دهم: عقیدهی رجعت از دیدگاه شیعه
رجعت یکی از اصول مذهب شیعه است، و در روایتهای آنان آمده است: «از ما نیست کسی که به رجعت ما معتقد نباشد»[٤١١٦]. ابن باویه در «الاعتقادات» گفته است: «اعتقاد ما دربارهی رجعت این است که رجعت حق است.»[٤١١٧]
و شیخ مفید گفته: «امامیه بر این اتفاق دارند که بسیاری از مردگان به این جهان برمیگردند»[٤١١٨]. طبرسی، حُرّعاملی و دیگر بزرگان شیعه گفتهاند: رجعت مورد اجماع امامیه است»[٤١١٩]. رجعت از بدیهیّات مذهب آنها است و آنها موظفند که به رجعت اقرار کنند و بدان معتقد باشند. کیفیت و چگونگی اعتراف کردن بدان در دعاها، زیارتها، در روز جمعه و همه اوقات، شبیه به اقرار کردن به توحید و نبوّت و امامت و قیامت میباشد[٤١٢٠]. و معنی رجعت: بازگشتن به دنیا پس از مرگ است.[٤١٢١]
فرقههای زیادی از شیعه معتقد به رجوع دوباره ائمه به این زندگی شدهاند. عدهای از آنها هم معتقدند که ابتدا آنها وفات میکنند، سپس به رجعت و بازگشت دوبارهی آنها اعتراف مینماید. عدهای از آنان هم مرگ آنها را انکار کرده، گفتهاند: آنها غایب شده و به زودی بازخواهند گشت. اولین کسی که قایل به رجعت شد، ابن سبأ بود، با این تفاوت که مرگ امام را تصدیق نکرد و گفت: «امام غائب شده و به زودی بازخواهد گشت». اعتقاد به رجعت نزد سبئیه و کیسانیه و دیگران مخصوص به رجعت امام بوده است، امّا در نظر شیعیان اثنی عشریه هم به امام مربوط است و هم به عموم مردم. آلوسی به این اشاره میکند که در قرن سوّم مفهوم رجعت اختصاصی امام به آن معنای عام متحوّل شد.[٤١٢٢]
امّا مفهوم کلی و عام رجعت در نظر امامیه سه گروه را در برمیگیرد:
١- ائمه امامیه، بطوری که مهدی از مخفیگاهش خارج میشود و از غیبتش بازمیگردد و باقی ائمه هم بعد از مرگشان زنده میشوند، و به این دنیا باز میگردند.
٢- والی و رهبر مسلمانان؛ کسانی که - در نظر آنها - خلافت را از صاحبان شرعی آن، یعنی ائمهی امامیه غضب کردند، در نتیجه خلفای مسلمانان زنده میشوند که در رأس آنها ابوبکر و عمر و عثمان ش قرار دارند... و از قبرهایشان به این دنیا بازمیگردند، - آنگونه که شیعه گمان میکنند - تا از آنها انتقامگیری شود؛ زیرا خلافت را به ناحق از اهلش غضب کردند! ! و بدینگونه عملیات شکنجه و قتل و اعدام بر آنها جاری میشود.
٣- عموم مردم، خصوصاً کسی که دارای ایمان خالص و ناب است شیعه هستند، زیرا طبق روایتها و اقوال بزرگان آنها - که همفکر هستند - ایمان خالص به شیعه اختصاص دارد و بقیۀ مردم - به استثنای مستضفعان - کفرشان محض است! [٤١٢٣]
به همین خاطر در تعریف رجعت گفتهاند: عبارت است از رجعت بسیاری از مردگان به دنیا قبل از روز قیامت[٤١٢٤]، و بازگشتن دوباره آنها - پس از مرگ[٤١٢٥]- با قیافه و سیمای اصلی به زندگی.[٤١٢٦]
شیعه برای اثبات رجعت که در میان مسلمانان آنها یگانه فرقهای هستند که بدان معتقد هستند، به قرآن مراجعه کردهاند و چون به خواستهی خود دست نیافتهاند طبق معمول به تأویل باطنی متوسل شده و بصورت خودسرانه و یاوهگویانه در این زمینه پای نهادهاند تا جایی که دلیل ارائه شدهی آنها، به حجت و مدرکی علیه خودشان مبدل شده است و پوچی و انحراف اعتقاد آنها و بیپایگی مذهبشان را نمایش میدهد. مثلاً شیخ مفسرین آنها، معتقد است بزرگترین دلیل بر رجعت این آیه است که میفرماید:
﴿وَحَرَٰمٌ عَلَىٰ قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآ أَنَّهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ٩٥﴾ [الأنبياء: ٩٥]
غیرممکن است که به سوی ما (برای حساب و کتاب) برنگردند مردمانی که آنان را (در جهان بر اثر کفر و ظلم) نابود کرده باشیم (و این که همان گونه که خود گمان میبرند مرگ آخرین مرحله زندگی ایشان باشد).
