دوم: خطبه علی بن ابی طالب رضی الله عنه و تحلیل آن
امیر المومنین علی بن ابی طالب س همواره به توجیه مردم و تربیت و تعلیم آنها میپرداخت و از آن جا که خطبهی نماز جمعه از مهمترین تریبونها برای راهنمایی و توجیه امّت بود، او به خصوص در روز جمعه از تریبون نماز جمعه برای این امر مهم استفاده میکرد، در تاریخ خطبههای زیادی از خطبههای امیر المومنین علی ثبت شده است و اینک در اینجا اشارهای گذرا به سخنرانی و خطبه او میشود و در اینجا نمونهی بینظیر و شگفت انگیزی از خطبههای او ارائه میشود.
در این خطبه او میفرماید:
دنیا پشت کرده و اعلام رفتن نموده است و آخرت روی آورده، امروز روز آمادگی و فردا روز مسابقه است، آگاه باشید که شما در روزهای امید هستید که آن سوی این روزها اجل در انتظار شماست، پس هرکس قبل از فرارسیدن اجل در آرزوها تقصیر و کوتاهی ورزد، واقعاً که ناکام و زیانکار است، آگاه باشید، همانگونه که به هنگام ترس و هراس خدا را عبادت میکنید در زمان شادی و رفاه هم او را بندگی نمائید، تعجّب میکنم که طالب بهشت میخوابد و آن کس که از جهنّم میگریزد در خواب به سر میبرد. بدانید هر کس که حق به او سود نرساند، باطل به او زیان خواهد رساند و هرکس که هدایت او را راست نکرده باشد، گمراهی او را منحرف خواهد کرد، بدانید که شما به کوچ کردن امر شدهاید و توشه به شما نشان داده شده است، آگاه باشید ای مردم، دنیا کالای حاضر و آمادهای است که صالح و فاسد از آن میخورند و آخرت وعدهی راستین و واقعی است که در آن پادشاه توانا و قدرتند حکمرانی میکند، بدانید که شیطان شما را (به هنگام انفاق میترساند و) وعده تهیدستی میدهد و به انجام گناه شما را دستور میدهد، ولی خداوند به شما وعدهی آمرزش خویش و فزونی (نعمت) میدهد. خداوند (فضل و مرحمتش) وسیع (و از همه چیز) آگاه است. ای مردم اعمال نیک انجام دهید تا سرانجام خوبی داشته باشید و خوشنام گردید هرکس از خداوند اطاعت نماید، خدا به او وعده بهشت داده است و هر کس از فرمان او سرپیچی نماید، خدا به او وعدهی جهنّم داده است، جهنّم آتشی است که شعلههای آن فروکش نمیکند و هر کس در آن گرفتار شود آزاد نمیگردد و کسی که گرفتار آن شده باشد هیچ کس نمیتواند او را پناه دهد، گرمای آن سخت و عمق آن دور و آب آن خونابه است.[١١١٤]
اگر به این سخنان امیرالمؤمنین بیندیشیم، میبینیم که عوامل تأثیر در دعوت شدگان به اسلام در نکات زیر خود را نشان میدهند که عبارتند از:
١- صداقت گفتار که ناشی از ایمان و باور عمیق او به چیزهایی است که به آن دعوت میدهد و گویی سخنان او مشعلهای فروزانی از وجود مشتعل اوست و تصویری از عواطف و احساسات خروشان او میباشد، هر جملهای که او میگوید، بلافاصله در دل و ذهن شنوندگان نقش میبندد.
٢- کلمات امیرالمؤمنین با اینکه ساده و دلنشین و شیرین هستند، از طرفی پر معنی و پر بارند، عبارات واضح و جملهها کوتاهند، شاید این سبک سخن، شنوندگان را کمک میکند که منظور او را بهتر بفهمند.
٣- تکرار مفاهیم مقابل که معانی را بیشتر واضح میکند و شنونده را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد: مثلاً میگوید: دنیا پشت کرده و اعلام رفتن نموده است، ... آخرت به سوی شما روی آورده است و میگوید: تعجب میکنم که طالب بهشت خوابیده است و همچنین در شگفتم که چگونه کسی که از جهنّم میگریزد به خواب فرو رفته است.
اقتباس از قرآن کریم، همانگونه که میگوید: بدانید که شیطان به شما وعده فقر میدهد و شما را به زشتیها فرمان میدهد و خداوند شما را به آمرزش و فضل خویش نوید میدهد و خداوند گشایشگر داناست، این سخنان علی برگرفته از این آیات است که خداوند متعال میفرماید: ﴿ٱلشَّيۡطَٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَيَأۡمُرُكُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ وَٱللَّهُ يَعِدُكُم مَّغۡفِرَةٗ مِّنۡهُ وَفَضۡلٗاۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ٢٦٨﴾ [البقرة: ٢٦٨].
