امتیازات نماز جماعت
گذشته از همۀ اینها، نماز اسلامی، به شکل بینظیری در تاریخ ادیان و عبادات، یک تربیت اجتماعی نیرومند و آموزشگاه عالی انسان است.
اسلام، وظیفۀ هر مسلمان را تنها در این خلاصه نکرده است که به صورتی منفرد و برکنار از جامعۀ خویش یا محیطی که در آن زندگی میکند، به انجام نماز بپردازد. بلکه او را به طور جدی به انجام نماز به صورت جماعت و بخصوص در مساجد فرا خوانده است.
پیامبرصمیخواست خانۀ کسانی را که از جماعت سرپیچیده بودند، آتش بزند [۱۶۹]. بنابراین، اگر جماعت از نظر اسلام واجب نگردیده است، در عوض بیست و هفت درجه از نماز فردی بالاتر میباشد [۱۷۰].
مسلم، از ابن مسعود روایت نموده است که گفت: «هر کس علاقه دارد که فردا خدا را در حالیکه مسلمان است ملاقات کند، میباید به این نمازها بگونهای که بدان فراخوانده شده است، مقید باشد. خداوند تعالی راههای هدایت را برای پیامبرتان معلوم داشته است و نمازها از جملۀ این راهها و روشها میباشند. اگر شما مانند این بندۀ متخلف در خانۀ خود نماز بگزارید، سنت پیامبرتان را مراعات نکردهاید و اگر سنت پیامبرصرا مراعات نکنید، گمراه میشوید. هیچکس نیست که به نحو صحیح تطهیر نموده، به یکی از این مساجد روی آورد، مگر آنکه خداوند بازای هر گامی که برمیدارد، ثوابی برایش مینویسد و گناهی از او میآمرزد. ما چنین میکردیم و کسی جز منافق از آن غفلت نمیورزید و کسانی بودند که از شدت مرض و ناتوانی، به دو نفر تکیه میدادند تا در صف نماز جماعت حضور یابند».
اعلام فرا رسیدن وقت نماز، در اسلام مانند ادیان پیشین از طریق نواختن ناقوس یا دمیدن شیپور یا بر افروختن آتش قرار داده نشده و برای این منظور طریق دیگری معین گردیده است که به علت قوت عبارات، شکل بیان و روشنی محتوا، متضمن مفهوم شعار و آواز و سرود ملی مؤثری میباشد و این همان اذان است: «الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رِّسُولُ الله، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رِّسُولُ الله، حي علی الصلاة، حي على الصلاة، حي علی الفلاح، حی علی الفلاح، الله أكبر، الله أكبر، لا إله إلا الله».
این سرود الهی، در یک وقت از حنجرۀ مؤذنین برمیآید و مؤمنان آن را اجابت میکنند و روزانه پنج نوبت در مسجد محلۀ خود گرد میآیند.
سپس به طور وسیعتری در نماز جمعه گرد میآیند. این فریضۀ هفتگی که خداوند جماعت را در آن واجب نموده و گفته است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَوٰةِ مِن يَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَيۡعَۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩﴾[الجمعة: ۹].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید هر گاه برای نماز در روز جمعه فرا خوانده شدید پس به سوی یاد خدا بشتابید هر معامله را ترک کنید، این برای شما بهتر است اگر بدانید».
و تخلف بدون عذر از آن را روا ندانسته است: «هر کس سه جمعه را بدون عذر و از روی سستی و سهلانگاری ترک نماید، خداوند بردلش مهر میزند» [۱۷۱]. و «یا باید مردم از فروگذاری نماز جمعه دست بردارند و یا اینکه خداوند بر دلشان مهر میزند و در شمار غفلت پیشگان قرار خواهند گرفت» [۱۷۲].
این اجتماع هفتگی در بردارندۀ نوعی آموزش و توجیه و موعظه و یادآوری و تجدید پیمان و احیای حس برادری و استحکام وحدت و اظهار قوت میباشد.
در نماز عید، دایرۀ شمول باز هم وسیعتر میشود. هدف اسلام از این نماز، آنست که انجمنی فراگیر و جشنی بزرگ ترتیب داده همۀ مردم را در نقطه واحدی گرد آورد و مردان و زنان، حتی کسانی که عذری دارند، در آن شرکت نمایند.
از امعطیه لروایت شده است که گفت: «رسول خداصبه ما دستور داد که در روز فطر و اضحی، زنان حائض و پردهنشین را نیز با خود بیاوریم، اما اشخاص حائض نماز نمیخوانند ولی شاهد دعوت عام مسلمین و خیرات آن خواهند بود. من گفتم: یا رسولاللهص، اگر کسی پوششی نداشت چطور؟ گفت: خواهرانش او را با روپوش خود بپوشانند» [۱۷۳].
[۱۶۹] بنابر حدیث متفق علیه. [۱۷۰] روایت مورد اتفاق. [۱۷۱] هر پنج تن روایت نمودهاند و ترمذی آن را حسن دانسته است، همچنان که ابن خزیمه و ابن حبان نیز در صحیح خود نقل کردهاند و حاکم گفته است: به شرط مسلم صحیح است. [۱۷۲] روایت از مسلم و ابن ماجه و دیگران. [۱۷۳] موارد متفق علیه.