اوّل: انعقاد پیمان برادری در مدینه
پیامبر ج بین علی س و سهل بن حنیف عقد برادری منعقد کرد و برخی از علماء از وجود عقد اخوّت در مکّه بین مهاجرین خبر دادهاند. همانگونه که بلاذُرّی اشاره کرده به اینکه پیامبر ج قبل از هجرت در بین مسلمین در مکّه پیمان برادری بر اساس حق و همکاری منعقد کرد، پس در بین حمزه و زید بن حارثه، بین ابوبکر و عمر، بین عثمان بن عفّان و عبدالرّحمن بن عوف، میان زبیر یبن عوام و عبدالله بن مسعود، میان عبده ابن حارث و بلال حبشی، میان مصعب بن عمیر و سعد بن ابی وقّاص، میان ابو عبیده بن جرّاح و سالم مولی أبی حذیفه، میان سعید بن زید بن عمرو بن نفیل و طلحه بن عُبیدالله و بین خود (رسول خدا) و علی ش عقد اخوّت برقرار کرد.[٢٥٠]
بلاذُرّی (ت ٢٧٦هجری) نخستین کسی به حساب میآید که به عقد برادری مکه اشاره کرده و ابن عبدالبرّ (ت ٤٦٣هجری) به تبعیّت از او و بدون تصریح به نقل از او بدان اشاره کرده، همانگونه که (ابن سید النّاس) هم بدون اشاره به نقل از هیچکدام از آنها پیروی کرده است[٢٥١].
ولی شیخ الاسلام ابن تیمیه عقد برادری بین اصحاب مهاجر در مکه را انکار نموده و روایات مربوط به این موضوع را تکذیب کرده است، از جمله عقد برادری بین علی و پیامبر ج.[٢٥٢]
ابن القیّم بر این باور است که در مکّه عقد برادری صورت نگرفته و میگوید: «گفته شده رسول خدا ج برای دوّمین بار بین مهاجرین با همدیگر عقد برادری بست و در آن مرحله خود با علی عقد اخوّت بست، ولی رأی ثابت این است که تنها در مدینه این پیمان برادری بسته شد، زیرا مهاجرین در بین خود با برادری اسلام و برادری خانه و برادری خویشاوندی نیازی به چنین پیمانی نداشتند، برخلاف رابطهی مهاجرین با انصار[٢٥٣] و نیز کتابهای سیرهی اوّل و اختصاصی سیره و تاریخ به عقد برادری در مکه اشاره نکردهاند، بلاذُرّی خبر را بدون سند و با عبارت «گفتهاند» نقل کرده که این اسلوب موجب ضعف روایت است، همانگونه که اهل نقد خود بلاذری را هم در نقل اخبار ضعیف قلمداد کردهاند، به فرض اینکه در مکّه عقد اخوّت صورت گرفته باشد، تنها منحصر به پشتیبانی و دلسوزی بین دو نفر بوده،[٢٥٤] بدون اینکه احکام ارث از همدیگر گرفتن و غیره از آن بوجود آمده باشد که بعداً با این آیه نسخ گردید که میفرماید:
﴿وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمُۢ٧٥﴾ [الأنفال: ٧٥]
«کسانی که بایکدیگر خویشاوندند برخی برای برخی دیگر سزاوارترند (و حقوق آنان) در کتاب خدا (بیان شده است و حکم خدا بر آن رفته است و) بیگمان خداوند آگاه از هر چیزی است».
این آیه وراثت حاصل از عقد اخوّت را نسخ کرد و یاری و پشتیبانی و همکاری و دلسوزی در بین دو همپیمان اخوّت به جای خود باقی ماند.[٢٥٥]
ابن کثیر یادآور شده که برخی از علما، عقد برادری رسول خدا ج با علی را انکار کردهاند و صحّت آن خبر را ممتنع دانستهاند، چون یکی از اهداف عقد برادری ایجاد نرم خویی و خوشرفتاری و علاقهی قلبی با یکدیگر است، پیمان برادری پیامبر ج با هیچ کس معنی نداشت، چون نسبت به همه نهایت خوشرفتاری و خوش اخلاقی و الفت قلب داشت، همچنین مهاجرین نسبت به همدیگر نیاز به عقد پیمان نداشتند، امّا راوی اشاره کرده به اینکه هدف پیامبر ج از پیمان با علی آن بود که مصلحت او را به کسی دیگر واگذار نکند، بویژه که از کودکی هزینه و مخارج او را متحمّل شده بود[٢٥٦].
