مقصد کجاست؟
پرسش دوم این است: به کجا؟... مادیگران پاسخی به این سؤال میدهند که انسان کرامتمند را به حضیض حیوانیت فرو میکشد. آنها دربارۀ سرانجام انسان پس از رخت کشیدن از دنیای گذرا با کامل راحتی و سادگی میگویند: به فنا و نیستی مطلق! زمان او را (انسان را) هم مانند میلیونها جانور دیگر بکام خود فرو میکشد و جسد مزبور را به عناصر نخستین تجزیه مینماید و آن را به صورت خاکی در میآورد که بوسیلۀ باد به هر سو پراکنده میگردد.
تمام داستان انسان و زندگی او از نظر اینها بدین ترتیب است که: «رحمها بیرون میدهند و زمین میبلعد» نه ابدیتی وجود دارد و نه پاداش و کیفری، در این چشمانداز، کسی که بالاترین خوبیها را انجام داده با آن که همۀ بدیها را مرتکب شده است، یکسان میباشد: کسی که عمر خود را در خدمت مردم و برخلاف شهوات خویشتن سپری ساخته است همانند کسی است که همۀ زندگیش را بکام شهوات و هوسها و بر ضد مردم گذرانیده است. در این برداشت آنکه حیات خویش را فدای راه حق نموده با کسی که زندگی دیگران را قربانی راه باطل و تجاوزات خود گردانیده، مساوی قلمداد میشود.
اگر چنین باشد، وجه تمایز انسان با دیگر پدیدههای روی زمین کدام است؟ و چرا تمام پدیدههای پیرامون وی تحت فرمان و تسخیرش قرار گرفتهاند و از مواهبی برخوردار گردیده است که هیچ موجودی غیر از او دارا نمیباشد؟ و اگر سرانجام او از هم پاشیدن و نابودی است، این احساس کمال و جاودانگی که وجودش را فرا گرفته است چه رازی دارد؟
اما مؤمنان میدانند که به کجا میروند، آنها میفهمند که برای این دنیا آفریده نشدهاند بلکه این دنیاست که برای آنها آفریده شده است.
آنها در مییابند که برای زندگی جاوید در دنیای پایداری آفریده شدهاند و در طول زندگی این دنیا فقط صلاحیت و آمادگی لازم برای جهان دیگر را کسب نموده، توشۀ مورد نیاز آنجا را برگرفته و از پلههای کمال معنوی و روانی بالا میروند تا شایستۀ ورود به جایگاه پاکیزهای شوند که جز پاکان را امکان ورود بدان نیست، و در آنجا که از طرف گماشتگان و کارگزاران خدا به آنها گفته میشود:
﴿سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ ٧٣﴾[الزمر: ۷۳].
«سلام بر شما باد. پاک بودهاید [و خوش باشید]. جاودانه به آن درآیید».
عقل آدمی نمیتواند به آفریدگار دانای حکیمی که این جهان را به نیکوترین شکلی ساخته و برای هر چیزی در آن، اندازهای قرار داده و هر پدیدهای را میزان و حسابی نهاده است، ایمان آورد و سپس معتقد شود که جریان این زندگی تمام خواهد شد، چپاولگر، چاپیده، دزد، دزدی خود را انجام داده و قاتل خونخوار به آدمکشی پرداخته و دست عدالت خداوندی از این مجرمان، انتقام نخواهد گرفت و ضعیف ستمدیدهای را که یاوری جز خدا و پناهی جز آسمان نداشته است، یاری نخواهد نمود و شخص نیکوکاری را که با ستم و بدخویی مردم مواجه گردیده است پاداش نخواهد داد! این کار بیهودهای است که از آفریدگار چنین هستی متنوعی به دور است و تصور باطلی است که بنیان آسمانها و زمین بر قاعدهای خلاف آن استوار گردیده است. قرآن این حقیقت بزرگ را چقدر جالب توضیح میدهد:
﴿أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗا وَأَنَّكُمۡ إِلَيۡنَا لَا تُرۡجَعُونَ ١١٥ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡكَرِيمِ ١١٦﴾[المؤمنون: ۱۱۵- ۱۱۶].
«آیا پنداشتهاید که شما را بیهوده آفریدهایم و بسوی ما باز نمیگردید؟ خداوند، فرمانروای حقیقی، منزه و بلند پایهتر از این است. هیچ خدایی جز او نیست. پروردگار عرش بزرگوار است».
﴿أَيَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن يُتۡرَكَ سُدًى ٣٦﴾[القیامة: ۳۶].
«آیا انسان گمان میکند که بیهوده و بیکاره رها خواهد شد؟».
﴿أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ ٱجۡتَرَحُواْ ٱلسَّئَِّاتِ أَن نَّجۡعَلَهُمۡ كَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَوَآءٗ مَّحۡيَاهُمۡ وَمَمَاتُهُمۡۚ سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ ٢١ وَخَلَقَ ٱللَّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّ وَلِتُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٢٢﴾[الجاثیة: ۲۱- ۲۲].
«آیا کسانی که مرتکب بدیها شدند، خیال کردهاند که همانند ایمان آوردهگان درستکار قرارشان میدهیم و زندگی و مرگشان با آنان یکی است؟ چه بد قضاوتی میکنند. خداوند، آسمانها و زمین را بر پایۀ حق آفریده و هدف این بوده است که هرکسی به سزای اعمال خود برسد، بیآن که به کسی ستم روا داشته شود».
﴿وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا بَٰطِلٗاۚ ذَٰلِكَ ظَنُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۚ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنَ ٱلنَّارِ ٢٧ أَمۡ نَجۡعَلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ كَٱلۡمُفۡسِدِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ نَجۡعَلُ ٱلۡمُتَّقِينَ كَٱلۡفُجَّارِ ٢٨﴾[ص: ۲۷- ۲۸].
«آسمانها و زمین را از روی باطل و بیهودهکاری نیافریدیم، این پندار کسانی است که کفر ورزیدهاند، پس وای بر کافران از آتش جهنم. یا پنداشتهاند که اشخاص با ایمان را همچون تباهکاران روی زمین قرار خواهیم داد یا تقواپیشگان را همچون زشتکاران محسوب خواهیم داشت؟».
﴿وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا لَٰعِبِينَ ٣٨ مَا خَلَقۡنَٰهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٣٩ إِنَّ يَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ مِيقَٰتُهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٤٠﴾[الدخان: ۳۸- ۴۰].
«و آسمانها و زمین و آنچه را که در میان آن دو است، به بازى نیافریدهایم، آنها را جز به حقّ نیافریدهایم ولى بیشترشان نمىدانند. به راستى روز قیامت میعاد همگى آنان است».