وی همچنین میگوید: این آیه بزرگترین دلیل بر رجعت است، زیرا احدی از مسلمانان انکار نمیکند که همه مردم در روز قیامت، بازمیگردند چه آن کس که هلاک شده و چه آن که (هنوز) هلاک نشده است.[٤١٢٧]
با وجود اینکه نه تنها به هیچ وجه بر ادعای آنها دلالت نمیکند، اصلاً علیه خودشان است، علاوه بر این بیانگر عدم برگشت به دنیا میباشد، زیرا معنای آن همانگونه که ابنعباس، ابوجعفر باقر، قتاده و چندین نفر دیگر (از علمایان سرشناس) تصریح کردهاند، این است: حرام و ممنوع است بر اهالی همه آبادیهایی که بخاطر گناهانشان هلاک شدند، که قبل از روز قیامت، به دنیا باز گردند.[٤١٢٨]
این شبیه این فرمودهی خداوند متعال است:
﴿أَلَمۡ يَرَوۡاْ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ أَنَّهُمۡ إِلَيۡهِمۡ لَا يَرۡجِعُونَ٣١﴾ [يس: ٣١]
«مگر نمیدانند که در روزگاران پیش از ایشان چه ملّتهای فراوانی را (به گناهانشان گرفتهایم و) نابودشان نمودهایم، که هرگز به سویشان باز نمیگردند».
و شبیه این فرمودهی خداوند است:
﴿فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ تَوۡصِيَةٗ وَلَآ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمۡ يَرۡجِعُونَ٥٠﴾ [يس: ٥٠]
«(این حادثه به قدری سریع و برقآسا و غافلگیرانه است که) حتّی توانائی وصیّت نمودن و سفارش کردن نخواهند داشت و حتّی فرصت مراجعت به سوی خانواده و فرزندانشان را پیدا نخواهند کرد».
تکرار «لا» در این آیه، به منظور تأکید معنای نفی از ﴿وَحَرَٰمٌ﴾ میباشد و این یکی از اسلوبهای نزول شگفتآور قرآن است، که در اوج دقت میباشد.
راز این خبر دادن که به دنیا بازنمیگردند، در عین اینکه کاملاً واضح و روشن است، رازگشایی از چیزی است که آنها را متأسف و دلآزرده میسازد و آرزوی بزرگ آنها را بر باد میدهد که زندگی دنیا است[٤١٢٩]. پس وقتی که روشن است منظور از اثبات رجعت در آن، رجعت دوبارۀ مردم در روز قیامت است و شکی[٤١٣٠] در این مسأله نیست (معنی آیه چنین میشود که) عدم رجوع آنها بسوی ما، برای ندا، ممتنع است.[٤١٣١]
اندیشه رجعت و برگشت دوباره به دنیا پس از مرگ، که در نزد شیعه مرسوم است، با عبارت صریح قرآن کریم مخالف است و آیات فراوانی از کتاب خداوند متعال بیپایگی آن را ثابت میکنند، از جمله خداوند متعال فرموده است:
﴿قَالَ رَبِّ ٱرۡجِعُونِ٩٩ لَعَلِّيٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِيمَا تَرَكۡتُۚ كَلَّآۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَاۖ وَمِن وَرَآئِهِم بَرۡزَخٌ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ١٠٠﴾ [المؤمنون: ٩٩-١٠٠]
«زمانی که مرگ یکی از آنان فرا میرسد، میگوید: پروردگارا! مرا (به دنیا) باز گردانید، تا این که کار شایستهای بکنم و فرصتهائی را که از دست دادهام جبران نمایم. نه! (هرگز راه بازگشتی وجود ندارد). این سخنی است که او بر زبان میراند. در پیش روی ایشان جهان برزخ است تا روزی که برانگیخته میشوند».
بنابراین این فرمودهی خداوند متعال: ﴿وَمِن وَرَآئِهِم بَرۡزَخٌ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ١٠٠﴾ «و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که براگیخته میشوند.» بطور کلی در عدم رجعت صریح و روشن است.[٤١٣٢]
همچنین خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَى ٱلنَّارِ فَقَالُواْ يَٰلَيۡتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بَِٔايَٰتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٢٧ بَلۡ بَدَا لَهُم مَّا كَانُواْ يُخۡفُونَ مِن قَبۡلُۖ وَلَوۡ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ٢٨﴾ [الأنعام: ٢٧-٢٨]
«اگر تو (ای محمّد!) آنان را مشاهده کنی بدان گاه که ایشان را (در کنار) آتش دوزخ نگاه میدارند (و هراس جهنّم ایشان را برداشته است، منظرههای وحشتانگیزی را میبینی و سخنهای شگفتانگیزی را میشنوی!) آنان میگویند: ای کاش! (برای نجات از این سرنوشت شوم، بار دیگر) به دنیا برمیگشتیم و (در آنجا دیگر) آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از زمره مؤمنان میشدیم. بلکه کارهائی که قبلاً (در این دنیا انجام میدادهاند و از خود و دیگران) پنهان میکردهاند، برای آنان آشکار گشته است. اگر هم (به فرض محال به دنیا) برگردانده شوند، به سراغ همان چیزی میروند که از آن نهی شدهاند. ایشان (در وعده ایمان) دروغگویند».
