پنجم: حیا و شرم از جانب خداوند است
حیا و شرم یکی از شاخصههای مهم اخلاقی است، چون بر پاکی دل و زنده بودن ضمیر، بیداری وجدان دینی و مراقب دانستن خداوند دلالت دارد. هر کس حیا نداشته باشد نه از مهمان پذیرایی میکند و نه به وعده وفا میکند و نه امانتهایی که به او سپرده شود به صاحبش برمیگرداند و نه به نیازمندان کمک میکند و نه خوبی را بر بدی ترجیح میدهد. چنین انسانی در پی شناخت زشتیها و دوری و پرهیز از آنها نیست و پردهی حیای کسی را حفظ نمیکند و از ارتکاب اعمال زشت و ناروا دریغ نمیکند.
اگر شرم و حیا نباشد بسیاری از مردم به فرامین و دستورات الهی توجهی ندارند و حق بندگان خدا را رعایت نمیکنند و به حقوق و پیوند خویشاوندی اهمیت نمیدهند و با پدر و مادرشان نیکی نمیکنند، چون آنچه موجب میشود که انسان به این امور پایبند باشد، یا انگیزهای دینی دارد که به امید پاداش نیکو در آخرت به آن پایبندی میکنند و یا انگیزه دنیوی دارد که بر مبنای روحیات بلند اخلاقی استوار است و این همان شرمی است که هدف از آن رعایت حال بندگان است و بدیهی است که اگر انگیزه رضای خداوند و رعایت حال بندگان برای حیا نبود، هیچ کس شرم نمیکرد[٩٧٥]، هر چه دل زندهتر باشد حیا بیشتر و کاملتر خواهد بود و نبود و کمی حیا حکایت از مرگ دل دارد نه زنده بودن آن.[٩٧٦]
حیا از شاخههای ایمان و انگیزهای برای انجام کارهای نیک است و مانعی قوی بر سر راه گناهان و معاصی به شمار میرود[٩٧٧]. به همین دلیل حیا از اخلاق و خصلتهای والایی است که قرآن به آن توجه زیادی مبذول داشته است.[٩٧٨]
در قرآن سخن از شرم و حیای پیامبر ج به میان آمده و خداوند میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتَ ٱلنَّبِيِّ إِلَّآ أَن يُؤۡذَنَ لَكُمۡ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيۡرَ نَٰظِرِينَ إِنَىٰهُ وَلَٰكِنۡ إِذَا دُعِيتُمۡ فَٱدۡخُلُواْ فَإِذَا طَعِمۡتُمۡ فَٱنتَشِرُواْ وَلَا مُسۡتَٔۡنِسِينَ لِحَدِيثٍۚ إِنَّ ذَٰلِكُمۡ كَانَ يُؤۡذِي ٱلنَّبِيَّ فَيَسۡتَحۡيِۦ مِنكُمۡۖ وَٱللَّهُ لَا يَسۡتَحۡيِۦ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ﴾ [الأحزاب: ٥٣]
«ای مؤمنان! به خانههای پیغمبر بدون این که به شما اجازه داده شود داخل نشوید (و سر زده به منازل مردم وارد نگردید)، وقتی داخل شوید که برای صرف غذا به شما اجازه داده شود، آن هم مشروط به این که به موقع وارد شوید ؛ نه این که از مدّتی قبل بیائید و در انتظار پخت غذا بنشینید. ولی هنگامیکه دعوت شدید وارد شوید و زمانی که غذا را خوردید پراکنده گردید و (پس از صرف غذا هم) به گفتگو ننشینید (و در خانه مردم مجلس انس تشکیل ندهید). این کار شما، پیغمبر را آزار میداد، امّا او شرم میکرد (چون میزبان بود آن را به شما تذکّر نداد)، ولی خدا از بیان حق شرم نمیکند (و اباء ندارد)».
از این آیه به خوبی پیدا است که حیا و شرم مانع این میشد که رسول خدا ج به یارانش دستور بیرون رفتن بدهد در حالیکه قلباً به این امر رغبت داشت، امّا نمیتوانست به صراحت به آنان بگوید[٩٧٩] چون پیامبر از دختران پاک هم باحیاتر بود و میفرمود: «الحيا لا يأتي إلا بخير»[٩٨٠]: (حیا (شرم) چیزی جز خیر و نیکی در پی ندارد).
این خصلت و اخلاق والا در امیرمؤمنان علی س جلوهگر بود و در این باره میفرمود: «من از خداوند شرم میکنم که گناهی بزرگتر از عفو و گذشت من باشد و جهل و نادانی بزرگتر از بردباریم باشد، یا با عیبی از عیوب مردم روبرو شوم و نتوانم آن را بپوشانم و یا به نیازمندی برخورد کنم و نتوانم نیازش را برطرف کنم.[٩٨١]
اینها چهار مورد از خصلتهای ناپسند بود که علی آنها را با چهار خصلت از صفات کمال در مقابل آنها ایستاد، بنابراین حیایی که از جانب خداوند متعال است، ایجاب میکند در صورت رو در رویی با یکی از گناهان، به شرطی که از حدود شرعی و حقوق الله نباشد بردباری کند و عیبهای مردم را بپوشاند و آنقدر سخاوت داشته باشد که به نیازمندان کمک کند، یکی از خصوصیاتی که ارزش حیا را به درجه شایستهای میرساند، این است که امیرمؤمنان آن را به خداوند نسبت داده و چهار صفت فوق از نظر عاقلان از صفات کمال به شمار میروند.لی بسیاری از عاقلان به این صفات آراسته میشوند تا در دنیا نام آور و مشهور شوند و خشنودی و رضایت مردم را جلب کنند و از این طریق امور سیاسی را به دست گیرند، امّا علی اینها را به شرم از جانب خداوند ربط میدهد، چون هدف اصلی او از آراسته شدن به این صفات رضای خداوند متعال است و بدون تردید هر کس با چنین هدفی این صفات را داشته باشد به مراتب از کسی که با اهداف دنیوی چنین صفاتی دارد، قویتر خواهد بود.
[٩٧٥]- مفتاح دار السعاده ١/٣٧٧.
[٩٧٦]- مدارج السالکین ٢/٢٥٩.
[٩٧٧]- شرح مسلم نووی ٣/٥.
[٩٧٨]- اخلاق النبی فی اقرآن و السنة.
[٩٧٩]- اخلاق النبی فی القرآن و السنة ١/٤٧٨.
[٩٨٠]- صحیح مسلم /٣٧.
[٩٨١]- تاریخ دمشق ٤٢/٥١٧ به نقل از التاریخ الاسلامی حمیدی ١٥/٢٧٤.