداند، قطعاً در معرض اشتباه قرار دارد[١٠٣١] و فرموده: مشورت بهترین نوع همکاری است و استبداد و خود رأیی بدترین بدی است که فرد خویش را برای هر کاری آماده میپندارد[١٠٣٢] و فرموده: رأی و مشورت پیران از همکاری جوانان بهتر است.[١٠٣٣]
امیرمؤمنان علی س هنگامی که میخواست مالک اشتر را به مصر بعنوان استاندار بفرستد به او سفارش کرد و فرمود: بخیل را به مشورت خود راه مده که تو را از نیکوکاری منصرف میکند و از فقر میترساند و با افراد ترسو و بزدل مشورت نکن که روحیهی تو را تضعیف میکند و تو را از تصمیم گیری قاطع باز میدارند و با افراد حریص مشورت نکن که حرص را ستمکارانه در نظرت زیبا جلوه میدهند، چون بخل و بزدلی و حریص بودن، غریزههای مختلفی است که در مجموع موجب گمان بد نسبت به خداوند میگردد.[١٠٣٤]
علی س به خوبی میدانست کهاگر حکمران مشاورانی نداشته باشد، محاسن و معایب حکومت خود را نمیشناسد و بسیاری از امور حاکمیت و مسایل دولتش از او پوشیده میماند و میدانست که شورا فرد را با چیزهایی که نمیداند، آشنا میکند و راهنمایی میکند تا ناشناختههایش را بشناسد و تردیدهایش برطرف شود و خطاب به مالک اشتر نخعی بعد از آنکه او را به عنوان استاندار مصر تعیین کرد، گفته بود رفتار کارگزارانت را به دقت زیر نظر داشته باش و هرگز آنان را از روی محبت نابجا و خود سرانه، به کاری برمگزین که انتخاب کارگزاران به این شیوه بدون مشورت و با استبداد از راههای ظلم، ستم و خیانت به خداوند متعال است و در نتیجه مردم ضرر میکنند و امور مردم و استانداران اصلاح نخواهد شد مگر با اصلاح کسانی که در کارهایشان از آنان کمک میگیرند و آنها را برای جبران نیازمندیهایشان بر میگزینند، لذا برای ادارهی محدودهی حاکمیت افراد با تقوی، پاکدامن، عالم و سیاستمدار را انتخاب کن و با افراد با تجربه، خردمند، با وقار و با حیا که از خانوادههای اصیل و صالح و دیندار و با تقوا هستند، ارتباط نزدیک داشته باش، چرا که خلق و خوی آنان بهتر و نجابتشان اصیلتر و تربیتشان درستتر و طمع و اسرافشان کمتر، و برای اصلاح امور و تدبیر و ساماندهی کارها از دیگران شایستهتر و دوراندیشترند، باید چنین افرادی با آن اوصاف کارگزاران و یاوران تو باشند.
[١٠٢٩]- النظام السیاسی فی الاسلام، أبی فارس/٩.
[١٠٣٠]- تاریخ الطبری ٦/٣٩.
[١٠٣١]- ادب الدنیا و الدین. ماوردی ٨٩ – ٢٩١ – الادارة العسکریه ١/٢٧٩
[١٠٣٢]- نهایة الارب ٦/٩٦ – به نقل از الادارة العسکری ١/٢٧٩.
[١٠٣٣]- همان منبع – ٦/٩٦- الادارهالعسکریه ١/٢٧٩.
[١٠٣٤]- الادارة العسکریة فی الدولة الاسلامیة ١/٢٧٩.