«شیطان شما را (به هنگام انفاق میترساند و) وعده تهیدستی میدهد و به انجام گناه شما را دستور میدهد، ولی خداوند به شما وعده آمرزش خویش و فزونی (نعمت) میدهد و خداوند (فضل و مرحمتش) وسیع (و از همه چیز) آگاه است».
عناصر تشکیل دهنده خطبه مذکور نمایانگر این است که گوینده به شدت تحت تأثیر قرآن و سخنان پیامبر ج بوده و خطبه به واقعیتهای زندگی میپردازد و ارتباطی صمیمی با زندگی بشر برقرار مینماید و معانی آن عمیق و والا و فراگیرنده است و او بسیار خوب کلمات را برگزیده و جملهها را زیبا و مختصر ارائه میدهد. با ارائه تمثیل، مفاهیم و کلمات را به زبان میآورد و با تکیه بر ابزارهای بیان، زیبا سخن میراند، خلاصهی سخن اینکه این خطبه چون از مزایای دینی و ادبی و شخصیتی برخوردار است، دارای اهمیّت ویژهای میباشد، از این رو این خطبه نمایانگر شخصیت والای امیرالمومنین علی بن ابی طالب است و نشانگر این است که علی س مفاهیم و نظریات درست و به جای اسلام را که طبیعت دنیا و فرجام بشریت را تبیین میکند، بسیار درست درک کرده است و این خطبه ترسیم کنندهی نتایجی است که علی س از این چیزها گرفته و نیز دیدگاه عمیق و صفای ذهن و پاکی روح امیرالمؤمنین و فرزانگی او را به خوبی روشن مینماید، به اضافه آن، دیگر مزایای عقلی و روحی والایی را که او از آن بهرهمند بود و دستاورد تقوا و ایمان و تمسک او به اسلام و به پروردگار بودند، را نیز به ما نشان میدهد، همهی این ویژگیها او را کمک کرده بودند تا بتواند در چنین حد والا و زیبا سخن بگوید، به حق که او شهسوار و رهبر و امام کامل دنیای ادب و گفتار بود، همانگونه که در میان مردم امامی عادل و زاهد و فرماندهای حکیم و مجرّب و جنگاوری قهرمان بود.[١١١٥]
امیر المؤمنین فرصت مناسبتها را غنیمت شمرده و در هر مناسبتی به موعظه مردم میپرداخت و فقط به خطبههای روز جمعه بسنده نمیکرد، وقتی جنازهای را دفن میکردند و خانوادهاش فریاد و شیون سر میدادند، به تذکّر آنها میپرداخت و میگفت: چرا گریه میکنید؟ سوگند به خدا اگر آنچه را که مردهی آنها مشاهده میکند، مشاهده میکردند، از مردهی خویش غافل میشدند، همه اینها یکی یکی میمیرند، سپس هیچ کسی از اینها باقی نمیماند، ... پس ای بندگان خدا! از خدا بترسید و بکوشید پیش از آن که مرگ فرا رسد که آرزوها را قطع میکند و لذّتها را از بین میبرد، عمل صالح انجام دهید، بدانید که نعمت دنیا همیشه باقی نمیماند و هیچ کس از بلاها و مصائب دنیا در امان نخواهد ماند، دنیا مایهی فریب و غرور و تکیه گاهی است که در شُرف سقوط میباشد، ای بندگان خدا، از اتّفاقات و حوادث درس عبرت بگیرید و از نشانهها پند بیاموزید و با هشدارها باز آیید و از مواعظ استفاده کنید، در حقیقت گویا چنگال مرگ شما را فرا گرفته و خانه خاک شما را به آغوش گرفته و گویا که مرگ کارهایتان را ناتمام میگذارد، ناگهان شما را در معرض دمیده شدن «صور»: (بوق) قیامت قرار داده است، آنگاه که مردم از قبرها بلند میشوند و برای حساب و کتاب به پا میخیزند و قدرت خداوند جبّار آنها را احاطه کرده و آنگاه با هرکس که همراهی دارد او را به سوی محشر پیش میبرد و یک شاهد با اوست که به کارهایش گواهی میدهد:
﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ وَجِاْيٓءَ بِٱلنَّبِيِّۧنَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ٦٩﴾ [الزمر: ٦٩]
«زمین (محشر و قیامت) با نور خداوندگارش روشن میشود و کتاب گذاشته میشود و پیغمبران و گواهان آورده میشوند و راست و درست میان مردم داوری میگردد و اصلاً بدیشان ستم نمیشود».
