هشداری دربارۀ بتهای جدید
بر ما که از تحذیر اسلام نسبت به تمام اشکال شرک سخن میگوئیم، لازم است که نسبت به بتهای نوینی که در این عصر، توحید خالص را مورد حمله و تهدید قرار دادهاند، هوشیار باشیم.
بعشی از دینداران سطحی، شرک و عبادت غیرخدا را منحصر به یک شکل میدانند که عبارت است از بتپرستی موروثی کهن که در پرستش خدا یا خدایانی به صورت مجسمه یا تخیل، جلوهگر شده، عبادتها و قربانیهایی را تقدیمشان میکنند و از آنها درخواست منفعت و برکت مینمایند.
اینها فراموش کردهاند که شرک مراتب و انواع مختلفی دارد و بتها به دو گونۀ دیدنی و نادیدنی تقسیم گردیده و عبادتها نیز اشکال رسمی و غیررسمی دارند.
شرک، بزرگ و کوچک و آشکار و نهان دارد. بلکه انواعی از آن، از جنبش مورچه روی سنگ سیاه نیز نامحسوسترند.
همچنین بتهایی هستند که مردم آنها را پرستیده و به آنها اظهار دلبستگی میکنند، اما آنها را بت یا معبود یا خدا ننامیده و کاری را که در برابرشان انجام میدهند، عبادت نمیشمرند. باید به مقاصد نگریست نه به الفاظ، و نامیدنیها را بررسی کرد، نه نامها را.
بدین جهت اسلام راجع به هر گونه شرکی هشدار داده است: چه بزرگ و کوچک، چه آشکار و چه پنهان و برای دفاع از اصالت توحید، همۀ دریچههایی را که از آنها باد مسموم شرک میوزد، مسدود کرده است. تا آنجا که میبینیم پیامبرصخودنمایی را نوعی شرک محسوب میکند.
قرآن کریم از «بت» یا «معبودی» برای ما سخن میگوید که میلیونها نفر ناخودآگاه، آن را میپرستند و آن عبارت است از «هوس»:
﴿أَفَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ وَأَضَلَّهُ ٱللَّهُ عَلَىٰ عِلۡمٖ﴾[الجاثیة: ۲۳].
«آیا دیدی کسی را که هوایش را معبود خود قرار داد و خداوند او را از روی آگاهی به گمراهی کشید...».
﴿أَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيۡهِ وَكِيلًا ٤٣﴾[الفرقان: ۴۳].
«آیا دیدی کسی را که معبود او هوای خودش بود. آیا تو وکیل او میشوی؟».
در همین روزگار ما، بتها و معبودهای گوناگونی پیدا شدهاند که دلها و احساسات و گرایشات مردم، به سوی آنها کشیده شده، به ذکرشان روی آورده، به نامشان سوگند خورده و در راه آنها جهاد میکنند و شهید میشوند. این بتها عبارتند از وطنپرستی، قومیت پرستی و امثال آنها.
چون وارد مدارس میشوی، در انجمنها و مجامع شرکت میکنی، روزنامهها و مجلات را میخوانی و برنامۀ فرستندهها را گوش میکنی، هیچ ذکری از خدا نمیشنوی و جایی برای او پیدا نمیکنی. بلکه معبودهای دیگری را میبینی که همۀ اندیشهها و احساسات و فعالیتها، جز مقدار اندکی، به گرد آنها میچرخند. این معبودها وطن، قومیت [مثلاً عربیت] یا جامعه یا نظام حکومتی و چیزهایی از این قبیل میباشند.
اکنون یکی از عادتهای رایج، افتتاح برنامهها با نام وطن یا قوم و اگر خیلی بزرگواری نشان داده شود، به نام الله و ملت با هم، و سوگند خوردن باسم وطن یا ملت (سوگند به نامت ای سرزمین من!) و جهاد در راه وطن و یا عربیت میباشد، اگرهم کسی در این راه کشته شود، شهید وطن یا شهید عربیت و امثال آن محسوب میگردد!
استاد، برنارد لویس میگوید: هر پژوهندهای در تاریخ اسلام، از جریان شگفتانگیز مبارزۀ اسلام با پرستش بتها، از همان آغاز دعوت پیامبرصاطلاع دارد و میداند که محمدصو یارانش، چگونه پرستش خداوند یگانه را به جای عادات شرکآمیز جاهلیت، پشتیبانی و حمایت نمودند. درعصر ما نی مبارزۀ مشابهی جریان دارد ولی نه بر ضد «لات» و «عزی» و دیگر خدایان جاهلیت، بلکه بر ضد مجموعۀ بتهایی که نامشان «دولت»، «نژاد» و «قومیت» میباشد.
اما این دفعه ملاحظه میشود که تاکنون، پیروزی با بتها بوده است!! بنابراین، ترویج بدعت خاورمیانه روا داشت، ولی با اینهمه در یادآوریها و گفتگوها، کمترین ظلم قلمداد گردیده است [۹۶].
[۹۶] به نقل از کتاب «الغرب والشرق الأوسط».