علی بن ابی طالب رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه چهارم

فهرست کتاب

سوّم: از دیدگاه علی، اولویّت ابوبكر از همه بیشتر بود

سوّم: از دیدگاه علی، اولویّت ابوبكر از همه بیشتر بود

در روایات متواتر از علی ثابت است که‌ از دیدگاه وی ابوبکر از همه صحابه فضیلت بیشتری دارد و در خلافت از همه‌ مقدمتر است، از جمله:

١- از محمّد بنی حنیفه روایت است: به پدرم گفتم: بعد از رسول‌الله  ج چه کسی بهتر است؟ گفت: ابوبکر، گفتم: بعد از او؟ گفت: عمر. و ترسیدم بگوید عثمان، گفتم: بعد از آن دو تو هستی؟ فرمود: من مردی از مسلمانان بیش نیستم.[٤٩٤]

٢- از علی س روایت است که فرمود: شما را خبر ندهم که بهترین این امّت بعد از پیامبر کیست؟ ابوبکر. سپس گفت: آیا به شما بگویم که بعد از ابوبکر از همه چه کسی بهتر است؟ عمر[٤٩٥].

از ابووائل شقیق بن سلمه روایت است: به علی گفتند: آیا برای خودت جانشینی تعیین نمی‌کنی؟ گفت: رسول‌الله ‏ ج خلیفه تعیین نکرد که من تعیین کنم، لیکن اگر خداوند برای مردم اراده‌ی خیری کرده باشد، به زودی آن‌ها را پس از من بر بهترین‌شان جمع خواهد کرد، همان طور که بعد از پیامبر بر بهترینشان جمع کرد.[٤٩٦]

٣- علی س می‌گوید: هر کس مرا از ابوبکر و عمر ب برتر و افضل‌تر بداند، بر او حد تهمت زننده را اجرا می‌کنم‌[٤٩٧].

٤- سخن معروف علی در پاسخ ابوسفیان که گفت: ما برای آن – خلافت – فرد شایسته‌ای‌ یافته‌ایم.

آثار و روایات دیگری نیز وجود دارد که‌ از آن‌ها به روشنی پیداست علی و ابوبکر رابطه‌ی بسیار خوب و صمیمی با هم داشته‌اند، از جمله:

الف- از عقبه بن حارث روایت است: چند شب پس از وفات پیامبر  ج با ابوبکر صدّیق از نماز عصر بیرون آمدیم و علی نیز در کنار او بود، در راه که می‌رفتیم به حسن بن علی که با بچه‌ها بازی می‌کرد، رسیدیم، ابوبکر او را به ‌آغوش گرفت و بر گردنش سوار کرد و گفت: «بأبي یشبه النبي ليس شبيهاً بعلي» پدرم فدایش باد! شبیه پیامبر است نه علی، علی می‌خندید[٤٩٨].

ب- از علی س روایت است: «هر کس ‌یک وجب از جماعت مسلمانان فاصله گیرد، بی‌گمان از اسلام خارج شده ‌است»[٤٩٩]: آیا علی که چنین می‌گوید، خودش مخالف این سخن رفتار می‌کند؟ او که‌ اختلاف را ناپسند می‌داند و بر حفظ جماعت و اتحاد حریص است، قطعاً بر خلاف این اصل رفتار نمی‌کند. قرطبی گوید: هر کس در آنچه بین ابوبکر و علی از گله و معذرت خواهی‌هایی که رد و بدل شده است، تأمّل کند و به هم نظری و هماهنگی آن‌ها دقّتی داشته باشد، به خوبی در می‌یابد که هر‌ یک از آن دو به فضیلت و احترام ‌یکدیگر معترف بوده‌اند و قلب‌هایشان بر احترام و محبّت متقابل می‌تپید؛ هر چند طبیعت بشری گاهی بر وی غلبه کند، امّا دینداری آن را دفع می‌کند.[٥٠٠] این که در روایات آمده که زبیر بن عوام از بیعت تخلّف کرده، از طریق روایت صحیح ثابت نیست و حتی در روایات صحیح حقیقت به گونه‌ای است که ‌این ادعا را رد می‌کند، حقیقت این است که در همان ابتدای امر، بیعت کرده و این مساله در روایت صحیحی به روایت ابوسعید و دیگر آثار وارده ثابت شده است.[٥٠١]

ج- ابن تیمیه می‌گوید: به تواتر از علی روایت است که می‌گفت: «بهترین افراد امّت بعد از پیامبر  ج ابوبکر، سپس عمر است» این روایت از او به طُرق مختلف نقل شده‌ است تا جایی که گفته‌اند: به هشتاد طریق می‌رسد. از او روایت است که فرموده: «هیچ کس پیش من آورده نخواهد شد که مرا بر ابوبکر و عمر برتری دهد، مگر این که بر او حد تهمت زننده را اجرا خواهم نمود».[٥٠٢] و نیز می‌گوید: هرگز علی نگفته که من به خلافت مستحق‌ترم ‌یا فلانی مستحق‌تر است، بلکه فقط کسانی که در آن‌ها آثار و نشانه‌های جاهلیّت عربی و تقلید از فارس (ایرانیان) بوده است، گفته‌اند: اهل بیت به ولایت سزاوارترند، چون در دوران جاهلیّت عرب‌ها خانواده‌ای رئیس و رؤسایشان را به ولایت عهدی ترجیح می‌دادند و مقدم می‌دانستند. همین رسم دقیقاً در میان فارس‌ها رواج داشته که خانواده‌ی پادشاه را برای ریاست و پادشاهی مقدم می‌دانستند و موروثی بود، ابن تیمیه قول کسانی را که به ‌این حقیقت اشاره دارد، نقل کرده است.[٥٠٣]