آری، همه اینها به هنگام مرگ و به هنگام روبهرو شدن با خداوند متعال و موقع دیدن آتش میخواهندکه به دنیا بازگرداند، امّا (در همان اوقات) به آنها جواب داده میشود. زیرا در قضا و قدر خداوند متعال قبلاً چنین قید شده که آنها بازنمیگردند.
لذا علما، اعتقاد رجعت و برگشتن به دنیا پس از مرگ را بعنوان شدیدترین مراحل زیادهاندیشی و افراط در بدعت شیعهگری محسوب میکنند.[٤١٣٣] در مسند امام احمد آمده که عاصم بن ضمره که یکی از یاران حضرت علی س بود، به حسن بن علی ب گفت: شیعه گمان میبرد که علی س بازمیگردد، حسن گفت: آن کذّابها دروغ گفتهاند و اگر این را میدانستیم زنانش (بعد از او) ازدواج نمیکردند و ما میراثش را تقسیم نمیکردیم.[٤١٣٤]
مقولهی رجعت و بازگشت به این دنیا - پس از مرگ - به منظور پاداش دادن به نیکوکاران و مجازات بدکاران، با طبیعت این دنیا منافات دارد، زیرا این دنیا، سرای سزا و حساب و کتاب نیست، خداوند متعال هم میفرماید:
﴿كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوۡنَ أُجُورَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ فَمَن زُحۡزِحَ عَنِ ٱلنَّارِ وَأُدۡخِلَ ٱلۡجَنَّةَ فَقَدۡ فَازَۗ وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ١٨٥﴾ [آل عمران: ١٨٥]
«هر کسی مزه مرگ را میچشد و بیگمان به شما پاداش و پادافره خودتان به تمام و کمال در روز رستاخیز داده میشود و هرکه از آتش دوزخ به دور گردد و به بهشت برده شود، واقعاً سعادت را فراچنگ آورده و نجات پیدا کرده است و زندگی دنیا چیزی جز کالای فریب نیست».
ابن سبأ یهودی در پایهگذاری اصل رجعت نقش اصلی را بازی کرده است امّا او فقط قائل به رجعت علی بود، همانگونه که او مرگ علی س را نفی کرد آنگونه که امامیه در مورد مهدی خود ادعا میکنند. عقیده به رجعت در نظر شیعهی امامیه، خلاف این قاعده است که یکی از ضروریات و بدیهیّات معلوم دین است مبنی بر اینکه: قبل از روز قیامت هیچ حشری در کار نیست و خداوند متعال هرجا که کافر یا ستمگری را تهدید کرده، وی را صرفاً به روز قیامت تهدید کرده است؛ و از سوی دیگر با آیات و احادیث متواتری که بطور صریح و روشن میگویند: قبل از روز قیامت، هیچ برگشتی به دنیا وجود ندارد، منافات و تضاد دارد.[٤١٣٥]
[٤١١٦]- اصول شیعة الامامیة(٢/١١٠٣).
[٤١١٧]- اعتقادات، ص ٩٠.
[٤١١٨]- اوائل المقالات، ص ٥١.
[٤١١٩]- مجمع البیان (٥/٥٢)، الا یقاظ من المجعة ص ٣٣.
[٤١٢٠]- منبع سابق، ص ٦٤.
[٤١٢١]- القاموس (٣/٢٨)، مجمع البحرین (٤/٣٣٤).
[٤١٢٢]- روح المعانی (٥/٢٧)، ضحی الاسلام احمد امین (٣/٢٣٧).
[٤١٢٣]- اصول شیعة الامامیة(٢/١١٠٥).
[٤١٢٤]- اوائل المقالات، ص ٥١.
[٤١٢٥]- اصول شیعة الامامیة(٢/١١٠٥).
[٤١٢٦]- اوائل المقالات، ص ٩٥.
[٤١٢٧]- تفسیر قمی(٢/٧٦) در بالای صفحه این عنوان قرار داده شده: بزرگترین دلیل بر رجعت.
[٤١٢٨]- تفسیر ابن کثیر (٣/٢٠٥).
[٤١٢٩]- تفسیر قاسمی(١١/٢٩٣).
[٤١٣٠]- اصول شیعة الامامیة(٢/١١١٢).
[٤١٣١]- فتح القدیر (٣/٤٢٦).
[٤١٣٢]- مختصرالتحفة، ص ٢٠١.
[٤١٣٣]- اصول شیعة الامامیة(٢/١١٢).
[٤١٣٤]- مسند احمد (٢/٣١٢)، احمد شاکر گفته است: سندش صحیح است.
[٤١٣٥]- اصول شیعة الامامیة(٢/١١٢٤).