ولی در جایی دیگر به این موضوع برگشته و میگوید: بخش عمدهی احادیثی که در این باره آمدهاند، دارای سند ضعیف و حجّت نیستند[٢٥٧]، همچنین اینجا منابعی دیگر بدون ذکر سند به عقد برادری پیامبر ج اشاره کردهاند، مانند محمّد بن حبیب[٢٥٨] و ابنالجوزی[٢٥٩] و ابن الأثیر[٢٦٠].
قبل از عقد اخوّت که در دوران مدینه بین مهاجرین و انصار منعقد گردید، عقیده و ایمان که ستون فقرات و پایهی اصلی برادری محسوب میشد، تکمیل شده بود، چون آن عقیده بدون در نظر گرفتن همه امتیازات و طبقات به جز تفاوت درجهی تقوا و پرهیزکاری و عمل صالح، همه مردم را در صف واحد بندگی خالص خداوند متعال قرار میدهد، قابل تصوّر نیست کسانی که افکار و عقاید مختلف، آنها را از هم متفرّق ساخته با عقد برادری و تعاون و ایثار متحد شوند و با وجود عقاید متفاوت، خودخواهی و هواهای نفسانی را کنار بگذارند[٢٦١].
سیاست عقد اخوّت بین انصار و مهاجرین یک نوع سبقت سیاسی بود که رسول خدا در آن پیشی گرفت تا محبّت و دوستی را در شعور مهاجرین و انصار تثبیت و تحکیم نماید، در حالی که همه بر رعایت این محبّت و صمیمیّت تمام عنایت خود را مبذول داشته بودند و اصلاً در اجرای عملی مواد آن از همدیگر سبقت میگرفتند، خصوصاً انصار و یاریکنندگان که اگر نویسندگان و پژوهشگران همه توان خود را بکار اندازند، نمیتوانند بهتر از آنچه خداوند متعال دربارهی ایشان فرموده به رشتهی تحریر درآورند، آنجا که میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِيمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ يُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَيۡهِمۡ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ٩﴾ [الحشر: ٩]
«آنانی که پیش از آمدن مهاجران خانه و کاشانه (آئین اسلام) را آماده کردند و ایمان را (در دل خود استوار داشتند) کسانی را دوست میدارند که به پیش ایشان مهاجرت کردهاند و در درون احساس و رغبت نیازی نمیکنند به چیزهائی که به مهاجران داده شده است، ایشان را بر خود ترجیح میدهند، هرچند که خود سخت نیازمند باشند. کسانی که از بخل نفس خود، نگاهداری و مصون و محفوظ گردند، ایشان قطعاً رستگارند».
[٢٥٠]- انساب الاشراف (١/٢٧٠)
[٢٥١]- السّیرة النبویّة الصّحیحة (١/٤٠)
[٢٥٢]- منهاج السّنة (٥/٧١) و(٧/٣٦١).
[٢٥٣]- زاد المعاد(٢/٧٩).
[٢٥٤]- سیرة النبویّة الصحیحة (١/٢٤١).
[٢٥٥]- التّأریخ الاسلامی، حمید(٤/٢٥).
[٢٥٦]- البدایة و النّهایة (٣/٢٢٦)، هرکس طالب تحقیق بیشتر است به کتاب (أثر التّشیّع علی الروایات التّاریخیّة فی القرن الأوّل الهجری) عبدالعزیز نور ولی ص ٢٩٣- ٢٩٨مراجعه کند، لازم به ذکر است که این کتاب در سایت "کتابخانه عقیده" در دسترس عموم میباشد. www.aqeedeh.com
[٢٥٧]- البدایة و النّهایة (٧/٣٤٨).
[٢٥٨]- المحبر(ص٧٠)
[٢٥٩]- المنتظم فی تأریخ الأمم و الملوک (٣/٧٤)
[٢٦٠]- و اسد الغابة فی معرفة (٣/٥٨٨، ٦٠١)
[٢٦١]- فقهالسّیرة بوطی، ص١٤٨.