در آن روز شهرها و آبادیها تکان و به جنب و جوش میافتند و منادی ندا میدهد و روز رویاروئی است و خورشید بینور میگردد و حیوانات همه جمع آوری میشوند و از رازها پرده برداشته میشود و بدکاران هلاک میگردند و دلها به لرزه و تکان میافتند.[١١١٦]
از بررسی این موعظه به چند عامل تأثیر گذار پی بردهایم که بدین صورت ارائه میدهیم:
• این موعظه متناسب با زمان و مکان ایراد شده، موعظه در یک تشییع جنازه ایراد شده که در چنین وقتی مردم آماده فراگیری سخنانی هستند که دربارهی مرگ بوده و از جهان آخرت بحث میکند.
• ساختار بلاغی و شیوایی موعظه، آنچه مواعظ امیرالمؤمنین را از دیگر موعظهها برجسته و متمایز مینماید اسلوب بلاغی آن است، که شنوندگان را تحت تاثیر قرار میدهد، نمونههای بلاغی و شیوایی در نمونه مذکور عبارتند از:
الف- استعاره، چنان که فرمود: گویا چنگالهای مرگ شما را فرا گرفته است، او مرگ را به درندهای که چنگال دارد تشبیه کرده و مشبه به را حذف نمود و چیزی از لوازم و صفات آن که چنگال است در آن ذکر کرد.
ب- هم قافیه بودن سخنان او بدون اینکه دچار تکلّف شده باشد، آنجا که گفت: «إنّ الدنیا لا یدوم نعمها، ولا تؤمن فجائعها، غرور حائل و سند مائل».
ج- جملههای انشایی[١١١٧] که در همه خطبه به چشم میخورند: مثلا چرا گریه میکنید؟ استفهام است...، از اتفاقات پند بگیرید ای بندگان خدا) ندا....، (پند بگیرید، درس عبرت بگیرید، باز بیایید، استفاده کنید،) همه اینها با صیغه امر است.
د- اختصار کلمات، در هر بخشی از خطبه این چیز مشاهده میشود، چون همه خطبه بدون ضعف و نقص است.
*- موعظه با تکیه بر مفاهیم قرآنی ایراد شده و در ارشاد و قانع کردن، شیوهی قرآن در پیش گرفته شده است، چنان که گفت: آنگاه که با هر کس همراهی هست که او را به سوی محشر پیش میبرد و گواهی با اوست که بر کارهایش گواهی میدهد.
این جمله را با تکیه بر این آیه که ﴿وَجَآءَتۡ كُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِيدٞ٢١﴾ [ق: ٢١] ایراد نموده است.
یعنی هرکس در حالی که راهنمایی دارد او را به پیش میبرد و گواهی به همراه دارد میآید.
• بیم دادن با بیان سختیهای قیامت، آنجا که گفت: مرگ که کارهایتان را ناتمام میگذارد، گویا ناگهان شما را در معرض دمیده شدن صور (بوق) قیامت قرار میدهد، آنگاه که مردم از قبرها بر میخیزند و برای حساب و دادرسی برپا میایستند و قدرت خداوند جبّار آنها را احاطه کرده است.
• اقناع مخاطب، چنانکه گفت: چه بسا افرادی از بیمارانی که در تلاش برای بهبودی آنها بودهاید و پزشکان را به درمان آن فرا میخواندهاید، ... یعنی با این جملات میخواهد در باور آنها بگنجاند که مرگشان فرا خواهد رسید و کوچ کردن از دنیا به سوی سرای آخرت قطعی است و راه گریزی از آن نیست.
• به خاطر آوردن تصویر، به این صورت که با فعل ماضی از حوادث آینده تعبیر میکند و این روش سبب میشود تا شنونده چیزی را که منتظر وقوع آن است تصوّر کند، چنان که میگوید: گویا چنگالهای مرگ شما را در برگرفته و خانهی خاکی شما را به آغوش گرفته و مرگ ناگهان به شما یورش برده است.
• زیبا ارائه دادن جملهها به گونهای که شنوندگان را جذب مینماید و آنها را متنفّر نمیکند.[١١١٨]
اینها نمونههایی بود از خطبهها و مواعظ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب س که این موعظه در میان مردم شهرت یافته و در تربیت و خود سازی و پاک کردن دلها سهیم بوده و مواعظ و خطبهها در نسل آن روز و در نسلهای بعد تا به امروز تأثیر گذار بوده است.
[١١١٤]- البدایة و النّهایة ٨ و ٧
[١١١٥]- الادب العربی حبیب یوسف مغنیه ص ٣٥٤-٣٦٣
[١١١٦]- حلیة الاولیاء ابی نعیم ١ / ٧٨ صفة الصفوة ١ / ٣٢٨
[١١١٧]- سخنی که احتمال تصدیق و تکذیب را ندارد
[١١١٨]- نهج علی بن ابی طالب فی الدعوة الی الله ص ١٤٥