د- به کار بردن لقب صدیق برای ابوبکر و گواهی علی به پیشی گرفتن ابوبکر س در اسلام و شجاعت: از‌ یحیی حکیم بن سعد روایت است که می‌گفت: شنیدم علی سوگند می‌خورد و می‌گفت: «قسم به خداوند که نام صدّیق از آسمان برای ابوبکر نازل شده‌ است».[٥٠٤]

از صله بن زفر عبسی روایت است: هرگاه پیش علی نام ابوبکر برده می‌شد، می‌گفت: از سبقت گیرنده‌ها حرف می‌زنید و ‌یاد می‌کنید، سوگند به ‌آن که جانم در دست اوست در هیچ امر خیری پیشی نگرفتیم مگر این که می‌دیدیم ابوبکر از ما پیشی گرفته‌ است.[٥٠٥]

از محمّد بن عقیل بن ابی طالب روایت است: علی س برای ما سخنرانی کرد و گفت: ای مردم! شجاع‌ترین مردم کیست؟ گفتیم: شما، ای امیر مؤمنان! گفت: ابوبکر صدیق س شجاع‌ترین مردم است، در روز جنگ بدر ما برای رسول‌الله  ج سایه‌بانی درست کرده بودیم، گفتیم: چه کسی در کنار پیامبر  ج از ایشان نگهبانی می‌کند تا کسی از مشرکان به او نزدیک نشود؟ کسی جز ابوبکر برای نگهبانی نایستاد، او بود که با شمشیر از غلاف کشیده کنار سر مبارک او ایستاده بود، هرگاه کسی می‌خواست به رسول‌الله  ج نزدیک شود ابوبکر با شمشیرش جلوی او را می‌گرفت و من خودم (علی) دیدم که مشرکان گلوی رسول‌الله  ج را گرفته‌اند و تکان می‌دهند و می‌گویند: تو همان کسی هستی که معبودان را‌ یکی دانسته‌ای، سوگند به خدا کسی جز ابوبکر س به ‌او نزدیک نشد، در آن زمان ابوبکر دو گیسوی بلند داشت، در حالی که با سرعت می‌آمد گیسوانش را کنار می‌زد، آمد و گفت: وای بر شما! آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید: پروردگارم الله است و برایتان از جانب پروردگارش آیات و نشانه‌های واضح و و روشن آورده‌است! در آن روز ‌یکی از دو گیسوی ابوبکر کنده شد. راوی می‌گوید: علی مخاطبان را سوگند داد که ‌آیا نزد شما مؤمن آل فرعون بهتر بوده ‌یا ابوبکر؟ مردم چیزی نگفتند، علی گفت: سوگند به خدا ابوبکر از مؤمن آل فرعون بهتر است، آن مرد که ایمانش را پوشید، خداوند او را ستود. امّا ابوبکر جان و خون و مالش را در راه خدا فدا کرد[٥٠٦].

[٤٩٤]- بخاری

[٤٩٥]- مسند احمد ١/١٠٦، ١١٠-١٢٧، احمد شاکر بیشترطُرُق این احادیث را صحیح دانسته است.

[٤٩٦]- مستدرک حاکم(٣/٧٩)اسنادش صحیح است،ذهبی موافق آن است.

[٤٩٧]- فضایل الصحابه، ١/٨٣ در سند آن ضعف وجود دارد

[٤٩٨]- مسند احمد، با تحقیق احمد شاکر، إسناد آن صحیح است. ١/١٧٠.

[٤٩٩]- مصنف ابن ابی شیبه ١٥/٢٤ از مرسل، ابی طارق أزدی که و رجال سند ثقه‌اند، خلافت ابی بکر /٨٠.

[٥٠٠]- فتح الباری ٧/٤٩٥

[٥٠١]- خلافه‌ابی بکر/٨١.

[٥٠٢]- منهاج السنة ٣/١٦٢.

[٥٠٣]- منهاج السنة ٣/٢٦، مرویات أبی مخنف /٣٠٩.

[٥٠٤]- المعجم الکبیر، طبرانی ١/٥٥، حافظ در الفتح گوید: رجال آن ثقه‌اند.

[٥٠٥]- طبرانی فی الاوسط ٧/٢٥٠٧ إسناد آن ضعیف است.

[٥٠٦]- المستدرک(٣/٦٧)صحیح است برشرط مسلم و ذهبی موافق آن است.